استفاده از دانه کتان در غني سازي تخم مرغ

 غذا نقش مهمي را در سلامتي انسان ايفا مي کند. از بين غذاهايي که مواد مغذي مورد نياز بدن را تامين مي کنند تخم مرغ جايگاه ويژه اي دارد و منبع غني و متوازني از اسيدهاي آمينه، اسيدهاي چرب، مواد معدني و ويتامين ها مي باشد(4).

از آنجايي که ميزان اسيدهاي چرب، مواد معدني و ويتامين هاي تخم مرغ به راحتي از طريق جيره قابل دستکاري و کنترل است، محققين بسياري در صدد ايجاد تغييرات کمي و کيفي در تخم مرغ برآمده اند. همچنين تخم مرغ به علت دسترسي آسان، بسته بندي طبيعي فوق العاده و مصارف غذايي متعدد مورد توجه قرار گرفته و بسياري کوشيده اند تا تخم مرغ را به بسته اي مواد مغذي مورد نياز انسان تبديل کنند بطوريکه در بعضي از مناطق با غني سازي تخم مرغ از عناصر و ويتامين ها سعي در بر طرف نمودن کمبودهاي اين عناصر در منطقه شده است براي مثال غني سازي تخم مرغ با عنصر يد که در بيشتر جوامع انساني با کمبود آن مواجه هستيم مي تواند مشکل کمبود اين عنصر را بر طرف نمايد. همچنين غني سازي تخم مرغ با اسيدهاي چرب ω-3 مي تواند نسبت اسيدهاي چرب ω-6 به ω-3 را در بدن تصحيح کند و خطر ابتلاء به بيماريهاي قلبي و عرقي را در سالمندان کاهش دهد. غني سازي تخم مرغ با اسيدهاي چرب غير اشباع با چند پيوند دوگانه ω-3 (PUFA n-3) توسط منابع متعددي از قبيل روغن ماهي، دانه کتان، دانه کانولا، دانه چيا و جلبکهاي ريز که از عمده ترين منابع رايج براي اين منظور مي باشند موجب افزايش مقادير اين اسيدهاي چرب در زرده تخم مرغ مي شود.

بيشترين توليد تجاري تخم مرغهاي غني از اسيدهاي چرب امگا-3 از طريق مرغهايي است که جيره هاي غني از دانه کتان دريافت داشته اند. دانه کتان حاوي حدود 42% روغن است که اين روغن خود حاوي بيش از 50% آلفا لينولنيک اسيد(ALA 18:3) مي باشد. افزايش 5 تا 15% دانه کتان باعث افزايش متغيري به ميزان 9 تا 35% در دوکوزاهگزانوئيک اسيد (DHA) تخم مرغ مي شود. البته تحقيقات جديدتر مقدار مناسب دانه کتان را در جيره 5 درصد تعيين کرده است زيرا دانه کتان بخصوص دانه نارس آن حاوي مقدار کمي از گليکوزيدهاي سيانوژنيک بنام لينامارين و آنزيمي همراه با آن بنام ليناز است که در اثر هيدروليز آن سيانيد هيدروژن آزاد مي شود که به شدت سمي بوده و در ترکيب سيانيد با سيتوکروم اکسيداز باعث توقف فوري تنفس سلولي و مرگ مي شود(1). در آزمايشي که توسط شيدلر و فرانينگ (1996) انجام شد، اثرات ترکيبي واريته، سطح، شکل و شرايط نگهداري دانه کتان بر توليد و ترکيب تخم مرغ در مرغهاي تغذيه شده با ويتامين E مورد بررسي قرار گرفت. سطوح 5 ، 10 و 15 درصد دانه کتان دانه کتان آسياب شده و کامل با جيره شاهد ذرت-سويا يا روغن ماهي مقايسه شد. در مقايسه با شاهد، دانه کتان باعث کاهش مصرف خوراک، افزايش وزن و وزن تخم مرغ شد. در حاليکه، دانه کتان و روغن ماهي توليد تخم مرغ را در مقايسه با شاهد (1/38 %) به ترتيب 9/88 و 0/93 % بهبود دادند. مقدار لينولنيک اسيد در تخم مرغ با افزايش سطح دانه کتان افزايش يافت (31/2 ، 18/4 و 38/6 % در چربي زرده به ترتيب با سطوح 5 ، 10 و 15 % دانه کتان). دانه کتان و روغن ماهي بطور معني داري درصد سفيده را در مقايسه با شاهد افزايش و درصد زرده را کاهش دادند ولي اثري بر کلسترول تخم مرغ نداشتند. هيچ تفاوتي ميان دانه کتان آسياب شده و کامل در متغيرهاي اندازه گيري شده مشاهده نشد(3).

ليسون و همکاران (2000) نيز مرغهاي تخمگذار را براساس وزن بدن به گروههاي سبک، متوسط و سنگين تقسيم کردند و با جيره هاي حاوي 0، 10 و 20 درصد دانه کتان تغذيه نمودند. صرف نظر از تقسيم بندي وزني، تغذيه 20% دانه کتان موجب رشد ناکافي، کاهش توليد تخم مرغ و افزايش مصرف خوراک گرديد. از اين آزمايش اين طور نتيجه گيري مي شود که توليد کمتر تخم مرغ در پرندگان تغذيه شده با سطوح بالاي دانه کتان ممکن است به دليل وجود مواد ضد مغذي يا کاهش انرژي متابوليسمي در جيره باشد(2).

مهندس مازيار محيطي اصلي

دانشجوی کارشناسی ارشد تغذيه دام دانشگاه تربيت مدرس

نقش منافذ موجود در پوسته تخم مرغ

پوسته تخم مرغ شامل بيش از 17000 منفذ به منظور انتشار گازهاي تنفسي مورد نياز جنين مي باشد. ابعاد اين منافذ به گونه اي است که هر کدام ستوني از آب را در يک فاصله طولاني در ضخامت پوسته فراهم مي سازند.  در صورتيکه بر اساس خاصيت مويينگي در منافذ پوسته آب طغيان نمايد، جنين داخل تخم مرغ در اثر خفه شدن از بين خواهد رفت.  اما پوسته ويژگي دفع کنندگي آب را حتي زماني که تخم مرغ در آب غوطه ور است دارا مي باشد که اين حالت مانع از طغيان آب در منافذ مي گردد.  به علاوه به علت وجود کوتيکول که سطح پوسته و منافذ را پوشانده، تخم مرغ در برابر ورود آب مقاومت مي کند و مقاومت پوسته در برابر آب يک سد دفاعي در مقابل حرکت باکتري ها محسوب مي شود.

                      

کوتيکول با بستن منافذ کانال ها اندازه آنها را تغيير مي دهد.  لايه کوتيکول از وزيکول هايي تشکيل شده که امکان انتقال گازها و بخارآب از طريق آنها فراهم مي شود.  در تخم مرغ هايي که کوتيکول ناقص بوده و يا اصلاً کوتيکول ندارند، خاصيت دفع کنندگي آب را دارند اما فاقد ويژگي مقاومت در برابر آب مي باشند.  از نظر تئوري انرژي جنبشي مورد نياز جهت جريان آب بايستي به نيروي مقاومت پوسته در برابر آب غلبه نمايد.  چون اين مقاومت پوسته عمدتاً از وجود کوتيکول آن ناشي مي شود، هر عاملي که باعث آسيب کوتيکول شود باعث از بين رفتن اين مقاومت خواهد شد.

 در يک تخم مرغ با کوتيکول سالم، بيش از 20-10 منفذ فاقد کوتيکول يا فاقد پوشش کامل آن مي باشند، لذا محلي براي نفوذ باکتري ها به داخل محتويات تخم مرغ مي باشند. حرارت هاي بالاتر در عمليات مربوط به ضدعفوني تخم مرغ بر کوتيکول آسيب رسانده و حتي شواهد حاکي از تأثير اسيد اوريک موجود در ادرار پرنده بر آن مي باشد.  علاوه بر اين گونه هاي باکتريايي Streptomyces, Alcaligenes bookeri، قادر به هضم کوتيکول بوده و اولين سد دفاعي تخم مرغ را مي شکنند.  تعداد منافذ پوسته فاکتور تعيين کننده در مکانيسم دفاعي آن در برابر نفوذ باکتري ها نمي باشد، بلکه تعداد منافذي که کوتيکول آنها را نمي پوشاند و در نتيجه مسير عبور ميکروب ها به راحتي فراهم مي گردد،عامل تعيين کننده مي باشد.

عموماً منافذ پوسته درشت و تعداد منافذ باز پوسته کم بوده و تعداد منافذ در قسمت پهن تخم مرغ بيشتر است.  با افزايش سن پرنده تعداد منافذ افزايش مي يابد اما ابعاد آنها نسبتاً ثابت باقي مي ماند. همچنين منافذ باز در قسمت پهن تخم مرغ بيشتر است.  با پذيرفتن نظريه انقباض محتويات تخم مرغ گرم در محيط با حرارت پايين و ايجاد خلاء و فشار منفي در داخل آن، مي توان احتمال داد که جايي که دو غشاء پوسته از هم جدا شده و اتاقک هوايي را تشکيل مي دهند، غشاء داخلي همانند يک ديافراگم عمل نموده و به همراه محتويات انقباض يافته حرکت مي نمايد.

اين عمل موجب انتقال خلاء ايجاد شده بر روي مناطقي از پوسته که کيسه هوايي را در بر گرفته اند مي گردد.  هوا با فشار از طريق منافذ پوسته در اين ناحيه به داخل تخم مرغ راه يافته و لايه کوتيکول تحت فشار قرار گرفته و ممکن است پاره شود.  هر چه ابعاد منافذ بزرگتر باشد احتمال پارگي کوتيکول بيشتر است و هر چه خود لايه کوتيکول نازکتر باشد احتمال پارگي بالاست.  بنابراين وقتي يک منفذ خالي ايجاد مي شود جريان هوا از طريق آن به راحتي امکان پذير بوده و فشار وارده به کوتيکولي که ساير منافذ را پوشانده کاهش مي يابد.  با اين فرض مي توان علت تعداد کم منافذ باز در تخم مرغ و تعداد بيشتر آن را در انتهاي پهن توجيه نمود.

گروه علمي موسسه اطلاعات مرغداري

منبع :  

The Microbiology of Eggs.  In: Egg science and technology. eds.  Stadelman, W. J. and Cotterill O. J. pp:81-104.  2004.

اثر دما بر اندازه گيري کيفيت داخلي تخم مرغ

موضوع اين مطالعه، تعيين اثر دما بر کيفيت اندازه گيري پوسته تخم مرغ مي باشد. کيفيت اندازه گيري ها در 3 روش با هم مقايسه شدند که شامل سه روش اندازه گيري عدد هاف (الکترونيک هاف، تري پود هاف و هاف متر)، وزن تخم مرغ، ارتفاع آلبومين، عرض آلبومين، شاخص آلبومين، عرض زرده، ارتفاع زرده، شاخص زرده، درصد آلبومين نازک و استحکام غشاي ويتلين در سه درجه حرارت 5، 13 و 23 از دو سويه مرغ هاي تخم گذار(Hy-line W36 and Bovans White) در دو زمان مي باشد. عدد هاف HU) ) به طور ميانگين 44/72 در دوره اول تخم گذاري و 99/59 در هفته هفتم بود. در هفته هفتم در تمام روش ها، مقدار عدد هاف با افزايش دما 6 عدد کاهش يافت.   

در روش الکترونيک هاف و تري پود هاف، مقدار عدد هاف در تمام شرايط يکسان بود. در روش هاف متر مقدارHU در دماي 5 درجه سانتي گراد در تخم مرغ هاي تازه يکسان بود اما کمترين مقدار HU در بالاترين دما و هفته هفتم انبار ديده شد. بنابراين پيشنهاد مي شود زماني که عدد هاف اندازه گيري مي شود، دماي تخم مرغ تست شود. به طور کلي ضريب واريانس در تمام روش ها با افزايش دما افزايش يافت. اگر چه مقادير مختلف از آلبومين رقيق بين دو سويه مشاهده شد ولي اين اختلاف در عدد HU معني دار نبود.

در نتيجه ارزيابي روش ها براي بهترين روش اندازه گيري کيفيت تخم مرغ، روش الکترونيک هاف که ارتفاع آلبومن و مقدار HU را به روش الکترونيکي محاسبه مي کند داراي کمترين ضريب واريانس بوده و بهترين کيفيت اين روش در دماي 5 درجه سانتي گراد مي باشد.  

 

منبع: گروه علمي موسسه اطلاعات مرغداري

تعيين سطح مناسب كلسيم در جيره مرغهاي تخمگذار

كلسيم از عوامل بسيار مهم در تشكيل پوسته تخم مرغ است. بنابراين وجود مقادير ناكافي آن در جيره مرغهاي تخمگذار موجب كاهش كيفيت و افت توليد تخم مرغ مي شود. به تازگي دانشمندان علوم طيور مكزيك بمنظور تعيين سطح مناسب كلسيم در جيره مرغ هاي تخمگذار با توجه به معيارهاي بيولوژيكي و اقتصادي حائز اهميت آزمايشاتي را انجام داده اند. بدين منظور 250 مرغ لگهورن از نژاد هاي لاين واريته w-98 جهت تاثير 5 سطح گوناگون شامل 96/2 ، 22/3، 83/3 ، 31/4، 82/4درصد كلسيم در جيره طي سه دوره تخمگذاري مورد ارزيابي قرار گرفتند. متغيرهاي مورد ارزيابي شامل درصد توليد تخم مرغ، ضريب تبديل غذايي، وزن مخصوص ، وزن مجموع تخم مرغ توليدي و ميانگين مصرف غذاي روزانه بودند. سطح مناسب بيولوژيكي كلسيم براي حداكثر توليد و وزن مخصوص تخم مرغ و همچنين سطح مناسب اقتصادي به منظور تحصيل حداكثر سود اقتصادي مورد محاسبه قرار گرفت. هيچ گونه واكنش متقابلي بين سطح كلسيم و دوره تخمگذاري مشاهده نگشت. نتايج حاصل از اين پژوهش دلالت بر اين داشت كه سطح كلسيم جيره بر ميزان جذب اين ماده مغذي به صورت 34/3 ، 86/3 ، 26/4، 89/4، 39/5، گرم به ازاي هر پرنده در روز موثر است . همچنين ميانگين مصرف روزانه خوراك در تيمارهاي مختلف به ترتيب 113،111.114،111،113،  گرم به ازاي هر پرنده در روز بود. وزن مخصوص تخم مرغ ها به صورت080/1، 081/1 ،082/1 ، 083/1،083/1،اندازه گيري شد. با افزايش سن مرغ ها توليد تخم مرغ و وزن مخصوص تخم مرغ كاهش يافت. بر اساس يافته هاي حاصل از اين تحقيق، سطح مناسب بيولوژيكي براي توليد تخم مرغ 34/4 و براي وزن مخصوص 62/4 و سطح مناسب اقتصادي 28/4 درصد كلسيم در جيره محاسبه گرديد.

ترجمه از: دكتر محمدرضا عابديني عضو هيات علمي دانشگاه آزاد اسلامي