عوامل موثر بر طول عمر مفید گاو شیری

 

روشهای مدیریتی که در کل باعث سلامت گوساله می شوند: ۱) واکسینه کردن گاو علیه اشرشیا کلای و ویروس ها جهت ایجاد وتقویت ایمنیت آغوز ۲) اطمینان از سلامت وبهداشت زایمان و تدابیر ویژه در زمان آلودگی به بدن ۳) تغذیه از آغوز با کیفیت تا دو روز ۴) غذای تازه تمیز وبا کیفیت ۵) جایگاه خشک ومناسب برای استراحت و بهره مندی از هوای تازه
الف) مرحله ی تولد تا از شیرگیری
مدیریت گوساله هادر سه ماه اول بسیار مهم است زیرا در این مدت حیوان دوره ی تولد،ارتباط با محیط مصرف آغوز وشیرخوارگی را تجربه می کند. از طرف دیگر وضعیت فیزیولوژیکی حیوان در این دوره ازجنبه های حائز اهمیت می باشد که شامل توانائی جذب مولکولهای درشت ایمنوگلوبین در روده ، توانائی هضم بالای چربی و ساکارید ها بدون عارضه ی متابولیسمی، مستعد بودن حیوانبه عفونت های روده ای و اسهال و تغییرات معنی دار درشکل ، حجم و ترکیب مواد مغذی و عادت یافتن سیستم بدن باآن می باشد.
● زایمان گاو و مراقبت از گوساله :
در صورت رعایت اصول انتخاب اسپرم و تغذیه مناسب، زایمان طبیعی خواهد بود. نکته ی اساسی و حیاتی درمورد گوساله در ۱۵ دقیقه ی اول بعد از تولد است که رفلکس تنفسی باید فعال گردد و گوساله باید خشک شود؛ درصورت زایمان طبیعی و عدم شیوع یون گاو باید خود این گاو با لیس زدن گوساله انجام دهد. گوساله ۷۲-۲۴ساعت زمان لازم دارد تا به حد آستانه ی تنظیم دمائی بدن برسد (۳). تا ۶ ساعت اول بعد اززایمان جذب ایمنوگلوبین حداکثر است ودر این مدت تا۵ درصد وزن بدن و در روز اول تا ۱۰- ۸ درصد وزن بدن باید آغوز بخورد(به دلیل اهمیت آغوز توصیه شده که درصورت امتناع گوساله با لوله یمری آن را به صورت اجباریخورانده شود) مدت خشکی مادر ،کیفیت تغذیه ی آن از لحاظ سلنیوم ویتامین های A ، Eو K ، سن مادرومیزان ایمن زائی درآن زمان مصرف آغوز توسط گوساله در کیفیت عملکرد آغوز موثر است، میزان ایمنوگلوبین در شیر مادر از ۲۲تا ۵۰ میلی گرم در میای لیتر متغیر است(۳). مصرف آغوز علاوه برایجاد ایمنی غیر فعال(میزان۱۰۰ گرم) برای گوساله به دلیل غنی بودن از ویتامین ها ،انرژی ، پروتئین ، عوامل محرک رشد نا شناخته و هورمون ها ، باعث بالارفتن بنیه ی عمومی گوساله میشود و به عنوان پایه و زیر بنای دام درکل زندگی محسوب می شود. درمورد گوساله های متولد شده از سخت زائی راباید توجه ویژه کرد چون از یک طرف به علت ضعف مادر توانائی لیسیدن ساقط می شود واز طرف دیگر به دلیل تاخیرزایمان تنفس گوساله از مایعات رحمی رفلکس تنفس فعال نمی شود وباید با سر و ته کردن گوساله وخارجکردن مایعات آن را فعال کرد. قطع بند ناف ازاعمال حیاتی است که محل قطع و نحوهضدعفونی آن برای سلامت گوساله مهم است. خوراندن بیش از حد آغوز باعثناراحتی گوارشوبالطبع آن باعث بروز اسهال وبه هم خوردن توازن گوساله می شود.
جایگاه تمیزبرای گوساله از موارد تاثیر گذار در سلامت آن است و احتمال ایجاد عفونترا کاهش میدهد. تغذیه ی آغوز ۲-۱ روز اول طول می کشد بعد از آن تغذیه ی شیر شروع می شود . باتوجه به اینکه قیمت شیر کامل بالاست برای بالا بردن سود می توان تمام یا بخشی از آنرا با جانشین شونده ی مناسب جانشین کرد که به قیمت شیر ، قیمت جانشین شونده ،ارزش غذائی آن ، میزان آغوز و شیرهای دور ریختنی ( شیرهای و آلوده و غیرقابل استفاده توسط انسان) بستگی دارد. در مورد گوساله های ماده توصیه می شود که در ۳ هفته ی اول از شیر کامل تغذیه کنند که واین به به علت این است که مادران و مولدین آینده گله خواهند بود . شیر اورام پستانی نیز تنها باید به گوساله های نر داد . در صورتی که امکان جداسازی گوساله های ماده از همدیگر وعدم مکیدن پستانهای هم و جود داشته باشدمصرف شیر اورام پستان مانعی ندارد. در صورت تغذیه ی جانشین شونده باید به احتیاجات مواد معدنی،ویتامین ها و ... توجه شود. جیره های استارتر را می توان از هفته ی دوم به بعد در اختیار گوساله گذاشت. در مورد مصرف علوفه هم اختلاف نظر وجود دارد. ازجنبه ی افزایش حجم پیش معده و تحریک نشخوار و هضم صحیح (زمان ماندگاری ) و قیمت خوراک مفید است از طرف دیگر با توجه به غیر فعال بودن شکمبه در ابتدا و عدم هضم فیبر و ایجاد مشکلات، زیر۸ هفته توصیه نمی شود مگر مقدارکمی برگ یو نجه با کیفیت که دراستارتر گنجانده می شود(۳).
گوساله ها برای استفاده از علوفه و مواد متراکم نیاز به فلور مناسب شکمبه وپرزهای گسترده جهت جذب دارند . غلات با ایجاد اسید های چرب فرار بوتیرات و پروپیو نات باعث گسترش پرز ها و بالا رفتن قابلیت جذب اسید های چرب فعال می شوند. ایجاد بوتیرات و پروپیونات در اثر تخمیر مناسب ناشی ازفلور میکروبی مناسب ایجاد می شود واین مجموعه هضم و جذبرا افزایش داده ودر نهایت رشد گوساله را افزایش می دهد.
مصرف آب ودر اختیار گذاشتن آب در کنار شیر یاجایگزین شیر باعث افزایش ماده ی خشک مصرفی می شود. البته ممکن است که گوساله که به طور آزادانه آب در اختیار دارد بیش از مورد نیاز آب مصرف کند ودر فرآیند لخته شدن شیر مشکل ایجاد کرده وموجبات اسهال را فراهم کند.
با توجه به قیمت بالای موادمغذی مصرفی گوساله ها سعی بر این است که گوساله در حد نیاز رشد مناسب تغذیه شود ومصرف بیش از حد آن باعث چاقی می شود و قابل قبول نخواهد بود.زیرا از یک طرف هزینه ی تمام شده ی پرورش بالا می رود واز طرف دیگربا توجه به پروسه ی از شیرگیری امکان ازخوراک افتادن واز بین رفتن این هزینه ها بیشتر خواهد بود مضاف بر آن باتوجه به هزینه ی رشد پائین دربعد از شیرگیری به صرفه تر است که حتی المکان به آن دوره موکول شود.
از شیرگیری گوساله ها و تبدیل خوراک مایع به جامد و تغییرکیفیت ماده ی خوراکی می تواند گوساله ها را با مشکل مواجه کند که باید با سیاست هائی نظیر حذف تدریجی شیر و تامین احتیاجات به طور کامل از مواد خو راکی می توان این استرس را به حداقل رسانید گفته می شود که گوساله زمانیکه ۱ درصد وزن بدن ، ماده ی خشک مصرف کند می تواند از شیر گرفته شود که مو ثر از حجم پیش معده، کیفیت پرزهای آن و فلورمیکروبی آن است.
● عوامل موثر بر مرگ ومیرگوساله ها:
▪ اسهال
چیزی حدود ۵-۷ درصد گو ساله ها تا پایان دوره ی پرورش تلف می شوند(۳) که متاثر از عوامل تغذیه ای، محیط و پاتوژنیک است که رقم قابل توجه و تعیین کننده دراقتصاد گاوداری می باشد . علاوه بر مرگ و میر ،هزینه های درمان و باز گرداندن دام به حالت اول نیز هزینه ی قابل توجه را به خود معطوف میکند.عنوان شده اسهال در سال ۱۹۹۱ ،۲۵۰میلیون دلار برای صنعت گاو شیری امریکا هزینه به دنبال داشته است.
بخش عمده ای از مرگ و میر در گوساله ها به علت اسهال رخ می دهد که این اسهال می تواند با منشا تغذیه ای و پاتوژنیک باشد. معمو لا عوامل تغذیه به مقدار کمتر باعث کاهش قوام مدفوع نسبت به عوامل پاتوژنیک می شود و قابلیت برگشتبه حالت اول در آنها راحت تر است. گوساله های تازه متولد شده در اثرعواملی مانند ؛محیط غیربهداشتی ، مصرف ناکافی آغوز ،مصرف آغوز یا شیر نا مطلوب یا مصرف بیش ازحد مستعد ابتلا به اسهال شونده میزان شیوع پاتوژن های ایجاد کننده ی اسهال نیز تاثیرقابل توجهی دارد. از گونه های عمومی می توان به باکتری اشریشیا کلای (که در هفته ی اول منجر به اسهال کشنده می شود ) باکتری سالمونلا( از هفته ی اول تا هفته یچهارم عمل میکند ) و ویروس هایرتاویروس و کورناویروس (که به ترتیب از هفته ی اول و دو،سه روز اول اتفاق می افتند و منجر به اسهال آبکی وکشندهمی شوند)اشاره کرد. قبل ازشروع اسهال آگاهیهایی نظیر آرام شیر خوردن و بازی کردن با شیر وعدم تمایل به نوشیدن،خوردن ودراز کشیدن به پهلوی راست و کاهش مدفوع از آن جمله می باشند. بعد از بروزاسهال به علت کاهش آب بدن و دفع الکترولیتهای ضروری وعدم هضم وجذب کافی مواد خوراکی گوساله به شدت احساس ضعف می کند در مواردی هم عامل عفونی واردخون شده وایجاد سپتیسمی می کند که مجموع عوامل فوق سبب مرگ دام می شود ممکن است که دام جان سالم به در برد ولی به تجربه ثابت شده که گاوی که از گوسالگی سابقه اسهال داشته نسبت به گاوهای دیگر در ادامه زندگی آسیب پذیرتر بوده است .
ـ اقداماتی که در زمان اسهال باید انجام داد :
۱) جدا کردن گوساله آلوده از دیگر گوساله ها
۲) جایگزین کردن مایعات با الکترولیت ها جهت بالا بردن قوام مدفوع وتامین نیازدام
۳) مصرف شیر والکترولیت به صورت یک درمیان
۴) با کمک دامپزشک عامل را شناسایی کنیم و از بین ببریم
▪ پنومونی
از موارد دیگر ایجاد کننده مرگ و میر درگوساله ها پنومونی استکه همانآلودگی ریه ها است .
گوسالهها با بینی باز نفس می کشند وسرفه می کننددر ادامه تب دار می شوند واز خوردن غذا امتناع می کنند در صورت عدمرسیدگی در مدت ۴-۳روز تلف میشوند پنومنی با انتقال اجرام بیماری زا از سایر گوساله ها یا گاو هایدیگر منتقل می شود گوساله های که یک بارمبتلا شده اند دچار حساسیت بیشتر اند ونسبت به اجرام دیگر هم آلوده می شوند . قرار دادن در باکس های مجزا،تهویه و رطوبتمناسب مصرف آنتیبیوتیک زیر نظر دام پزشک ودر نهایت تشخیص عامل وفائق آمدن بر آن ازاعمال مفید در مدیریت پنومونی میباشد .
ـ روشهای مدیریتی که در کل باعث سلامت گوساله می شوند:
۱) واکسینه کردن گاو علیه اشرشیاکلای و ویرو س ها جهت ایجاد وتقویت ایمنیت آغوز
۲) اطمینان از سلامتوبهداشتزایمان و تدابیر ویژهدر زمان آلودگی به بدن
۳) تغذیه از آغوز با کیفیت تا دوروز
۴) غذایتازه تمیز وبا کیفیت
۵) جایگاه خشک ومناسب برای استراحت و بهرهمندی از هوای تازه
ب) عوامل موثربرطول عمرمفید تلیسه ها (از۶ ماه به بعد)
سالانه۳۵-۲۵درصدگله های شیری حذف می شوندوبرای حفظ گله دوشا بایدجانشینهای آنها ازبین تلیسه های موجود درسالقبل انتخاب شوند پس بایددرنظرداشت که هرگونه فعالیت وشدت وضعف مدیریتیدراین زمانبه طورغیرمستقیمبرعملکردتولیدی اثرمعنی داری خواهدگذاشت عنوان شدهکه۲۰-۱۵درصدهزینه های تولیدشیرمربوط به تلیسه های جایگزیناست وبایدتلاش شودتاحتیالامکانتلیسه های باوضعیت بدنی مناسب،زایش درسن قابل قبول وسلامت داموتولیدگوسالهوشیرمناسب درزایشاول وهمینطوردرزایش های بعدی ایجادکرد وهرگونه آثارمثبت ومنفیدرزمان تولید میتواند ناشی ازدوران تلیسگیباشد.در استراتژی پرورش تلیسههابایدامادگی برای تلقیح درسن۱۵-۱۳ماهگی شودکه دام بایدبه۶۰درصدوزنبلوغ جسمیخودرسیده باشد.ارتفاعازجدوگاه۱۳۰cmودارای امتیازبدنی ۳باشد.دررابطه باامتیازبدنیبایدسعی شودکه گوساله هاازابتداچاق نشوندودرحداحتیاج،انرزی وپروتئینمصرف کند.چاقیباعث افزایش حجمچربی بدن واگرهمراه عدم تامین پروتئین مطلوب باشدسبب کوتاهی قد عدمرشداستخوان لگن وتوسعه اندام های تولیدمثلیمی شودکه سن اولین تلقیح راافزایش میدهد(باوجوداینکه وزن بدن به حدمطلوب رسیده ولی این وزن ناشیازذخائرچربی است.)ازطرفدیگرچربی بانفوذدرغددپستان ممانعت فضایی برای توسعه مجاری شیری درآنوکاهش تولیدپساززایش میشود.درصورت آبستنی،زایمان بامشکل مواجه می شودواحتمال ناهنجاری پساززایمان نیزبالامی رود.ازطرف دیگرباتوجه بههزینه بالای خوراک مصرف وعدم نیازدامبه این مقدارخوراک بارهزینه مضاعف به بدنه پرورش وارد می شودکه قابلقبولنیست.تغذیه ناکافی نیزباعثعدم رشد و سلامت کافی وکاهش طول عمر مفیددام میشود.بایدبااستفاده ازجداول استاندارد احتیاجات دام رابهبهترین نحوبراوردکرد.ازمیانمراحل مختلف تغذیه مرحله تلقیح تازایش یکی ازبخش های مهم تغذیهتلیسه هاست که بایددرهنگام زایمانباامتیازبدنی۳.۷۵-۳.۵داشته باشیم.ازطرفدیگراحتیاجات آبستن دراواخرآن بایدمنظورشودهمچنین تغذیه مناسب قبلاززایش جهت عادتدهی به مصرفمیزان مناسب کنسانتره بعدازایش وهمینطورتامین کلسیم وسایرعناصروویتامینهای ضروری برای تولیدآغوزوشیروسلامت داملازم است.
● عوامل موثر برسلامت تلیسهها
تلیسه ها به دلیل عدم تولید شیر کمتر با نوساناتمتابولیسمیمواجه اند وبا یکمدیریت مناسب می توانند به راحتی این دوره را طی کنند ؛ این موضوعگا ها باعث بی توجهی پرورش دهندگان وبا سوءمدیریت هایی که روی آنها انجام می دهندباعث ایجاد مشکلات در آنها می شوند که نتایج آن در زمان تلیسه گیوتولیدمواجه پرورشدهندگانخواهد شد از مهمترین موارد بحث جایگاه است که به دلیل مسائل رفتاری وجلوگیری از آسیب دیده گی ها وارائه ی مدیریتخوب تغذیه توصیه می شودکه این دام هادر گروه های با حداقل اختلاف سنی ممکن دسته بندی شوند
تمیزی و خشکی بستر تلسیهها ، وجود گل ولای در بستر و چسبیدن آن بهبدن گوساله باعث کاهش سرعت رشد و تعویقزمان اولین زایش می شود و دام را به بیماری انگلی مبتلا می کند و ازطرف دیگر باعثتخریب فیزیکی وپاتوژنیک اندام های حرکتی وسمها می شوند
مشکلات ورم پستان نیزاز مسائلی است که از دوران تلیسه گی شروع می شود و در دام های بالغ خودرا نشان میدهد که بخش مربوطتوضیح داده خواهد شد. از مسائل مهم تاثیر گذار در دورهانجامواکسیناسیون است که طبق پروتوکل های منطقهای وعلمی اجرا می شود داده خواهد شد.
ج) عوامل موثر بر طول عمر مفیدگاوهایشیری در مرحله ی تولید
با پیشرفت صنعت گاوشیری وافزایش پتانسیلتولیدی گاوها حساسیت آن ها هم بالاترمی رود و از جمله یآن حساسیت ها نسبت به بعضیمتابولیت های سمی است که با توجه به حجم بالای تولید و افزایشمتابولیسم بدن ایجادمی شوند. در صورتی که قصوری در بخشی از شرایط استاندارد رخ دهد حیوان از تعادلخارجمی شود و باز گرداندن آنبه شرایط استاندارد مشکل خواهد بود از سوی دیگر تغییراتیکه در مراحل مختلف تولید در سیستم فیزیولوژی حیوان رخ میدهد می تواند زمینه سازخروج ازتعادل متابولیتی باشند . با توجه به کاهش تولید شیر در اواخر آبستنی ازاحتیاجات دام در این دوره کاسته می شود وحجم خوراک ونوع مواد خوراکی تغییر می کندو اوج آن در دوره ی خشکی رخ می دهد در این حال سیستم گوارشی و اندامهای وابسته باسطح و کیفیتخوراک آدابته می شوند .
زایمان باعث تغییرات معنی دار درسطحمتابولیت خون و همین طور اشتهای دام نیز کاهش می یابد واز مقدار مصرفی خوراک کاستهمیشود بخصوص اگر دام بیش از حد چاق شده باشد. درادامه حیوان آدابته به خوراککموتولید رو به افزایش مواجهاست که نیاز غذای ی بالایی را می طلبد میزان تولید تا ۶۰روزه گی به اوج خود می رسد در صورتی که مقدار خوراک ۸۰-۷۰روز طول می کشد تا به اوجخودبرسد که این تفاوت باعث می شود که حیوان با بالانس منفی انرژی مواجه شود. مجموعاین عوامل باعث می شود کهاکثر بیماری های متا بولیک از زایمان تا یک ماه بعد از آنرخ دهند.
تغییرات دما و کیفیتبستر و سیستم شیر دوشش در تشدید این حساسیت ها سهم بالایی دارند نوعجیره نویسی وتامین احتیاجاتحیوان به صورت قابل جذب تامین توازن احتیاجات در خوردن فیبر کافی وگرفتن قدرت انتخاب از گاو ازمواردی که درکنترل این ناراحتی ها مفید خواهد بود
نکته ی حائز اهمیت وابستگی این ناهنجارها به یکد یگر است که ممکن استدر گاو درواحد زمان به تعدادزیادی از آنها مبتلا شوند که معمو لا ابتلا به یکی ا زآنهازمینه ی مبتلا شدن به سایرین را ایجاد میکند .
نکته ی دیگر این استکه تغییراتمتابولیتی در بدن بهصورت پیوسته است و به یک مرحله که رسید، برای پرورش دهنده قابلرویت می شود وممکن است درصد بالایی از گلهدر اندازه گیری متا بو لیت خون غیر نرمالنشان دهند که بدون نشان دادن عوارض بالینی در میزان تولید صفات تولیدمثلی و لنگشدام ایجاد تغییراتنامطلوب کنند و طول عمر تولیدی مفید حیوان را کاهش دهند .
● بیماریهای متابولیکی مهم:
۱) تب شیر
در زمان زایمان به علت مصرف زیادکلسیم که در آغوز و رحم رخ می دهد و کاهشاشتهای دام و حرکات لوله ی گوارش و نیزتاخیر ‍پاسخ به تحریک ۱و ۲۵ دی هیدروکسی ویتامینD ( تحریک پارا تیرویید و تحریک ۲۵ دی هیدروکسیویتامینD طبیعی است ) و عدمموبیلیزه شدن مقدار کافی کلسیم از روده واستخوان مقدار کلسیم خون را به مقدار( mg/dl) ۸ کاهش می یابد ( مقدار طبیعی mg/dl۸-۱۰ است) در صورتی که یکی از موارد فوق شدیدتر باشدمقدار کلسیم خون به حدیمیرسدکه مبتلا شدن به تب شیر را ایجاد می کند(۷).
که از ایستادن با لرزش درمرحله ی اول (درمقدار mg/dl۶.۵) و نشستن روی جناق همراه با افسردگی در مر حله یدوم (در مقدار mg/dl ۵.۵ ) و دراز کشیدن به پهلو و بیتوجهی به پیرامون (درمقدارmg/dl ۴.۵) در مرحله ی سوم رخ خواهد داد ودر نهایت دام به علت فلجی عضلات تنفسیتلف خواهدشد . معمولا ۷۵ درصدموارد در ۲۴ ساعت اول و ۵درصد در ۲۴ ساعت دوم زایمان رخ می دهددامی که قبلا مبتلا شده ودام های پیر حساسترند.
۲) کتو زیس
عارضه ی دیگر هنگامی رخ می دهد کهمقدار مواد مغذی جذبی به ویژه انرژی درحوالی زایمان کاهش یابد . و نتیجه ی آن کاهشگلوکز خون و افزایش موبیلیزه شدن ذخایر بدنی به ویژه چربی ها ست. بخشیاز لیپیدهایی که موبیلیزه شدهاند تبدیل به اجسام کتونی می شوند و اینبه علت نبود مقدارکافی اگزالواستات و تجمع استیل کوآانزیمA رخ می دهد. اگزالو استات به علت کمبودگلوکز دارد مسیرگلوکونئوژنز می شود نتیجه یاین فعل و انفعالات بالا رفتن اجسامکتونی خون است و حضور این اجسام در خون کاهش اشتها را تشدید می کندودام به سرعتلاغر می شود ومقدار شیر تولیدی کاهش می یابد و اجسام کتونی در شیر و ادرار مشاهدهمی شوند. شیوع این ناهنجاری از ۱۰ روز تا ۶هفته بعد از زایمان است و اوج آن درهفته ی سوم میباشد تعداد زیادی از گاو های شیری به نوع تحت بالینی یامقدماتی کتوزمبتلایند بیماریهایی مثل : جفت ماندگی ، جابه جایی شیر دان ،در گیری با جسم خارجیمی توانند زمینه ساز کتوز شوند
۳) سندروم کبدچرب:
در بالانس منفی انرژی اسید چرب آزاد شدهاز بافت آدیپوزبه سمت کبد حرکتمی کند ودر کبد در این حالت به علت کمبود اگزالواستات بخشی ار آنتبدیل به اجسام کتونی می شود و بخشی از آندر کبد تجمع می یابد وبه تری گلیسریدتبدیل می شود و به دلیل کمبود توانایی نشخوار کنندگان در تجزیه یاانتقال تریگلیسرید ها این مواددر کبد تجمع می یابند که حدود ۶۰-۳۰ درصد وزن کبد را اشغال میکنند( در حالت طبیعی مقدار ۵ درصد است .) ومنجر به مختل شدن فعالیت های حیاتی کبدمی شود .
۴) جفتماندگی :
جفت معمولا در ساعت اول و یاساعات اول بعد از زایمان خارج می شود درصورتی که از۱۲ ساعت گذشت وخارج نشدعارضه یجفت ماندگی رخ داده است .
دو علت میتواند در بروز این علت مسبب باشد ؛ اولاینکه جفت در ۵ روز قبل از گوساله زاییطبیعی آخرین مرحله ی بلوغ خود را طی می کندکه این مرحله منجر به سست شدن تماس بین جفت ورحم می شود . در صورتی کهگوساله زودتراز این ۵ روز بهدنیا بیاید فراوانی جفت ماندگی بالا می رود . دوم نبود یا تضعیفانقباضات رحمی یعنی مواردی مثل تب شیر که بازمان بیرون راندن جفت تداخل می یابدبیا سخت زایی و .... که سبب آلودگی رحم می شود وتب بالا جفت ماندگی راافزایش میدهد از طرف دیگرکمبود ویتامین A یا بتا کاروتن، سلنیوم ، ید وسطح نادرست کلسیم وفسفر نیز باعث این ناهنجاری ها میشوند.
۵) جا به جایی شیر دان
محل شیر دان (معده ی اصلی )گاو در کف در طرف راست شکم است در دو ماهاخر آبستنی به علت رشد زیاد محوطه ی رحمیفضای شکمبه و سایر اجزای دستگاه گوارش محدود می شود و بعد از زایماناگر شکمبه دربازگشت به محلاصلی خود دچار تاخیر شود شیردان در فضای خالی زیر شکمبه به طرف چپحرکت می کند .و عوامل مثل تب شیر ، کبد چرب، ورم پستان به عنوان مستعد کننده ی اینعارضه به شمار می روند ناکافی بودن مقدار دریافتی خوراک از گاوهایزایمان کرده ویاکمبود علوفه یحجیم ویا عواملی که سبب کم تحرکی ماهیچه ها تجمع گاز در شکمبه می شودمانند غلات باعث این عارضه می شوند . ۹۰- ۸۰درصد مواد جابه جایی شیردان به سمت چپاست . پی آمد جابه جایی شیردان تجمع گاز در آن ودر نهایت نفخ که حیوانرا خواهد کشتاین عارضه در ۶هفته ی اول بعد از زایمان با فراوانی ۳ درصد رخ می دهد.
۶) اسیدوز
یکی از ناهنجاری های شایع در صنعتگاوشیری است که به علت مصرفزیاد کنسانتره و عدم تناسب میزان فیبر به نشاسته ویا تاخیردر مصرف فیبر ویا کوچک بودن اندازه ی آن رخمی دهد در متابولیسم شکمبه به علت تبخیرسریع نشاسته حجم زیاد پیرووات تولید می شود ودر صورتی که باکتری هاییکه تجزیه صحیحرا انجام می دهندبه اندازهی کافی نباشند مصرف آن توسط لاکتو باسیل منجر به تولیداسید لاکتیک می شود که باعثکاهش PH شکمبه و تعقیر فلور آنمی شود واین تغییرات PH بر خونمنتقل می شود ودر فعالیت های مغز اختلالاتی ایجاد کرده و سبب مرگ حیوانمیشود
مجموع راههای مدیریتی جهتبه حداقل رساندن ناهنجاری های متابولیک واثرات آن:
کاهش میزانکلسیم جیره برای بالا بردن ظرفیت جذبی (عملکرد و پاسخ بههور مون) از روده واستخوان درحد ۵۰ گرم در روز با توجه به اینکه یونجه کلسیم بالایی دارد باید مصرفآن را بررسی کرد یا مصرف نمک آنیونیک برایاسیدی کردن روده وبرای بالا بردن ظرفیتموبیلیزه کردن کلسیم در زمانی که کلسیم جیره در حد ۵۰ گرم در روزاست.
- کنترلامتیاز بدن گاو در دوره ی خشکی و جلو گیریاز چاق شدن بیش از حد (بالاتر از۳/۷۵ )،مصرف ۴-۳ کیلوکنسانتره در دوره ی انتقال ، مصرف خوراک با کیفیت جهث بالا بردنمقدار دریافتی و مصرف نیاسین gr/kg ۶ به مدت ۱۰-۲ روز قبل اززایمان.
- بهحداقل رساندن بالانس منفی انرژی بویژه دراوایل زایمان با بالا بردن مقدار دریافتی( تغییرات امتیاز بدنی در دوره ی خشکی در دامنه ی ودر دوره ی بالانس منفیحداکثر تا ۱- بایدباشد)
- تغییرات تدریجی جیرهی خشکی به جیره ی تولید و تامین حجم کافیعلوفه برای تحریک شکمبه و پر بودن آن در زمان زایمان ، و مصرف کنسانترهجهت آدابتهکردن فلور و پرز هایشکمبه .
- ابعاد علوفه از ۲.۵ سانتی متر نباید کمتر باشد ،مصرف خوراک به صورت TMP باشد تا گاو قدرت انتخاب نداشته باشد ، گرسنگی دادن به گاوبه دلیل تاخیر در شیردوشی باعث ایجاد ولع ومشکلات هضم خواهد شد.
● لنگش :
به دلیل اهمیتی که لنگش در گاوداری کشور دارد ما بهطورجداگانه و مفصل تر به آن میپردازیم زمانی که دام در اثر عارضه دچار مشکل راه رفتنمی شود تمام فعالیت های حیاتی آن تحت الشعاع قرار میگیرد؛ کمتر به سمت آخور وآبشخور می رود رفتن به سمت شیر دوش برای او درد آور است ایستادن برایاو مشکل است ونمایش فعلی برایاو به حداقل می رسد . و این عوامل باعث کاهش امتیاز بدنی و وزن وتولید شیر می شود و باروری نیز کاهش می یابدو با توجه به فراوانی آن می تواندتاثیر معنی داری بر اقتصاد گاوداری داشته باشد . در یک مطالعه درانگلستان۵۵ درصدگاوها لنگبودند و در امریکا سالیانه هر کله ۱۰۰ راس ۱۷۵۰ تا ۳۷۵۰ دلار برای لنگشمی پردازند(۸) .
لنگش مجموعه از ادم ، خونریزی و مرگ سلولی در بافتپوششی استکه مجموعه از اینعوامل باعث زخم کف پا می شود. این زخم معمولاً در پاشنه است ولیمی تواند در نوک سم هم باشد. بافت شاخی سماز بخش های زیرین خود محافظت می کند وبرداشته شدن آن باعث عمیق شدن عفونت می شود .
ممکن است لنگیدن دام به علت مشکلدر بخش های بالاتر اندام حرکتی باشد که ضربخوردگی وشکستگی های که در پاهای جلویی وعقبی رخ می دهد؛ باعث لنگیدن دام می شود، که خود این ضرب خوردگی ها یابه علت کمبودعناصر معدنی موجوددر استخوان است و یا به علت نامناسب بودن بستر و ریل های انتقالو جایگاه شیر دوش نامناسب باشد .
مشکلات سم را به سه دسته می توان تقسیم کرد :
۱) آلودگی به عواملعفونی مثل فوزی باکتریم نکروفرم
۲) ساییده شدن بیش از حد یا بزرگ شدن بیش از حدسم و سمچینی نامناسب
۳) بیماری های متابولیک که اسیدوزمتابولیک باعث تولیداسیدلاکتیک می شوند و باکتریهای تولید کننده آن جانشین باکتریهای گرم منفی میشوندو باکتریهای گرم منفی مردهتولید آندوتریکسین می کنند و بدن گاو هم در پاسخهیستامین ترشح می کند که در بافت حساس بشره سم باعث تخریبمی شود . این ثخریب باآماسی کهدر بافت مویرگها رخ می دهد باعث دردناک شدن سم می شود و در نتیجه اسیبمویرگها از سنتز کرایتن جلوگیری میشود.
لنگش درسه تیپ حاد ( بالینی ) که همراهخونریزی ومشکلات تنفسی و قلبی است و تحت بالینی با بروز۳-۱ ماه بعد از ایجاد نوعحاد در کف سم است و مزمن که با بزرگ شدن ورشد زیاد سم و ظاهر شدن بر آمدگی افقی دردیواره سم و پهن شدن آن همراه است .
● مدیریت عوامل مختلف موثربر لنگش
در موردعوامل تغذیه ای تمامی عواملی که سبب اسبدوز می شود میتواند لنگش را هم به دنبالداشته باشد و در کنار آن تغذیه مقدار کافی روی و مس و متیونین و بیوتینبه دلیلنقشی که در ساختارکراتین دارند حائز اهمیت است .
در رابطه با عوامل محیطی غیرتغذیه ای برای بحث نوع مصالح کف و مدت زمان ایستادن گاو به حالت سرپاتعیین کنندهمی باشد . به عنوانمثال دفعات شیر دوشی و گروه های برای گاو باعث بالا رفتن زمانانتظار به صورت سرپا در اتاق انتظار را زیادمی کند می تواند باعث لنگش شود مصالحکف و نوع بستر نیز در تمایل گاو برای خوابیدن موثر است .
با توجه به اینکهعوامل فرسایش دهنده کم است بایستی سالانه دوبار سم گاوها را بازدید و در صورت نیازمورد سم چینی قرار داد بایستی دقت شود که سم به صورت متواتوازن ومتعادل چیده شود وساختار طبیعییک سم معمولی را حفظ کند در صورتی که یک سم بیش از حد بزرگ شده باشدبا چیدن چند بار متوالی آن می توانیم آن رایکی در میان به حالت اول بازگردانیم درصورتی که دام به علت بزرگ شدن سم لنگ شده با برداشتن بافت مرده و یا درحال مردن وبخش های بر آمدهپنجه سم را ترمیم کرد. در آینده بافت شاخی سالم در انجا جانشین میشود بایستی توجه داشت که سم چینی نامناسبباعث بد شکل شدن و انحراف سم و استخوانانگشت می شود و گاو تا آخر عمر ناقص خواهد شد .
● ورم پستان :
از موارد تعیین کننده در حذف گاوها ورمپستان است در یک مطالعه در سال ۱۹۹۸در DHI عنوان شده که ۱۵درصد موارد حذف مربوط بهورمپستان بوده در زایش سوم این مقدار به ۵/۱۸ درصد می رسد۱۰ . ورم پستان بهعلتالودگی غدد پستانی به عواملعفونی مثل استافیلوکوکوس اورئوس ، استرپتو کوکآگالاکتیس و گونه هایی از مایکو پلاسما وکلی فر ها رخمیدهد؛ عوامل عفونی عموما" ازمحیط به طور مستقیم به پستان منتقل می شوند کهکلی فرم ها و استرپتو کوکها اینگونهعمل می کنند . ولیمواردی هم از خون به غدد پستانی می روند مانند استاف اورئوس . شاخص ارزیابی ورم پستان ، تعداد سلولهایبدنی است در حالت شدید این تعداد ۰۰۰/۴۶۰با تولید که (۱۷۲۹۹پوند) و۶/۱۴ درصد گاو مبتلا خواهیم داشت و در حالتپایین ۱۷۵۰۰۰و با تولید بیشتر (۲۱۰۲۱ پوند) و تنها ۳ درصد که مبتلا خواهند بود .
از نظراقتصادی ورم پستان باعث کاهش ۱۰۰۰ پوند شیر در زایش دوم به بعد و ۵۰۰پوند در زایشاول ایجاد خسارتمی کند .
در استراتژیمقابله با ورم پستان باید از زمانگوسالگی شروع شود و در زمان تلیسگی وتولید ادامهیابد و با رعایت اصول بهداشتی ومدریت کنترل و درمان و حذف به موقع اجراشود .
کنترل در زمانگوسالگی و نلیسگیدر گوساله هایماده : مصرف شیر اورام پستان به علت احتمال آلوده شدن غدد پستانی ازطریقهمدیگر ویا خود دام توصیه نمی شود . عفونت استافی از دوران تلیسگی دام را مبتلامی کند که ۸۰ درصد عفونت ها را تشکیل می دهدو به طور معمول عفونت هایمزمن ایجاد میکند که شنا ساییآن مشکل است. ایجاد عفونت در تلیسه ها باعث کاهش تولید بیشتر ،کاهش ارزش تلیسه ها ، و ایجاد هزینه هایدرمان قبل از شروع تولید می شود . مصرفآنتی بیوتیک در این زمان بسیار موثرتر از زمان شیر دهی است وهزینه کمتراست و باعثدفع آلودگی بیشتر درپستان می شود.
▪ ورم پستان و در دوره خشکی
دوره خشکی از لحاظ تعقیرات بافتی پستان به سه مرحلهتقسیم میشود:
مرحله اول مرحله تحلیل رفتن فعال استکه در اینمرحله گاو از شیر دهی به خشکی انتقال مییابد که ۲۰-۲۱ روز ابتدایی دوره خشکی استکه غلظت ترکیبات مثل بتالاکتوآلبومین ، کازیین و لاکتو آلبومین بهآرامی و لاکتوزبه سرعت کاهش مییابد،وغلظت ایمنو گلوبین و لاکتو فرین افزایش می یابد. لاکتوفرینبا باند شدن با آهن، آن را از دست رس باکتریها دور می کند و با توجه به اینکهدرکلی فرم ها جذب سیترات همراه باند شدن با آاهن رخ می دهد پس نسبتسیترات به آهنبرای ادامه زندگیآنها مهم خواهد بود از طرف دیگر غدد پستان با فاگوسیت کردن ومحدودکردن فساد اکسیداتیو باعث می شوند که عوارضسلول های در حال تجزیه اند(زمان تحلیلرفتن و التهاب )حداقل شود.
گاو در این دوره برای ابتلا و وگیری ورم پستان بسیارمستعد است ؛ از دلایل این امر، تجمع و عدمخروج شیر وعدم ضدعفونی شدن سرپستان ها وتراوش شیر از سر پستان ها می باشد مصرفانتی بیوتیک در این زمان بیشترینتاثیر رادارد زیرا از یک طرفعوامل مستعد کننده آلودگی زیاد است و از طرف دیگر به دلیل عدمخروج مایعات (شیر) تاثیر انتی بیوتیک میتواند بیشتر شود و در نهایت غدد پستان ازعفونت های قبلی و جدید خصوصاً کلی فرم پاک می شود.
مرحله دوم ،مرحله تحلیل رفتنتدریجی استو مدت آن به طول دوره خشکی بستگی دارد اگرتحلیل رفتنفعال ۴-۳ هفته طولکشدو طول دوره خشکی ۶۰-۴۵ روز طول کشداین مرحلهکوتاه مشودو درصورتی که خشکی ۴۰ روز شود دیگر این مرحله رانخواهیم داشت و برای ایجاد شرایط مساعدمانیاز به ۶۵-۶۰روز خشکی داریم.
در این دوره ایجاد عفونتهای شدید کاهش مییابدو این دوره بالاترینمقاومت به آلودگی مهیا می شود و در صورتی که آلودگی هم باشدمحو خواهد شد که به دلیل کاهش حجم مایعاتغدد و تراوشات آن می باشد و نیز کاهش موادمغذی که باعث رشد باکتریها می شود .
مرحله سوم، دوره توسعه و تولید کلسترولاستکه دوره انتقال از عدم شیر دهیبه شیر دهی است زمان شروع آن مشخص نیست ولی احتمالاً سه تا چهار هفتهقبل از زایشمی باشد ترشحاتمواد مختلف از دو هفته قبل شروع می شود و احتمال آلودگی دوباره بالامی رود و در این زمان مقدار لاکتوفرین وسایر ممانعت کننده ها نیز کاهش می یابد وپستان نسبت به عفونت کننده حساس می شود .
تغذیه دوره خشکی کمبود بعضی ویتامینها و مواد معدنی باعث تاثیر به میزان ورمپستان می شود موادی که عدم تغذیه باعثافزایش عفونت ناشی از ورم پستان می شود و یا باعث افزایش تعداد سلولهایبدنی در شیرمی شود سلنیوم وویتامین E باعث محافظت بافت هااز تخریب اکسیداتیو و تقویت عملفاگوسیتوز می شود .
اثرکاهش مقدار مواد مغذی دیگر نیز به اثبات رسیده، مثلبتاکاراتن – ویتامین A ،روی ، مس ، کبالت و ...
▪ تاثیر حشرات در ورم پستان
مطالعاتی در سال ۱۸۸۰اثر حشرات ( مکس ها ) را درانتقال عوامل ایجاد کننده ورمپستان خصوصاً استاف رانشاندادند این حشرات با نشستن روی پستان آلوده و خوردن محتویات آن به صورتمکانیکیعوامل را به پستان سالمگارهای دیگر منتقل می کند و حتی نشان دادند که در صورتی همکه روی سر پستان های تلیسه ها بنشینند میتوانند آنها را مبتلا کنند . تحقیقاتدانشگاه لویزیا نشان داد که در صورتی که خراش و یا زخم در سر پستانهاباشد جذبمگسها با به دنبالدارد که ۷۰ درصد الودگی ها می باشند و با کنترل مگس ها ورم پستاناز ۳/۵۵ درصد به ۶/۵ درصد و استریتو کوک از ۷/۲۰ درصد به ۷/۳ می رسد...

منبع:

سایت دام‌آوران

راندمان تولید در گاوهای شیری

هدف اصلی پرورش دهندگان افزایش تولید شیر روزانه و به حداکثر رساندن تعداد آبستنی ها در طول عمر و مدت زندگی گاو است .
● منابع مالی که در نتیجه تولید کم ,هزینه می شود عبارتند از :
۱) شیر فروشی در نتیجه طولانی تر شدن روزهای باز کاهش می یابد .
۲) تعداد گوساله های فروشی در نتیجه طولانی تر شدن فاصله زایش ها کم می شود .
۳) تعداد بعضی از نژادها در اثر کم شدن وقوع فحلی نژادهای دیگر افزایش می یابد و … .
۴) هزینه دامپزشکی در نتیجه افزایش مسائل و مشکلات مربوط به تولید مثل گاوها افزایش می یابد
۵) احتیاج به جایگزینی گاوهای ماده به دلیل کم شدن تعداد گوساله ها ی متولد شده افزایش می یابد.
هدف اصلی از هر گله گاو شیری ، افزایش میزان شیر تولید شده به وسیله هر گاو در دوره شیردهی خود است . در جهت رسیدن به این هدف می بایست فاکتورهای موثر را بشناسیم و از این طریق به فروش شیر نیز کمک کنیم .
این فاکتورها شامل سلامت پستان گاو ، حداکثر شیر تولید شده و تداوم در ثبات تولید شیر گاوها است . گله تولید کننده کارآیی تولید زیاد شیر به وسیله شیردهی را دارد .
● چرا ما باید به مدیریت تولیدمثل توجه داشته باشیم ؟
تخمدان ها دو هورمون استروژن و پروژسترون را ترشح می کنند . به علاوه ، بعد از وقوع آبستنی پرده جفت جنین مقدار زیادی استروژن و مقداری نیز پروژسترون ترشح می کند . این دو هورمون سینرژیسم ، مجرای پستان را تحریک کرده و باعث توسعه و تکامل تخمک می شوند . ( رشد پستان ها )
نزدیک زایمان هورمون های دیگر به انضمام گلوکو کورتیکوئیدها ، پرولاکتین و هورمون های رشد در غلظت بالا ترشح می شوند . قسمت زیادی از موفقیت شیردهی به خاطر وجود این هورمون هاست زیرا بدون آن ها ، غده پستان نمی تواند پروتئین سازی کند و لاکتوژن سازی هم صورت نمی گیرد .
به علاوه ، در طول ۳ - ۲ ماه بعد از زایمان تولید شیر به حداکثر میزان خود می رسد و بعد از ۸ - ۷ ماهگی تولید شیر کاهش می یابد تا این که در ۱۰ ماهگی بعد از زایش میزان تولید شیر به میزان قابل توجهی کاهش می یابد .
در شروع دوره جدید شیردهی ، گاو می بایست در طول ۱۰ ماه آبستن شده و دوباره زایش کند .
این موضوع باید مورد توجه قرار گیرد که در زمان حاملگی تولید شیر ضروری است . به عبارت دیگر تمام توسعه و رشد غده پستان و آغاز شیردهی مربوط به موفقیت در حاملگی است .
در نظر گرفتن هزینه پائین برای تولید شیر باعث کاسته شدن تولید شیر شده و منحنی شیردهی سیر نزولی طی نماید .
ما می بایست به حداکثر تولید شیر که در حدود ۹۰ - ۶۰ روزگی بعد از زایمان اتفاق می افتد توجه داشته باشیم و حدود این دوره ( ۱۵۰ - ۶۰ روز پس از زایمان ) وقتی که گاو به مقدار پیک سوددهی می رسد اهمیت قائل شویم .
به زودی پس از آن ( بین ۲۵۰ - ۱۵۰ روز ) ، گاو وارد مرحله &#۰۳۹;&#۰۳۹; breakeren point &#۰۳۹;&#۰۳۹; می شود که ارزش تولید برابر با درآمد تولید شیر است . بنابراین غالباً گاو ( در طول زندگی تولید خود ) آبستن می شود .
گاو در طول عمر خود دوره های پرمنفعت زیادی دارد ، به عبارت دیگر گاو در زمان هایی کمتر آبستن می شود که می خواهد زمان زیادی را در قسمت آخر منحنی شیردهی سپری کند ، در نتیجه سود حاصل کاهش می یابد .
اگر با تولید کم مبارزه گردد : توسعه و پیشرفت فراوان حاصل می شود .
فاصله زایش ها بر روی میانگین روزها - در - تولید شیر و متوسط تولید شیر روزانه تأثیر مستقیم دارد .
به طور کلی افزایش فاصله زایش ، میانگین روزهای شیردهی گله را افزایش می دهد .
سؤالی که ممکن است در اینجا مطرح شود این است که :
● چه چیزی ممکن است از تولید بالای شیر جلوگیری کند ؟
جواب این است که : رابطه عکس بین میانگین روزهای شیردهی و میانگین شیر روزانه وجود دارد ، به عبارت دیگر هرچه متوسط روزهای شیردهی بیشتر گردد میانگین شیر روزانه پایین تر می آید .
یک پدیده عادی که باعث کاهش تولید می شود و تأثیر منفی بر روی درآمد شیر دارد ، فاصله زیاد زایش ها است که در این حالت عمر تولید شیر گاو کاهش می یابد .
▪ کاهش تعداد گوساله های متولد شده و ارزش جایگزینی گوساله های ماده :
در برخی از گله ها محققین میزان کم شدن آبستنی ها را تجزیه کرده اند ، که در نتیجه در این گله ها تعداد روزهای باز زیادی مشاهده شد و فاصله زایش هم در اینها زیاد بود .
فاصله زیاد زایش این معنی را می دهد که می بایست تعداد گوساله های زاییده شده در طول مدت زندگی گاو کمتر از حالت عادی باشد . برای مثال : گاوهایی که در ۱۰۰ روز بعد از زایش آبستن شده اند یعنی فاصله زایش آن ها ۸ / ۱۲ ماه است ، متوسط تولید آن ها حدود ۳ زایش و طول عمر تولیدی آنها حدود ۵ / ۳ - ۳ سال می باشد ، در صورتی که گاوهایی وجود دارند که ۱۸۰ روز بعد از زاییدن دوباره آبستن می شوند یعنی فاصله زایش آنها حدود ۵ / ۱۵ ماه است ، و در سراسر عمر تولیدی آنها به سختی ۳ زایش مشاهده می گردد .
زمانی که یک گله گاو ۵۰۰ رأسی با فاصله زایش ۵ / ۱۵ ماه ، با همان تعداد از گله ای که فاصله زایش آن ۸ / ۱۲ ماه است مقایسه می شود ، دیده می شود که بعد از ۵ / ۳ - ۳ سال تقریباً ۲۵۰ - ۲۰۰ زایش کمتر انجام شده است .
این امر در تولید باعث هدایت گله به سوی تولید گوساله کمتر و از دست دادن امکان جایگزینی گوساله های ماده می شود و بنابراین امکان درآمد بیشتر از دست می رود . به علاوه با تجربه زیاد می توان عملکرد تولید شیر روزانه را با انتخاب مناسب برنامه های تولیدی ، بهبود بخشید .
زمانی که پتانسیل تولید در گاوهای جوان کم شود نیاز به جایگزینی گاوهای ماده به طور ناخواسته افزایش می یابد.
● خط پایه چیست ؟
تلقیح مصنوعی ( AI ) یک عمل اختیاری مهم در میان تولیدکنندگان شیر است ، زیرا با این عمل میزان بیماری های مسری کاهش می یابد و همچنین اجازه ژنتیکی را می دهد و باعث افزایش طول عمر شیردهی گاوهای شیری می شود .
هرچند که اگر افزایش شیر تولیدی ، انجام صحیح فحلی و تلقیح مصنوعی به موقع بیشتر مورد توجه قرار گیرد ، باعث بهبود تولید و افزایش درآمد اقتصادی مزارع تولید شیر می شود . حدود ۸۰ - ۷۰ درصد از شیر تولید شده در مزارع ایالات متحده به کمک همین روش تلقیح مصنوعی که در برنامه های به نژادی قرار دارد ، تولید می شود .
در برآوردی یک ساله در ۱۹۹۴ معلوم شد که به صنعت تولید شیر ایالات متحده به علت عیب و نقص هایی که در عمل فحلی وجود داشت ، ۳۰۰ میلیون دلار زیان وارد شد . که این عیب و نقص ها عبارتند از : عدم تشخیص فحلی ، زمان نامناسب برای فحلی و تلقیح مصنوعی .
این مشکلات سود اقتصادی حاصل از تلقیح مصنوعی را کاهش می دهند .
پایین بودن تعداد فحلی ، مشکلات تشخیص فحلی ، میزان کم آبستنی ( ۴۰ درصد در گله های گاو شیری ایالات متحده ) ، نیاز به مدیریت مناسب برای بهبود راندمان و میزان افزایش تولید می باشد .
برای این که تولید شیر به حداکثر سوددهی خود در گله برسد باید میزان تولید بالا نگه داشته شود .
ارزش یک مدیر خوب به روش مدیریتی او برای تولید مناسب و سعی در انجام هر چه بهتر این امر و ایجاد زمینه مناسب برای فحل شدن به موقع و مناسب گاوها با روش درست و صحیح مربوط می شود .

عوامل مؤثر بر پروتئین و چربی شیر

مقدمه

شیرهای تولیدی در آمریکا بر پایه چربی پروتئین و موتد جامد در شیر خریداری می شوند. این روش قیمت گذاری جدید بر اساس ارزش اقتصادی اجزاء و ترکیباتی است که از شیر حاصل می گردد(پنیر ، کره ، شیر بدون چربی ، شیر خشک یا شیر خرخ کرده) که البته با تغیر شرایط بازار بالا یا پایین می رود. به عنوان یک نتیجه ، سطوح ترکیبات شیر رابطه مهمی با مدیریت گله دارد. به اضافه اینکه سلامتی و تغذیه گاو نقش بسزایی در آمد مزرعه ایفا می کند. در حقیقت مجموعه فاکتورهایی هستند که باعث تغییر در اجزا و ترکیبات شیر می شوند. عموماً چربی و پروتئین شیر همبستگی مثبتی با جمعیت گاو شیری دارد. با ان علم که سطح ترکیبات شیر در نژادهای مختلف فرق می کند. هلشتاین پایین ترین و جرزی و گرنزی بالاترین چربی و پروتئین شیر را دارا می باشند. اما هلشتاین نسبت به جرزی و گرنزی تولید شیرین را با مدیریت و تغذیه خوب می توان افزایش داد.

فاکتورهای مؤثر بر ترکیبات شیر:

1) فاکتورهای غیر تغذیه ای

2) فاکتورهای تغذیه ای

فاکتورهای غیر تغذیه ای:

- مرحله شیردهی:بالاترین درصد چربی و پروتئین شیر اواخر شیردهی و پایین ترین سطح آنها در بعد از زایمان مخصوصاً پیک تولید می باشد.

- سن :از اولین تا پنجمین دره شیردهی به علت افزایش سطح تولید شیر به ازای هر دوره ، چربی شیر 2/0% و پروتئین شیر 02/0% تا 05/0% کاهش می یابد.

- فصل:در فصول گرم و مرطوب کاهش درصد چربی و پروتئین شیر اتفاق می افتد و در فصل زمستان افزایش تدریجی در ترکیبات (چربی و پروتئین) شیر را شاهد هستیم. این تغییرات تحت تأثیر نوع خوراک و نحوه خوراک دادن تبدیا یا افزایش می یابد.

- ورم پستان:ورم پستان چربی و کازویین شیر را کاهش می دهد ولی در مقابل حجم پروتئین خون (گاما گلبولین) موجود در شیر را افزایش میدهد. حجم سلولهای بدنی (SCC) شیر در طی ورم پستان زاد می شود. گله هایی که در آنها ورم پستان وجود دارد SCC موجب کاهش 2-3 برابر قیمت شیرشان می گردد. در برخی کشورها برای اینکه گاوداریها ترقیب به تلاش برای کاهش SCC در شیر گله شان شوند جایزه قرار داده اند.

- اشتباهات فنی:از قبیل مشکلات خنک کردن شیر و تانک ، مشکلات نمونه گیری و لوله کی بی دقت در انتقال شیر می تواند منجر به کاهش چربی و پروتئین شیر گردد.

-ژنتیک و وراثت:ژنتیک تا 55% می تواند روی چربی و پوتئین شیر در گاوهای مختلف تأثیر داشته باشد البته نباید محیط و اثرات متقابل بین محیط و ژنتیک را نادیده گرفت. چربی و پروتئین شیر خیلی بیشتر از خود شیر و سایر ترکیباتش قابل توارث می باشند. شیر همبستگی مثبتی با مقدار چربی و پروتئین خود دارد ولی با درصد چربی و پروتئین دارای همبستگی منفی می باشد.

فاکتورهای تغذیه ای:فاکتورهای تغذیه ای تأثیر گذارترین فاکتورها بر روی شیر و ترکیبات آن می باشند که با نحوه مدیریت همبستگی مستقیم دارد. اگر تغییری در جیره حاصل گردد چربی شیر بیشتر تحت تأثیر قرار می گیرد تا پروتئین. برای مثال چربی شیر ظرف 7 تا 21 روز با عوض شدن جیره تغییر خواهد کرد در صورتی که پروتئین 3 تا 6 هفته طول می کشد تا این تغییر را نشان دهد.

منشاء ترکیبات شیر:

با هضم میکروبی فیبر جیره در شکمبه اسید استیک و اسید بوتیریک می شوند که پس از انتقال به پستان در تولید نیمی از چربی شیر شرکت میکنند ، نیم دیگر چربی شیر از طریق چربی موجود در جیره و چربی قابل تبادل در بدن تأمین می گردد. میکروبهای شکمبه ، پروتئینهای جیره زا به پروتئینهای میکروبی تبدیل می کنند که حاوی اسید آمینه های ضروری می باشد. این اسید آمینه ها توسط غدد پستانی برای تولید پروتئین شیر مورد استفاده قرار می گیرند؛ انرژی مورد نیاز برای این مسیر متابولیکی را گلوکز تأمین می کند. گلوکز خود یا از اسید پرپیونیک تولیدی در شکمبه فراهم می شود و یا از گلوکز جذب شده در دیواره روده مهیا می گردد. بنابراین اگر پرپیونات کمی تولید شود اسید آمینه کمی نیز تولید می شود که اینها نیز وارد پوسه گلی کونئوژنز شده و به گلوکز تبدیل می گردند. البته کازویین شیر از اسیدهای آمینه قابل دسترس تولید می شود که مجموعاً همراه با آلبومینها و ایمنوگلوبولینهای خون مترشحه در شیر به عنوان پروتئین شیر محسوب می شوند ولی کیفیت آن به دلیل عدم حضور اسیدهای آمینه ضروری موجود در شیر پایین می باشد.

تأثیر شکمبه :

حضور مقادیر کافی پروتئین ، فیبر مؤثر و هیدرو کربن های سریع تخمیر قابل دسترس در جیره برای عملکرد صحیح شکمبه و حفظ سطح اپتیمم ترکیبات  شیر مورد نیاز می باشند.

مدیریت در خوراک دادن:

به دو شکل TMR و TMR-non می باشد. در نوع TMR-non اجزا خوراک به طور جداگانه در اختیار دام قرار می گیرد به طوری که دام توانایی انتخاب را دارا می باشد. در مدل TMR اجزا خوراک به گونه ای با هم مخلوط می شوند که دام قدرت انتخاب نداشته باشد و بدین ترتیب تمام احتیاجات غذایی دام با مصرف آن تأمین می گردد. عیب TMR-non این است که شاید دام در خوردن یکی از اجا خوراک زیاده روی کند و در مقابل از خوردن جز دیگر امتنا ورزد که منجر به عوارضی مانند اسیدوز ، سندرم چاقی ، کاهش چربی شیر و غیره خواهد شد. در TMR این احتمال وجود دارد که غذا خوش خوراک نباشد و دام میلی به خوردن آن در حد کامل ظرفیت دستگاه گوارش خود نداشته باشد ، در چنین حالتی مقدار تولید بسته به مقدار مصرف پایین می آید.

وضعیت بدنی

در دوره شیردهی آینده گاوهای لاغر و چاق اواخر دوره آبستنی ، چربی و پروتئین شیر کاهش خواهند یافت. در ابتدای شیرواری کاهش وزن برای یک دوره کوتاه می تواند چربی شیر را افزایش دهد که در گاوهای لاغر این پتانسیل وجود ندارد و گاوهای چاق نیز دچار بیماری کتوز می گردند.

انرژی جیره:

اگر انرژی جیره بالا و فیبر و جیره پایین باشد موجب کاهش چربی و افزایش پروتئین شیر می گردد و بر عکس، عدم کیفیت علوفه، عدم بالانس جیره از نظر پروتئین و مواد معدنی،پایین بودن کنسانتره در جیره از عواملی هستند که موجب کاهش سطح پروتئین شیر می گردد.

پروتئین جیره:

در سه هفته آخر آبستنی و ابتدای زایش ، دام بیش از هر چیز در جیره به پروتئین نیاز دارد در غیر این صورت پروتئین شیر به شدت پایین می آید. قابل ذکر است که فزونی بیش از حد پروتئین در جیره موجب افزایش پروتئین شیر نگشته و مازاد بر نیاز دام دفع می گردد. پروتئین جیره باید از نظر پروتئین قابل تجزیه و غیر قابل تجزیه در شکمبه ، سطح سیلاژ علوفه ای ، پروتئین محلول و NPN بالانس باشد حتی برای گاوهای پر تولید نیاز به بالانس ایدهای آمینه نیز می باشد.

کنسانتره جیره:

به کار بردن کنسانتره و کربوهیدراتهای غیر فیبری(NFC) بالا و علوفه پایین در جیره سبب افزایش تولید اسیدپرپیونیک و کاهش اسید استیک در شکمبه گشته در نتیجه پروتئین شیر افزایش و چربی شیر پایین می آید. معمولاً مقدار 36-38% از ماده خشک جیره را NFC تشکیل دهد تولید ترکیبات شیر در حد مطلوب خواهد بود.

علوفه جیره:

40-45% ماده خشک جیره گاوهای شیری را علوفه تشکیل می دهد که شامل سیلوی ذرت و علوفه هایی با درصد فیبر بالا می گردد. اندازه خورد کردن علوفه نباید آنقدر ریز باشد که منجر به تولید بیشتر اسید پرپیونیک نسبت به اسید استیک شود و همینطور نباید آنقدر بلند باشد که از لحاظ فیزیکی برای خوردن خوراک کافی جهت تأمین احتیاجات دام محدودیت ایجاد کند. اندازه علوفه باید مناسب باشد تا جیره به صورت TMR به دامها ارائه گردد.

چربی یا روغن افزودنی به جیره:

وقتی چربی از 5% ماده خشک جیره تجاوز کند برای میکروبهای شکمبه سمی خواهد بود و همینطور موجب کاهش هضم فیبر می شود. اگر مقدار مصرفی چربی (مخصوصاً اسیدهای چرب غیر اشباع) 6-7% باشد شکمبه از حرکت طبیعی خود باز می ایستد. باید به عدم فاسد بودن چربی نیز توجه کرد چرا که در صورت مصرف چربی شیر تا سطح حداقل خود پایین می آید. البته طبق یک فرضیه اثبات نشده اگر چربی بکار رفته در جیره پایین 5% باشد موجب افزایش چربی شیر خواهد شد.

چربی شیر بالا :

اگر گله با علوفه خوب و با کیفیت همراه با سطح مناسبی از کنسانتره تغذیه شود ، چربی شیر گله در سطح بسیار مناسبی خواهد بود. لازم به ذکر است که چربی خیلی بالا در شیر نیز بدلیل کاهش تولید شیر،غیر اقتصادی می باشد.

خلاصه مطلب اینکه،تولید مناسب شیر و ترکیبات آن به شرط تنظیم جیره ای از نظر فیزیکی و شیمیایی متناسب با تمام احتیاجات دام دست یافتنی می باشد. تست منظم انرژی ، پروتئین و مواد معدنی علوفه ، تست منظم TMR از جهت تأمین تمام احتییاجات دام ، ارزیابی اندازه علوفه و TMR ، دریدن رکوردهای قبلی ترکیبات شیر و بازرسی وضعیت بدنی دام جهت صحیح بودن برنامه های تغذیه ای که در گله اعمال می شود از جمله راههایی می باشند که می توانند مدیر گله را به هدف فوق برساند.  

استفاده از اوره در جيره غذايی گاو

رمضانعلي عزيزي
عضو هيات علمي مركز تحقيقات كشاورزي و منابع طبيعي استان مركزی

گاو مانند ساير دامهای نشخوار کننده توانايی استفاده از ازت غيرپروتئينی NPN)1 ) برای تامين بخشی از نيازهای پروتئينی را دارد. در شکمبه گاو, ميلياردها باکتری, قارچ و پروتوزوا ساکن هستند. اين ميکروارگانيسمها توانايی استفاده از ازت غيرپروتئينی جيره را دارند. ازت غيرپروتئينی در شکمبه شکسته شده (هيدروليز) و به ازت آمونياکی تبديل  مي گردد. ميکروارگانيسمها از اين ازت برای ساختن بدن خودشان استفاده می نمايند که در نهايت باعث توليد(سنتز) پروتئين ميکروبی می شود. سرانجام, ميکروبها از شکمبه عبورکرده ودر قسمت های پائينتر دستگاه گوارش دام ميزبان هضم می گردند. وقتی پروتئين ميکروبی هضم شد, اسيدهای آمينه آزاد شده و سپس اين اسيدهای آمينه وارد جريان خون مي گردند.
شرح  تکنولوژی
 زمانی که اوره جايگزين منابع پروتئينی گران قيمت در جيره غذايی گاو مي گردد (يا عموما نشخوارکننده ها) موارد زير حتما بايد رعايت گردد:
1-سطوح افزودن اوره به جيره:
- 1%  کل جيره هوا خشک يا
-3% مخلوط کنسانتره يا
25-30% کل ازت جيره
سطح اوره در مخلوط کنسانتره را می توان به بيش از 3% افزايش داد به شرط اينکه مواد خوشخوراکی مثل ملاس درجيره استفاده شود
2-برای استفاده بهينه از اوره  بايد مقادير مناسبی از کربوهيدراتهای سهل الهضم يا انرژی, مواد معدنی و ويتامين ها در جيره موجود باشند. زيرا
ميکروارگانيسم ها برای ساختن پروتئين بدن خودشان از منبع ازت غيرپروتئينی به اين مواد نياز دارند.
3- ملاس منبع خوبی از نظر انرژی و مواد معدنی می باشد. در صورتيکه ملاس به راحتی در دسترس باشد می توان مخلوط آب, اوره و ملاس با حداکثر 10% اوره بصورت ليسيدنی با رعايت موارد احتياطی در اختيار دام گذاشت. برای تنظيم مصرف اين مخلوط توسط دام می توان از استوانه چرخان استفاده نمود که آغشته به مخلوط آب, اوره و ملاس می باشد. برای تهيه اين مخلوط توصيه می شود که از 5/2 کيلوگرم اوره, 5/4 کيلوگرم ملاس و 28 ليتر آب استفاده شود.
4-مکمل های پروتئينی حاوی اوره ارزانتر از مکمل های بدون اوره می باشند.

اخطار
اوره بايد به خوبی با جيره غذايی مخلوط شود. برای جلوگيری ازمصرف زياد اوره و مسموميت آمونياکی نبايد هيچگونه توده ويا کلوخه اوره در خوراک باشد. علائم مسموميت اوره شامل بيحالی, ريزش زياد بزاق, کاهش اشتها و حتی مرگ می باشد. در استفاده از اوره به عنوان خوراک موارد زير دقيقا بايد رعايت شود:
1.به دامهای کمتر از يک سال و آنهائيکه بيمار هستند اوره داده نشود.
2.انرژی خوراکها مناسب باشد
3.مصرف اوره بايد دقيقا کنترل شود.
4.يک دوره عادت پذيری اکيدا توصيه می شود.

زمستان گذراني زنبوران عسل

شهد وگرده تنها جيره غذايي زنبور عسل را تشکيل مي دهند . گرده به عنوان منبع پروتئين در زاد و ولد ، توليد ژله رويال ، زهر ، موم ، بره موم ، آنزيم ها و انجام فعاليت هاي فيزيولوژي بدن زنبوران عسل کاربرد دارد .

شهد و مخصوصاً عسل ترکيبي اشباع از انواع هيدرو کربن ها دارند و تنها منبع انرژي براي زنبوران عسل مي باشند . تنظيم دماي کلني زنبوران عسل يکي از موارد استفاده انرژي توليدي در کندو مي باشد . يعني در تابستان با گرم شدن کندو ، يک عده از زنبوران آب به کندو حمل مي نمايند و آب جمع آوري شده را به صورت قطرات بسيار ريز در فضاي کندو پخش مي کنند و عده اي ديگر در اطراف درب ورودي کندو به سرعت بال مي زنند و هواي داخل کندو را تهويه مي سازند (اين عمل انرژي نسبتاً زيادي را خرج مي کند ). اما در فصول سرد با مصرف عسل انرژي مصرفي به صورت گرما در فضاي اطراف بدن ساتع مي گردد. پس در زنده ماني زمستانه زنبوران عسل نقش مهمي را ايفا مي نمايد.

آماده سازي کلني ها براي زمستان گذراني

قدرت زمستان گذراني خوب جز صفاتي مي باشند که به طور مستقيم با عملکرد کلني در ارتباط است. زمستان گذراني خوب با صفات ديگري مانند زنده ماني کلني براي مدت طولاني با ذخاير کم ، مصرف کم ذخاير ، عدم انجام پرواز پاکسازي (دفع مواد زايد) ، عدم واکنش به تغييرات ناگهاني درجه حرارت ، عدم تحرک زياد و ... پيوستگي دارد . در نژاد زنبور عسل ايراني با توجه به اينکه عملکرد اين نژاد نسبتاً پايين مي باشد ، در مقابل بسيار صرفه جو و زمستان گذراني خوب اين نژاد باعث شده تا عملکرد اقتصادي مناسبي داشته باشد.

طي زمستان گذراني هر قدر که دماي خارج از کندو سرد باشد اما با اعمال مديريت صحيح مي توان بر سرماي سخت به کمک زنبوران چيره شد .

1-    اولاً سعي شود براي زمستان گذراني زنبوران عسل منطقه اي معتدل و نه چندان سرد انتخاب گردد .

2-    نه تنها براي زمستان گذراني در مناطق سرد  ، حتي در فصول کاري در مناطق گرم سالم بودن کندو و رعايت اصول فني و استاندارد در ساخت کندو در کاهش مصرف انرژي (عسل) بسيار موثر خواهد بود .پس سعي کنيد از کندو هاي سالم استفاده نمائيد .( کندوي سالم کندويي است که در آن هيچ گونه سوراخ يا درزي وجود نداشته باشد ، تخته کف و درب اصلي کندو يک تکه باشد ، زير ورق فلزي لايه اي پلي اتيلني به عنوان عايق کار گذاشته شود ، ضخامت چوب به کار برده شده در ساختمان اصلي کندو کمتر از 2 سانتي متر نباشد ، کندو رنگ شود ، کندو کهنه نباشد و ...)

3-    سعي شود کندوها در مناطق سرد در مکاني مستقر گردد که سرپناه داشته باشد (مثل انبار) ، سايه نباشد و در مسير وزش باد قرار نگيرند .

4-    چنانچه کندوي شما فاقد درب فرعي (تخته اي نازک زير درب اصلي روي قابها قرار مي گيرد ) باشد حتماً از پارچه اي ضخيم يا برزنت استفاده نمايند . سعي کنيد از گوني هاي پلاستيکي و پلاستيک براي پوشش استفاده نکنند چون آنها مي توانند به عنوان مانعي براي خارج شدن بخار آب از داخل کندو و در نتيجه  ايجاد کپک روي قابها و شانها و شيوع بيماري در کندو باشند .

5-    پوشش درب ورودي زنبوران به کندو را تا حدي که يک زنبور بتواند از آن عبور نمايد بسته و ساير درزهاي کندو را با بتونه يا گل بپوشانند.

6-    کندو را در محلي که احتمال دارد محل عبور سيلاب باشد قرار ندهيد . همچنين کندوها را در محل هاي پست يا جايي که آب جمع مي شود و احتمال يخ زدن وجود دارد قرار ندهيد .

7-    کندو را در محل هاي پر رفت و آمد و پر سر و صدا اسکان ندهيد .

8-    ورود رطوبت بيش از اندازه به کلني چه در تابستان و مخصوصاً در زمستان موجب شيوع انواع بيماري ها مي گردد . قير اندود کردن کف کندو از ورود رطوبت بيش از حد به فضاي کندو جلوگيري و به مقدار چشمگيري ميکاهد .

9-      در مناطقي که سرماي آزار دهنده اي دارند پوشانيدن کل کندو به غير از درب ورودي و دريچه هاي تهويه مي تواند راه حلي موثر در کنترل سرما باشد .

براي آماده سازي کلني براي زمستان گذراني زنبور دار بايد بدينگونه عمل نمايد .

1-      تميز کردن کندو : کندوي مورد نظر بايد عاري از هر گونه موم ، بره موم مانده از سال گذشته ، لاشه زنبوران مرده و هر گونه ماده ديگر شود .

2-    کاهش تعداد قاب هاي اضافي و به عبارتي ديگر کاهش حجم فضاي کندو : تمامي قاب هايي که فاقد جمعيت و نوزاد مي باشند بايد از داخل کندو برداشته شود . قابهايي که مقدار کمي عسل دارند نيز برداشته شود .

3-    فشرده سازي : تمام قابها را به يک سمت کندو فشرده سازيد و کنار قاب آخري تخته اي سه لايه به صورت عمودي قرار دهيد و پارچه اي ضخيم مثل پارچه برزنت روي قاب ها و تخته سه لايه کشيده شود . در فضاي باقي مانده کاغذ مچاله شده ، روزنامه يا گوني و يا به نحوي ديگر پر شود .

تامين غذا

زنبوران براي گذراندن و تحمل سرماي زمستان نياز به انرژي و گرمايي دارند که توسط عسل تامين مي گردد . معمولاً عسلي را که زنبور از طبيعت جمع آوري مي نمايد (کيفيت بسيار مطلوبي دارد ) در فصل برداشت عسل ، برداشت مي شود و آنرا با تغذيه زمستانه (محلول شکر و آب ) جايگزين مي نمايند . نسبت آب و شکر تغذيه زمستانه با تغذيه بهاره متفاوت مي باشد . تغذيه بهاره به نسبت 1 به 1 و تغذيه زمستانه به نسبت 5 به 3 است ( 5 قسمت شکر و 3 قسمت آب) . ثابت شده که زنبوران اين نسبت شيره را در مقابل ساير غلظت ها با سرعت عمل بيشتر و صرف کمترين انرژي به غذاي زمستاني تبديل مي نمايند . اصولاً مقدار غذاي  زمستاني مورد نياز يک کندو را بر مبناي تعداد شان هاييکه روي آنها را زنبور پوشانده است بر آورد مي کنند .نحوه محاسبه مقدار شکر مورد نياز براي زمستان گذراني از نظر زنبورداران آمريکايي از اين فرمول بدست مي آيد .

Pkg = 1.3 n + .7 n*

در اين فرمول P   مقدار عسل ، n تعداد قاب داراي جمعيت و n* تعداد قاب هاي حاوي نوزاد مي باشد .در روشي ديگر براي هر قاب جمعيت 2 کيلو گرم شکر در نظر گرفته مي شود . بهتر است 1 کيلو گرم شکر نيز به خاطر صرف انرزي در موقع تبديل شربت به عسل مصنوعي و انتقال آن به حجرات شان ها در نظر گرفته شود . براي بدست آوردن مقدار آب در نسبت 5 به 3 مقدار شکر را در 6/ 0 ليتر ضرب مي کنيم عدد بدست آمده مقدار آب مورد مصرف را نشان مي دهد .

چند نکته

-         دماي کندوبين 33 تا 35 درجه مي باشد . اين دما ، دمايي مطلوب براي پرورش نوزاد مي باشد . سنسور هاي تشخيص دما در شاخک کارگران بسيار دقيق مي باشند به طوري که افزايش يا کاهش جزئي دما توسط کارگران تشخيص داده مي شود و سريعاً واکنش براي تعديل دماي کندو را در پي خواهد داشت .

-         دماي کندو در مناطقي که عسل يا گرده قرار دارد با منطقه اي که در آن در نوزاد پرورش داده مي شود . متفاوت است . به عبارت ديگر دماي منطقه ذخيره عسل و گرده کمتر از دماي مناطق پرورش  نوزاد مي باشد . اين تفاوت دما را مي توان به علت وجود دائمي زنبوران در منطقه پرورش نوزاد توجيه کرد .

-         فاصله بين دو شان کمتر از يک سانتي متر مي باشد . زماني که روي قاب ها پوشيده از زنبوران کارگر باشد بين دو شان تنها فاصله اي حدود 1 تا 2 ميلي متر باقي مي ماند . حجم بين دو شان توسط کارگران پر مي شود . حرارت ساتع شده از زنبوران کارگر در اين شرايط به خوبي باعث گرم شدن نوزاد مي شود .

-         در فصل سرما زماني که دما حدود 10 درجه سانتي گراد شود ، خوشه اي درون کندو تشکيل مي شود . در مرکز اين خوشه ملکه و زنبوران کارگر در اطراف او قرار دارند که کارگران مرتباً و به تدريج از مرکز به سمت خارج حرکت مي کنند و جاي خود را تعويض مي نمايند . خوردن عسل باعث گرم شدن خوشه مي شود . چنانچه عسل درون کلني وجود نداشته باشد خوشه سرد مي شود و نهايتاً کلني مي ميرد .(در 10 درجه سانتي گراد فعاليت زنبوران عسل بسيار کند مي شود )

-         قرار دادن مقدار بيشتري عسل درون کندو نه تنها هيچ مشکلي ايجاد نمي نمايد بلکه در شروع فعاليت زنبوران عسل در سال آينده به رشد کلني بسيار کمک مي نمايد اما قرار دادن مقدار کمي عسل درون کندو عراقب جبران ناپذيري به دنبال خواهد داشت .  

نكات اساسي در برداشت و ذخيره سازي علوفه براي مصرف زمستاني

نكات اساسي در برداشت و ذخيره سازي علوفه براي مصرف زمستاني

نويسنده: احمد قدرت نما، استاديار پژوهشي تغذيه


    از آنجايي كه در شرايط اقليمي كشور ما امكان استفاده مستقيم علوفه در مراتع و زمين هاي كشت علوفه ميسر نيست، برداشت و ذخيره سازي آن اجتناب ناپذير است. ولي به دليل حساسيت در نحوه برداشت و ذخيره سازي و همچنين شرايط انبار، متاسفانه درصد قابل توجهي از اين بخش به صورت ضايعات غير قابل مصرف و يا كم بازده، عملا از دسترس استفاده خارج مي شود. اين ضايعات شامل مراحل برداشت، مرحله پيش از جمع آوري، مرحله بسته بندي و جمع آوري و نهايتا مرحله ذخيره سازي است كه برخي از نكات اساسي موثر در اين مراحل به اختصار مورد بررسي قرار داده مي شود.
    1 ـ برداشت علوفه
    در گياهان علوفه اي با افزايش طول دوره رشد رويشي از ميزان آب ذخيره شده در بافت هاي گياهي كاسته شده و به جاي آن به محتوي مواد آلي همچون پروتئين، سلولز، مواد قندي و چربي افزوده مي شود. ولي اين تغييرات در مراحل تكامل گياه در مرحله رشد زايشي، يعني مرحله گل دهي و تشكيل دانه به نحوي است كه در مراحل انتهايي با كم شدن مواد مغذي همچون پروتئين همراه خواهد بود، زيرا عمده اين مواد به دانه منتقل مي شود، در حالي كه گياه وارد مرحله خشبي و چوبي شدن نيز مي گردد، يعني با تجمع ليگنين، قابليت هضم علوفه به شدت كاهش مي يابد. بنابراين انتخاب بهترين زمان براي برداشت علوفه اهميت مي يابد، زيرا در صورت برداشت زود هنگام عملا ماده خشك علوفه اي كمتري برداشت مي شود. به علاوه كه محتوي مواد مغذي نيز كمتر خواهد بود اگرچه اين چنين علوفه اي بسيار نرمتر خواهد بود و از طرف ديگر تاخير در برداشت علوفه اگر چه ماده خشك علوفه اي بيشتر به دست مي دهد، ولي در عمل با كاهش مواد مغذي علوفه همراه با كاهش قابليت هضم راندمان استفاده از علوفه كاهش مي يابد. البته اين چنين علوفه اي ضايعات ديگري را هم به همراه دارد كه اشاره خواهد شد. بر اساس بررسي هاي مختلف در شرايط اقليمي متفاوت و بر حسب نوع علوفه، خانواده بقولات (همچون يونجه و شبدر) يا غلات (جو، تريتيكاله، گندم و غيره) اين زمان متفاوت است ولي به صورت كلي در علوفه بقولات در مرحله حدود 15 درصد گلدهي يا حداكثر 50 درصد گلدهي بهترين زمان برداشت خواهد بود، اگر چه در مورد علوفه خانواده غلات بهترين مرحله برداشت، تشكيل دانه شيري تا خميري است كه عمدتا در تهيه سيلاژ اين علوفه مورد استفاده قرار مي گيرد. محققين مختلف نشان داده اند كه عدم توجه به اين امر سبب بروز ضايعاتي در حدود 5 تا 25 درصد مي گردد.
    2 ـ مرحله جمع آوري
    هدف اصلي اين مرحله آماده و مهيا كردن علوفه براي بسته بندي و انتقال به انبار است. نكات اساسي در اين مرحله شامل انتخاب زمان، نحوه برداشت و آماده سازي علوفه براي بسته بندي است. همان طور كه اشاره شد علوفه هاي خيلي جوان پر آب بوده در نتيجه در اين مرحله مدت زمان بيشتري را مي بايست در معرض هوا و محيط قرار گيرند تا آماده بسته بندي گردند. در حالي كه علوفه خشبي شده اين چنين مشكلي را نداشته ولي به دليل خشك تر بودن، امكان ريخت و ريز بخش هاي نرمتر علوفه همچون برگ ها، كه ارزش تغذيه اي بالايي دارند بيشتر خواهد بود. از عوارض محيطي موثر بر كيفيت علوفه مي توان به قرار گرفتن در معرض آفتاب شديد، آلوده شدن علوفه با خاك و يا ريخت و ريز بخش هاي نرم علوفه اشاره كرد. متاسفانه در بسياري از نقاط كشور به ويژه در شرايط سنتي و روستايي با قرار دادن علوفه در معرض تابش مستقيم آفتاب، عملا باعث كاهش شديد كيفيت علوفه مي گردند، به نحوي كه با تغيير رنگ علوفه از سبز به زرد همراه است. در اين حال عملا پيش ساز ويتامين آ (A) از بين رفته و از اين نظر فاقد ارزش تغذيه اي است. به علاوه كيفيت پروتئيني علوفه نيز كاهش مي يابد. از ديگر ضايعات احتمالي آلوده شدن علوفه با عوامل عفوني، به ويژه قارچي، در خاك است كه در خصوص گياهان علوفه اي جوان كه اجبارا بيشتر در سطح خاك باقي مي مانند خطر بيشتري دارد. از عوارض اين آلودگي انتقال ناخواسته قارچ ها به انبار علوفه و يا انتقال سموم قارچي و در نتيجه آلودگي توليدات دامي و يا مسموميت دامهاست. براي جلوگيري از بروز اين مشكل، با هدف كوتاه كردن اين دوره در مزرعه، توصيه مي شود علوفه چيده شده با وسايل مناسب زير و رو شوند تا ضمن قرار گرفتن در معرض هوا، كمتر در معرض مستقيم خاك بوده و سريع تر آماده بسته بندي شوند. بررسي ها نشان داده اند كه در شرايطي مشابه، در كشور ما امكان كاهش اين بخش از ضايعات كه در حدود 5 تا 15 درصد مي باشد، وجود دارد؛ اگر به نكات فوق توجه شده و از تجهيزات مناسب بهره گيري شود.
    3 ـ مرحله بسته بندي و جمع آوري
    اين مرحله از اين نظر كه اثر مستقيم بر كيفيت علوفه دارد حايز اهميت است. در صورتي كه به مرحله دوم به خوبي توجه شود و علوفه در زمان مناسب بسته بندي شود، ميزان ضايعات به صورت ريخت و ريز كمتر خواهد بود. ولي اگر علوفه بيش از حد خشك و خشبي شود در اين مرحله نيز بخشي از بخش هاي نرمتر از بين مي رود. از ديگر نكات مهم، بالا بودن رطوبت علوفه است كه سبب مي شود در مرحله ذخيره سازي بخش هاي داخلي بسته هاي علوفه تحت تاثير قارچ ها كاملا از بين بروند و غير قابل مصرف گردند. به ويژه اين مشكل بر مناطقي كه باران هاي موسمي بيشتري دارند بيشتر بروز مي نمايد. در اين مناطق توصيه مي شود كه مرحله برداشت علوفه را متناسب با شرايط اقليمي برنامه ريزي نمايند و يا از دستگاه هاي علوفه خشك كن استفاده شود. در مناطق روستايي و دامداري هاي سنتي ما متاسفانه به دليل عدم امكان استفاده از ماشين آلات مخصوص جمع آوري و بسته بندي علوفه، عملا ميزان ضايعات به صورت ريخت و ريز و يا آلودگي علوفه بسيار افزايش مي يابد. لذا توصيه مي شود در اين مناطق با به كارگيري از ماشين آلات كوچكتر و در قالب تعاوني ها عملا تكنولوژي را وارد نماييم. در شرايط مطلوب و مناسب بسته بندي علوفه ميزان ضايعات اين بخش تا حدود 2 تا 5/3 درصد قابل كاهش است در حالي كه در صورت عدم توجه به اين امر تا 35 درصد محصول در طي اين مرحله و مرحله انبارداري از بين خواهد رفت.
    4 ـ مرحله ذخيره سازي
    جايگاه نگه داري و ذخيره سازي علوفه بر حسب شرايط اقليمي مي تواند تعريف شود. در مناطق نسبتا گرم و خشك و نيمه خشك استفاده از يك جايگاه مسقف (هانگار) به شرايط قرار داشتن در جايي نسبتا مسطح و بدون اثر و نفوذ رطوبت مي تواند مناسب باشد. ولي در مناطق نسبتا مرطوب اين نوع جايگاه به دليل خطر نفوذ رطوبت توصيه نمي شود. از نكات حايز اهميت در زمان ذخيره سازي علوفه در انبار، تامين شرايط مناسب چرخش و عبور هوا از لابلاي بسته هاي علوفه است. به همين دليل توصيه مي شود بسته هاي علوفه به نحوي بر روي هم قرار گيرند كه يك فضاي مناسب براي عبور هوا فراهم شود تا در عمل 4 بسته علوفه (2 بسته در طرفين و 2 بسته در بالا و پايين مجرا) از اين چرخش هوا متاثر شده و عملا خطر رشد و گسترش عوامل بيماري زا به ويژه قارچ ها كمتر شود. متاسفانه در شرايط روستايي مشاهده مي شود كه علوفه بر بام جايگاه دام و يا منازل روستايي به صورت بسيار نامناسب در معرض تابش مستقيم خورشيد و يا نزولات آسماني هستند، كه نتيجه نهايي آن از بين رفتن ارزش غذايي اين چنين علوفه اي بوده كه حتي مي تواند منبع انتقال آلودگي نيز گردد. اما در كشورهاي پيشرفته عملا با استفاده از امكانات و تجهيزات مناسب جهت كنترل رطوبت و حرارت محيط در انبارهاي علوفه سبب كنترل عوامل مسموميت زا كه از طريق علوفه قابل انتقال هستند، مي گردند. براي شرايط سنتي و روستايي كشور كه بخش قابل توجهي از توليدكنندگان را شامل مي شود توصيه مي گردد همچون جايگاه هاي ذخيره سازي دانه غلات توسط بخش دولتي با همكاري سازمان تعاون روستايي در قالب تعاوني ، انبارهاي علوفه مناسب احداث گردد. از نتايج قطعي اين فعاليت ضمن افزايش سطح توليدات دامي، بهبود كيفيت توليدات دامي به ويژه شير مي گردد. چه بررسي هاي مختلف نشان داده اند كه بخش قابل توجهي از سموم قارچي همچون آفلاتوكسين (سم قارچ اسپرژيلوس) و سم فوزاريوم كه در شير و فرآورده هاي لبني وجود دارد از منشا علوفه و سيلاژ علوفه اي آلوده قابل انتقال است كه متاسفانه در كشور ما كمتر مورد توجه قرار مي گيرد.

راههاي ورود ميكروبها به شير خام در دامداري ها

مقدمه: شير مايع مترشحه از غده پستان پستانداران بوده.و به تنهايي قادر است تا سن معيني كليه احتياجات رشد و نگهداري نوزادان را فراهم سازد.
همچنين شير با داشتن پادتن هاي مورد نياز نوزادان انان را در مقابل بيماري ها ي عفوني مصون نگه ميدارد.
شیر دارای ترکیبات مهمی مانند (پروئینها ,چربیها,لاکتوز و املاح معدنی )ميباشد.

تعريف شير از ديدگاه فدراسيون بين المللي شير(IDF):
شير محصول مترشحه از غدد پستاني دام (گاو)پس از يك يا چند بار دوشش ميباشدبه شرطي كه دام سالم ؛از تغذيه مناسب برخوردار .و چيزي به شير اضافه يا كم نشده باشد.

شیر هنگام خروج از پستان معمولا دارای بار میکروبی کمی میباشد ولی در صورت عدم رعايت مسائل بهداشتي و وجود میکروبهای الوده کننده در محیط شیر دوشی و تجهیزات مربوطه الودگی ان بالا میرود در صورتی که تعداد میکروبها از 3000000 در هر ميلي ليتر تجاوز نماید فساد چربی,پروتئین,و قند شیر اتفاق میافتد . در شیرگاوهای مبتلا به ورم پستان بار میکروبی شیر ا افزایش مییابد.
بالا بودن بار ميكروبي در شير خام پيامدهاي زير را به دنبال دارد:
1-احتمال وجود ميكروبهاي بيماريزا
2-كاهش راندمان توليد فراورده هايي نظير پنير وماست و..(با توجه به آزاد شدن سموم و آنزيم هاي مخرب)
3-وضعيت ارگانولپتيك نامطلوب
4-افزايش ضايعات با توجه به خراب شدن محصولات
عوامل زيادي در كيفيت شير خام تاثير گذار ميباشند از جمله مهمترين عامل بار ميكروبي شير(توتال كانت) است كه در دامداري ها بايد مورد كنترل و پايش قرار گيرد .اكثر ميكروارگانيزم هاي موجود در شير خام در صورتي كه در شرائط مناسب از نظر دمايي قرار گيرند ميتوانند به سرعت رشد و تكثير كرده(هر 20 دقيقه يكبار) و در نهايت باعث فساد شير شوند.
عوامل موثر بر افزايش ميكروبها در دامداري ها:
بهداشت دام :
الف : ابتلا دام به بيماري هاي عفوني نظير سل ؛تب مالت و... همچنين اورام پستان كه بيشترين تاثير را از نظر افزايش بار ميكروبي در شير خام دارد.
ب : عدم شستشوي پستان قبل از شيردوشي : يكي از عوامل مهم در بالا رفتن بار ميكروبي شير خصوصا در دامداريهاي سنتي نشستن پستان دام قبل از شيردوشي مي باشد .
زدودن و تميز كردن موهاي پشت و اطراف پستان دام و شستشوي پستان با اب ولرم ( جهت تميز كردن و زدودن كثافات و مدفوع دام ) وپاك كردن ان با حوله تميز خشك مي تواند تا اندازه زيادي مانع نفوذ باكتريها به شير شود .
نكته قابل توجه اينكه 1 گرم از مدفوع دام مي تواند تا 40 ميليارد باكتري وارد شير نمايد .
نحوه دوشش دام :
الف : دستي :
در طي دوشش دام ( خصوصا با روش سنتي ) تميز نبودن دست شيردوش حائز اهميت بوده و مي تواند ناقل ميكروبهاي بيماريزا و غير بيماريزا به شير خام باشد .
طبق بررسيهاي انجام شده از طريق دست شير دوش تا 45 ميليون باكتري مي تواند به شير وارد شود . لازم است به منظور اگاهي از بهداشت شيردوشي جهت دامداران سنتي كلاسهاي اموزشي برقرار گردد .
ب:ماشين شير دوشي :
كم يا زياد بودن سرعت مكش دستگاه مي تواند باعث ايجاد ورم پستان در دام شود . توجه به اين نكته لازم است كه پس از هر دوشش گاو و قبل از اتصال مكنده ها به گاو ديگر مكنده (خرچنگي ) بايد با اب ولرم فاقد مواد ضدعفوني كننده شستشو يابد .
با توجه به اين نكته كه تعداد باكتريهادر ابتداي شيردوشي زياد مي باشد عمل جهش يا رگ گيري در ابتداي شيردوشي حتما بايد در هر دو روش  ( يكي از راههاي نفوذ باكتريها به داخل پستان از طريق اسفنگتر شيردوشي صورت گيرد . موجود در نوك پستانك بوده كه معمولا در هنگام نشستن دام بر روي زمين يا بعد از عمل شيردوشي اين اسفنگتر شل مي شود و لازم است پس از هر بار عمل شيردهي دام از نشستن دام به مدت حداقل 20 دقيقه جلوگيري نمود . )

ادوات شيردوشي :
الف :ظروف شير ( بيدون ـ دبه ) بايد كاملا تميز باشد . ظروف شيردوشي تميز شده معمولي تا 800000 باكتري به شير اضافه مي نمايد .
ب : ماشين شيردوشي. مسيرها. خرچنگي ها ؛جارشيردوشي وشيرسردكن كاملا با مواد ضدعفوني كننده و سپس با اب شستشو داده شود . بايد توجه نمود بقاياي مواد ضدعفوني كننده در مسيرها؛ جار وشيرسردكن باقي نماند زيرا باعث پايين اوردن كيفيت شير وعدم استفاده در توليدماست پنير وسايرمحصولات تخميري مي شود .
صاف كردن شير :
استفاده از تنظيف يا صافي بر روي بيدونها ظروف (دبه ) وشيرسردكن ها تا اندازه زيادي باعث جلوگيري از نفوذعواملي نظيرگردوخاك كاه وكلش وحشرات به داخل شير مي شود .
1 ليترهواي طويله تا 70 ميليون 1 گرم گردوخاك تا 78 ميليون 1 گرم كاه تا 10 ميليون و1 مگس افتاده در شيرتا 2 ميليون باكتري به شير خام اضافه مي نمايد.
سردكردن شير :
باتوجه به بالابودن دماي شير پس ازدوشش(37 درجه ) و امكان رشد ميكروبها ؛لازم است هر چه سريعتر اين دما تا حد قابل قبول (كمتر از 8 درجه)كاهش يابد. در بررسي كه در منطقه چونام كشور كره در خصوص نقش فرايند سردكردن شير بلافاصله پس از دوشش انجام شد مشخص گشت كه در صورت كاهش سريع دماي شير در فاصله 30 دقيقه پس از دوشش شمارش كلي ميكروبهاي شيرخام در دامداريها
از 105* 65/7-24/1 به 105* 46/ 5- 14/1
كاهش يافته است .

در تحقيقي ديگر اثر درجه حرارتهاي مختلف بر روي شير مورد بررسي قرار گرفته است.شير مورد ازمايش بلافاصله بعد از دوشش 500 باكتري در هر سي سي داشته كه بعد از 24 ساعت نگهداري در درجه حرارتهاي مختلف تعداد بار ميكروبي ان تغيير كرده است . كه در جدول زير مشاهده ميگردد.
دما تعداد كل ميكروبها در هر ميلي ليتر

5 درجه 2 هزار
10 درجه 7 هزار
15 درجه 5 ميليون
25 درجه 57 ميليون
35 درجه 800 ميليون

لازم به ذكر است كه دماي شير در اثناي سرد كردن نبايد به زير صفر درجه برسد زيرا اين عمل سبب دو فاز شدن شير وكاهش كيفيت ان مي شود .
تاخير در سرد كردن شير وعدم شستشوي مناسب شير سردكنها وپليت كولر باعث بالا رفتن بار ميكروبي شير مي شود .
نگهداري شير سرد شده به مدت زياد و سپس ارسال ان به كارخانجات ( حداكثر 24ساعت ) سبب رشد ميكروبهاي سرما دوست در شير مي شوند واين باكتريها خصوصا پسودوموناسها باعث ترشح انزيمهاي پروتئوليتيك وليپوليتيك مقاوم به حرارت در شير شده كه قادر است باعث فساد محصولات پاستوريزه واستريليزه شود. طي تحقيق از 27 دامداري در طول 6 ماه در خصوص نوع ميكروبهاي موجود در شير خام در ايالت نورماندي مشخص شد بيشترين تعداد ميكروبها را به ترتيب پسودوموناسها لاكتوكوكوسها و ميكروكوكها تشكيل مي دهند .

تانكرهاي حمل شير :
با توجه به بررسيهاي انجام شده تانكرهاي حمل شير نقش بسزايي را در بالا بردن بار ميكروبي شير بر عهده دارند . در تحقيقي كه به منظور تعيين وشمارش باكتريهاي كلي فرمي بر روي 131 تانكر حمل شير دامداريها ومراكز جمع اوري در منطقه داكوتاي شرقي وغربي صورت گرفته 62 درصد از نمونه هاي ازمايش شده را باكتريهاي كلي فرمي تشكيل مي دهند .
.
شستشو تانكرها با مواد ضدعفوني كننده ( مايع صابون ـ سود ) پس از هر بار تخليه شير وسپس آب كشي مطلوب ضروري به نظر مي رسد لازم به ذكر است كه در فصل تابستان در صورت شستشوي ناقص علاوه بر بالا رفتن بار ميكروبي با توجه به روزنه هاي موجود در سطح داخلي تانكرها امكان تخم ريزي مگسها وجود دارد و اين مگسها پس از مدتي به صورت كرمهاي ( لارو ) سفيد رنگ در سطح رويي شير قابل مشاهده مي باشند كه در صورت نگهداري لاروها در شرائط مناسب مگسهاي جوان ديده مي شوند همچنين لازم است جنس تانكرها از استيل دو جداره باشد .
آب مورد استفاده در دامداري :
ابي كه جهت شستشوي ظروف و لوازم مختلف مورد استفاده قرار مي گيرد بايد ويژگي هاي اب اشاميدني را داشته باشد. در صورت الوده بودن باعث بالا رفتن بار ميكروبي شير مي شود ميكروبهاي ابهاي الوده غالبا باعث غليظ و چسبناك شدن شير مي شوند از جمله بكتري هاي منتقله از آب آشاميدني ميتوان به پسودوموناسها , سالمونلا , شيگلا و ... اشاره كرد.

تب شیر    

تب شیر یا فلج ناشی از زایمان یکی از اختلالات متابولیکی معمول در دوره زایمان می باشد منظور از بیماری تب شیر داشتن تب واقعی نیست. بروز تب شیر در گاو با سن دا م مرتبط می باشد و اکثراً در گاوهای پر تولید با سن بالا دیده می شود. در حدود 75 % از موارد بروز تب شیر 24 ساعت و حدود 5% آن 48 ساعت بعد از زایمان روی می دهد.

علایم عمومی بروز تب شیر:
- از دست دادن اشتها
- عدم فعالیت دستگاه گوارش
- سرد شدن گوشها و خشک شدن پوزه
علایم اختصاصی بروز تب شیر:
- عدم تعادل حین راه رفتن
- زمین گیر شدن گاو که این حالت در سه مرحله انجام می گیرد:
- ایستادن همراه با لرزش
- افتادن روی سینه
- افتادن روی پهلو و بی اعتنا بودن به تحریکات محیطی
تغییرات عمده در خون گاو مبتلا به تب شیر شامل کاهش سطح کلسیم خون است, حد طبیعی کلسیم در خون گاوهای خشک 8- 10 میلی گرم در 100 میلی لیتر خون می باشد، که این مقدار در حین زایمان به کمتر از 8 میلی گرم در 100 میلی لیتر خون می رسد. در گاو مبتلا به تب شیر سطح کلسیم خون به ترتیب در سه مرحله ذکر شده به 5/6, 5/5 و 5/4 میلی گرم در 100 میلی لیتر خون کاهش می یابد که این کاهش سطح کلسیم خون همراه با کاهش فسفر و افزایش سطوح پتاسیم و منیزیم خون می باشد.
سطوح کلسیم خون در گاوهای مبتلا به تب شیربه ترتیب شامل موارد ذیل می باشد:
گاو با شیر دهی طبیعی 4/8 – 2/10 mg/dl
زایمان طبیعی 8/6 – 6/8 mg/dl
بروز تب شیر خفیف 5/7 –9/4 mg/dl
بروز تب شیر متوسط 8/6 –2/4 mg/dl
بروز تب شیر شدید 7/5 –5/3 mg/dl
علل بروز تب شیر:
تب شیر در اثر خروج کلسیم از طریق شیر بعد زایمان همراه با ناتوانی گاو در متعادل نگه داشتن سطح کلسیم خون روی می دهد. ناتوانی گاو نسبت به تغییر متابولیسم کلسیم احتمالاً در اثر عدم تعادل کلسیم, فسفر و منیزیم و افزایش سطح پتاسیم ایجاد می شود بطور کلی تب شیر با تعادل آنیونها و کاتیونها در ارتباط می باشد. گاو شیری کلسیم مورد نیاز خود را از دو منبع تامین می نماید: استخوان و جذب کلسیم از دستگاه گوارش.
در بدن تعادل کلسیم توسط هورمون پاراتیروئید تنظیم می گردد و کاهش سطح کلسیم خون باعث آزاد سازی این هورمون می شود، اثرات عمده این هورمون حرکت کلسیم از استخوان به طرف خون است. آزادسازی هورمون پاراتیروئید در گاو مبتلا به کمبود کلسیم موجب تحریک 1و25 دی هیدروکسی (ویتامین D ) می شود که باعث افزایش جذب کلسیم در روده کوچک میگردد. فرم فعال ویتامین D در گاو مبتلا به تب شیر افزایش می یابد ولی تأخیر در پاسخ به افزایش این ویتامین مانع تأثیر مناسب آن می گردد.

آیا می‌دانید چرا گوشت گاو و گوسفند قرمز است؟

آیا تا به حال به این موضوع فکر کرده‌اید که چرا گوشت گاو و گوسفند قرمز است؟ لطفا نگویید چون درون آن خون وجود دارد زیرا در این صورت شک می‌کنیم که مگر مرغ و خروس و ماهی خون ندارند! برخلاف آنچه عموم مردم گمان می‌کنند دلیل قرمزی برخی گوشت‌ها رنگ‌دانه‌های قرمز خون یا همان هموگلوبین‌ها  نیستند بلکه مولکول دیگری به نام میوگلوبین در این میان نقش بازی می‌کند...
برای تولید انرژی و سوزاندن چربی‌ها لازم است خون اکسیژن لازم را به ماهیچه‌ها برساند. در بدن پستانداران پروتئینی به نام میوگلوبین وجود دارد. اکسیژن توسط هموگلوبین به میوگلوبین می‌رسد و در واقع این پروتئین نقش واسطه را بین خون و فیبرهای ماهیچه‌ای بازی می‌کند.
از آنجایی که میوگلوبین خود حاوی اتم آهن است و آهن قرمز رنگ است به فبیر ماهیچه‌ای رنگ قرمز می‌دهد. سوالی که هم‌اکنون ذهن اکثر دانشمندان را به خود جلب کرده این است که چرا میوگلوبین‌ها به‌عنوان واسطه در این میان وجود دارند؟ و چرا اکسیژن به‌طور مستقیم از هموگلوبین درون ماهیچه‌ها آزاد نمی‌شود.
محققان برای درک این موضوع که نبود میوگلوبین به بافت ماهیچه‌ای صدمه می‌رساند یا خیر با کمک علم ژنتیک تولید این پروتئین را در موش‌های آزمایشگاهی متوقف کردند اما بررسی‌ها نشان داد این موش‌ها همچنان فعالیت‌ها فیزیکی و حیاتی خود را مانند موش‌های دیگر انجام می‌دادند. هنوز این موضوع کاملا ناشناخته است که چرا میوگلوبین وجود دارد و وظیفه آن واقعا چیست؟
تنها دلیلی که فعلا ذهن دانشمندان را به خود جلب کرده این است که وقتی هموگلوبین اکسیژن را آزاد می‌کند و به میوگلوبین می‌‌سپارد، میوگلوبین مقداری از آن را ذخیره کرده و باقی را به بافت ماهیچه‌ای می‌دهد. به گفته دانشمندان شاید وقتی فعالیت ماهیچه‌ها زیاد می‌شود و اکسیژن کافی به آنها نمی‌رسد، میوگلوبین‌ها اکسیژن ذخیره شده را برای کمک به ماهیچه‌ها آزاد می‌کنند.
● چرا برخی گوشت‌ها قرمز و برخی صورتی‌ترند؟
گفتیم تمامی پستانداران میوگلوبین‌ دارند. پس ممکن است این سوال در ذهن‌تان پیش آید که چرا گوشت گاو قرمزتر و گوشت گوسفند صورتی‌تر است. جالب است بدانید میزان میوگلوبین موجود در گوشت گاو ۴/۰ درصد و گوشت گوسفند کمتر است. در واقع میزان میوگلوبین‌ها در ماهیچه‌ به میزان تحرک یک ماهیچه‌ بستگی دارد. به همین دلیل است که گوشت برخی پرندگان مثل اردک یا پرندگان مهاجر تیره‌تر از گوشت مرغ است.
نوع تغذیه حیوان نیز بسیار مهم است. گوساله‌هایی که هنوز شیر مادر می‌خورند گوشت صورتی‌تری دارند و چون آهن بدن آنها کمتر است میزان میوگلوبین‌ کمتری هم در بدن‌شان ساخته می‌شود. گاوهایی که از علوفه تغذیه می‌کنند، چون آهن بدن‌شان بیشتر است رنگ گوشت‌شان هم قرمز‌تر است. سن حیوان‌ نیز در تیرگی گوشت آن دخیل است.
در هر ۱۰۰ گرم از گوشت گوساله یک ماهه ۱/۰گرم میوگلوبین وجود دارد. در هر ۱۰۰ گرم از گوشت گوساله ۱۲ ماهه ۳/۰ گرم و در گوشت گوساله ۲۴ ماهه ۷/۰ گرم میوگلوبین وجود دارد. جالب است بدانید که نحوه نگهداری حیوانات نیز روی رنگ گوشت‌شان تاثیر می‌گذارد. مثلا اگر گاو یا گوسفندی در شرایط استرس‌زا یا شرایط نامناسبی نگهداری شوند رنگ گوشت یا خیلی تیره‌ می‌شود یا خیلی رنگ‌ پریده. نکته آخر اینکه رنگ گوشت‌های فریز شده نیز تیره‌تر از گوشت‌تازه است!

حیوانات به چه زبانی حرف می‌زنند؟

نزدیک به ۵۰ سال پیش و دقیقا در سال ۱۹۵۹، پیتر کارلسون، بیوشیمیست آلمانی به همراه مارتین لوتچر، حشره‌شناس سوئیسی پایه‌گذار کلمه‌ای به نام «فرمون» شدند که به معنی هورمون‌های جابه‌جا شونده است. آنها این کلمه را چنین معرفی کردند: «فرمون ترکیبی شامل مولکول‌های پیچیده است که از برخی موجودات زنده ترشح می‌شود و دیگر موجودات همان‌گونه قادر به دریافت آن هستند. این مولکول‌ها سبب بروز عکس‌العمل‌های خاص، تغییرات رفتاری یا اصلاحات بیولوژیکی در خود موجود یا اطرافیان آن می‌شود.» ...
در همان سال آدلف بوتو ناندت، بیوشیمیست آلمانی و برنده جایزه نوبل شیمی در سال ۱۹۳۹ به دلیل فعالیت روی هورمون‌های جنسی، برای اولین بار موفق به نگهداری و تحلیل و تجزیه شیمیایی فرمون حیوانی شد. این فرمون که بومبیکول نام داشت، توسط کرم ابریشم ماده برای جذب جنس نر به خود ترشح می‌شد. محقق نامبرده از ۵۰۰ هزار کرم ابریشم ماده استفاده کرد تا نهایتا توانست ۱۲ میلی‌گرم فرمون تهیه و روی آن تحقیق کند.
گرچه فتوگرافی شیمیایی فرمون به ۵۰ سال پیش بازمی‌گردد اما ایده زبان ترشحی که شامل ترکیبات شیمیایی نامریی است که برای رد و بدل کردن اطلاعات و ارتباط با هم در یک گونه حیوانی مورد استفاده قرار می‌گیرد، سابقه‌ای طولانی‌تر دارد.
ژان هنری فابر، حشره‌شناس فرانسوی در سال ۱۸۷۰ پس از مطالعه روی پروانه‌ها اعلام کرد پروانه‌ها بیش از آنکه ببینند، بو می‌کنند. او این موضوع را زمانی دریافت که بسیاری از پروانه‌های نر پروانه‌های ماده قابل مشاهده را نادیده می‌گرفتند و به سوی پروانه‌های پنهان شده در گل‌ها می‌رفتند.
داروین نیز در کتاب «روابط فرزندی انسان و انتخاب از روی جنس» به این موضوع اشاره می‌کند که ورای نشانه‌های دیدنی و شنیدنی، علایم شیمیایی بویایی می‌تواند به نرها و ماده‌ها این امکان را بدهد که به هم نزدیک یا از هم دور شوند.
امروز محققان موفق به شناسایی فرمون‌های بسیاری شده‌اند. باکتری‌ها، حیوانات، ماهی‌ها، پستانداران و حشرات همگی از خود فرمون‌هایی ترشح می‌کنند که این فرمون‌ها در برخی جانوران یکسان است. مثلا فرمون جنسی فیل آسیایی که مولکولی کوچک است، توسط ۱۴۰ گونه از پروانه‌ها نیز مورد استفاده قرار می‌گیرد و حتی جالب است بدانید برخی از درختان که از سوی حیوانات مورد هجوم قرار می‌گیرند با ارسال سیگنال‌های شیمیایی به درختان اطراف از آنان می‌خواهند با ترشح مولکول‌های ناخوشایند حیوانات را دور کنند. همان‌طور که می‌بینید فرمون‌ها تنها آوازهای عاشقانه نیستند. آنها می‌توانند هشداری برای فرار (در بین بیشه‌ها)، بی‌تحرک شدن (در خوک‌های ماده)، مکیدن شیر (در بچه خرگوش‌ها)، ساختن خانه (موریانه‌ها) و علایم راهنما گذاشتن (در مورچه‌ها) باشند.
فرمون‌ها می‌توانند از سوی موجودات هم‌گون از طریق پوست یا بینی حس شوند اما اکثرا فرارند. حشرات با شاخک‌هایشان و پستانداران با بینی و به وسیله ارگانی خاص موسوم به «ومرونزل» حس می‌شوند. محققان گمان می‌کنند این ارگان‌ در بدن انسان غیرفعال است و پیامی به مغز ارسال نمی‌کند.
نکته مهم آن است که نباید فرمون‌ها را با بوی بدن اشتباه گرفت. بوی بدن در هر فردی متفاوت بوده و از ترکیبات گوناگونی ساخته شده است، در حالی که فرمون‌ها در گونه‌های یکسان مشابه است. محققان هم اکنون در حال پژوهش روی فرمون‌های انسانی‌اند. تاکنون هیچ نوع فرمونی در انسان شناسایی نشده است، گرچه برخی نشانه‌ها حاکی از وجود آنها هستند.

منبع : فیگارو 

مترجم : سمیه مقصودعلی

نکاتی در خصوص منحنی شیردهی گاو

منحني شيردهي 

- شيردهي با توليد نسبتاً زياد آغاز مي شود و ترشح شير ادامه مي يابد تا اينكه در هفته هاي 6-3 به اوج خود مي رسد.
- بعد از رسيدن به اوج توليد، از ميزان توليد به تدريج كاسته مي شود.
- رسيدن به اوج در گاوهاي پرتوليد طولاني تر از گاوهاي كم توليد است.
- منحني شيردهي ميزان توليد شير گاو را پس از تولد و ترشح آغوز تا زمان خشكي (تقريباً300 روز) نشان مي دهد.
- منحني : نقطه اوج توليد شير، سطح تداوم و اثر حوادث خاص بر توليد شير را مشخص مي كند.
- نمودار شيردهي تقريباً ثابت است و از روي آن مي توان ميزان توليد شير را براساس اوايل دوره پيش بيني كرد.
- گاوها در اولين دوره شيردهي داراي و منحني شيردهي مسطحي هستند.
- گاوها در اولين دوره شيردهي در سطحي معادل 25% گاوهاي بالغ به اوج توليد مي رسند.
- گاوهاي بالغ نسبت به گاوهاي شكم اول در سطح بالاتري از توليد به اوج مي رسند ولي تداوم اوج در آن ها چندان مطلوب نيست.
- به كاهش توليد شير پس از رسيدن به اوج شيردهي تداوم شيردهي گفته مي شود.
- تداوم شيردهي به طور ميانگين بايد در حدود 96 -94 درصد باشد. مثلاً توليد شير هر ماه بايد تقريباً 95 درصد يك ماه قبل باشد.
- ميزان افت توليد پس از سپري شدن اوج توليد شير در تليسه 2/0 درصد در روز ودر گاو بالغ 3/0 درصد در روز مي باشد.
- تجزيه و تحليل منحني شيردهي در تشخيص مشكلات تغذيه اي و مديريتي گله هاي شيري حائز اهميت است.
- توليد بالا نيازمند اوج توليد و تداوم بالا مي باشد.
- به ازاء هر كيلوگرم توليد مازاد شير در زمان اوج توليد، مقدار توليد شير طي كل دوره شيردهي به ميزان 200 تا 300 كيلوگرم افزايش مي يابد.
- اگر گاو به اوج توليد نمي رسد پروتئين جيره را كنترل كنيد.
- اگر گاو به اوج مي رسد ولي نمي تواند آن را حفظ كند به انرژي جيره توجه كنيد.
- در گاو با پتانسيل بالاي ژنتيكي، اوج شيردهي در سطح بالايي است و دوام شيردهي هم بيشتر است.
- گاوداران بايد از ميزان توليد شير در اوج شيردهي به عنوان شاخص عملكرد توليد شير گله استفاده كند.
- استرس هاي مختلف مثل تنش گرمائي، حمل و نقل و .... مي توانند روي تداوم شيردهي و رسيدن به اوج شيردهي و ميزان آن تأثير منفي داشته باشند كه گاهي بسيار مشهود و غيرقابل اجتناب است.
- كوتاه بودن دوره شيردهي ممكن است ناشي از چاقي بيش از حد گاوها، پائين بودن مصرف انرژي يا ژنتيكي باشد.
- درصد چربي و توليد شير با افزايش ميزان توليد كاهش مي يابد.
- در طول دوره شيردهي ميزان چربي و پروتئين شير بيش از 3/3 و 4/3 حفظ شود.
- بالا بودن چربي شير و توليد اندك نشان دهنده ضعف گاوها يا كاهش خوراك مصرفي است.
- پائين بودن درصد چربي نشان دهنده ضعف عملكرد شكمبه به بيماري هاي متابوليكي يا مشكلات مربوط به تركيب خوراك مي باشد.
- پائين بودن درصد پروتئين نشان دهنده كمبود انرژي است.

سيكل شيردهي از سه مرحله تشكيل شده:

1- اوايل شيردهي ( 14 تا 100 روز )
در اين دوره گاوها به اوج توليد شير ميرسند. بدليل تأخير به اوج رسيدن خوراك مصرفي گاوها در اين فاز افت وزن دارند.
جيره اين گروه براي دست يابي به حداكثر توليد براساس الياف مؤثر، كربوهيدرات هاي غيرساختماني ، پروتئين تجزيه نشده در شكمبه و پروتئين محلول متوازن مي گردد.
در اين دوره بايد گاوها را تحريك كرد تا خوراك بيشتري مصرف كنند. مقدار خوراك مصرفي تحت تأثير عوامل متعددي از جمله سطح توليد، كيفيت و كيت علوفه، قابليت هضم و عمل آوري خوراك ها، دفعات خوراك دادن و يكنواختي اجزاء جيره غذا بستگي دارد.
.
2- اواسط شيردهي ( 100 تا 200 روز)
اوج خوراك مصرفي اولين در مرحله است. گاوها بايد قبل از اتمام 10 هفته اول زايمان به حداكثر خوراك خود برسند. گاو بزرگ جثه بايد به ازاء هر 2 كيلوگرم شير توليد شد حداقل 1 كيلوگرم ماده خشك دريافت كنند.
خوراندن علوفه با كيفيت عالي و در نظر گرفتن سطح الياف مؤثر بايد مورد توجه باشد.
سطح كنسانتره نبايد از 3/2 درصد وزن بدن افزايش يابد.
احتياجات پروتئيني هم در اين دوره نسبت به اوايل شيردهي كاهش يابد.
..
3- اواخر شيردهي ( 200 تا 305 روز)
كاهش توليد و كاهش خوراك مصرفي در اين دوره قابل مشاهده است. گاوها در اين دوره افزايش وزن داشته و ذخاير چربي را كه در اوايل شيردهي تخليه شده اند را مجدداً بازسازي مي كنند. جيره هاي غذايي ارزان قيمت با استفاده از منبع نيتروژن غير پروتئيني و منبع كربوهيدراتي سهل الهضم مورد توجه هستند.
.
وضعيت بدني يا BCS
كنترل وضعيت بدني يا BCS با توجه به نمودار شيردهي و ارتباط آن با نمودار مصرف ماده خشك از مواردي است كه در گروه بندي و تنظيم جيره ها اهميت دارد چرا؟
چون گاوهاي خيلي لاغر :
- توليد اندك دارند توليد ذخاير آن ها به اندازه كافي براي استفاده در اوايل شيردهي نيست.
- ميزان شيوع به بعضي بيماري هاي متابوليكي مثل كتوز و جابجايي شيردان در آن ها بالاست.
- داراي ضعف در عملكرد توليدمثلي هستند.
.
از طرف ديگر گاوهاي خيلي چاق :
- از مشكلات بيشتري در هنگام زايمان رنج مي برند.
- ميزان مصرف ماده خشك آن ها در اوايل شيردهي مطلوب نيست.
- از بعضي بيماري هاي متابوليك مثل سندرم كبد چرب و كتوز رنج مي برند.
- توليد پائين است.
هدف اينكه گاو در هنگام زايمان داراي شرايط بدني مناسب باشد.