توش رکتال در گاو

آموزش الكترونيك و كاربردهاي آن در كشاورزي
مهتاب پورآتشي- كارشناس ارشد آموزش كشاورزي، دانشگاه تهران
چكيده
ما در عصري زندگي ميكنيم كه همه چيز آن دستخوش تغييرات بنيادي است. همراه شدن اينترنت با كامپيوتر نوعي از آموزش را بهوجود آورده كه از آن به آموزش الكترونيك تعبير ميشود. متأسفانه در كشور ما و در اكثر كشورهاي دنيا, سنتيترين و عقب ماندهترين قشر جامعه را كشاورزان تشكيل ميدهند. اكثر آنان يا تحصيل نكردهاند و يا در دوران كودكي آن را رها نمودهاند. نياز به تداوم آموزش در بين اين قشر از جامعه كه توليد كننده يكي از نيازهاي اساسي زندگي ما هستند، نسبت به ساير اقشار حياتيتر است. از سويي، به خاطر محدوديتهاي موجود، امكان آموزشهاي گوناگون براي آنها كمتر است. يكي از مناسبترين گزينهها براي حل اين مشكل, استفاده از آموزش الكترونيك است. در اين مقاله ابتدا به ارايه تعاريفي آموزش الكترونيك پرداخته ميشود. سپس، مزايا و معايب اين آموزش اشاره شده و در پايان نيز كاربردهاي آموزش الكترونيك در كشاورزي جهان و ايران مورد تجزيه و تحليل قرار ميگيرد.
كلمات كليدي: آموزش الكترونيك، كشاورزي، فناوري اطلاعات و ارتباطات
مدير جهاد کشاورزي شهرستان دامغان از آغاز برداشت محصول پسته از باغهاي اين شهرستان خبر داد و پيش بيني کرد امسال 30 هزار تن از اين باغها برداشت شود
1ـ اصلاح نظام بهرهبرداري از منابع طبيعي (منابع پايه توليد) و مهار عوامل ناپايداري منابع از طريق: |
q ارتقاي شاخصهاي توسعهيافتگي جوامع روستايي و عشاير به منظور كاهش وابستگي اين افراد به بهرهبرداري از جنگلها و مراتع
q كاهش اتكاي دامهاي وابسته به مراتع كشور از طريق اجراي طرحهاي تعادل دام و مرتع، زمينهسازي براي تبديل دامداريهاي سنتي و متحرك به دامداريهاي صنعتي و نيمهصنعتي (ثابت)، افزايش توليد زراعي و صنعتي
q ممانعت از كشت و كار محصولات زراعي سالانه در اراضي شيبدار و تبديل ديمزارهاي كم بازده به مراتع دست كاشت
q توسعه فعاليتهاي تفرجگاهي و اكوتوريسم در استفاده و بهرهبرداري از عرصههاي جنگلي و مرتعي و بيابان
q ارتقاي شناخت ارزشهاي اجتماعي، اقتصادي و اكولوژيكي جنگلها و مراتع كشور
q توسعه سوختهاي فسيلي در جوامع روستايي و عشايري به منظور كاهش استفاده از چوب و هيزم براي تأمين انرژي
q تداوم آزادسازي واردات مواد اوليه سلولزي و چوب به كشور به منظور كاهش بهرهبرداري مجاز و غيرمجاز از جنگلها
q الزام بهرهبرداران از منابع طبيعي به احيا و بازسازي آن
2ـ ارتقاي مشاركتهاي مردمي در مديريت پايدار ( برنامهريزي، اجرا، نظارت و ارزيابي) جنگلها و مراتع از طريق: |
q پيوند زدن منافع حاصل از بهرهبرداري و اجراي طرحهاي منابع طبيعي با منافع و معيشت جوامع محلي بهرهبردار از اين منابع
q شناسايي دانشهاي بومي و لحاظ نمودن آنها در سياستگذاري و برنامهريزي جنگلها و مراتع به عنوان مكمل روشهاي علمي مديريت منابع طبيعي
q رعايت حقوق عرفي جوامع محلي در مديريت عرصههاي منابع طبيعي
q ارتقاي سطح آگاهيهاي عمومي با تأكيد بر گروههاي اثرگذار بر جنگلها و مراتع
q تقويت نهادها و تشكلهاي غيردولتي منابع طبيعي و محيط زيستي و توسعه اختيارات آنان در اجرا، ارزيابي و پايش اقدامات انجام شده
3ـ هماهنگي بين مجموعه دستگاههاي اجرايي اثرگذار بر عرصههاي منابع طبيعي با اعمال مديريت يكپارچه و نظاممند بر منابع طبيعي كشور از طريق: |
q تهيه و تدوين برنامههاي توسعه و يكپارچه حوزههاي آبخيز و تعيين نقش و جايگاه هر يك از دستگاههاي مسئول
q تشكيل شوراها و كميتههاي هماهنگكننده اجراي برنامههاي توسعه و برقراري ارتباط منطقي با روستاييان و جوامع محلي
4ـ اعمال ديدگاههاي آمايشي براي تعيين كاربري اصولي عرصههاي جنگلي و مرتعي در فرايند توسعه كشور از طريق: |
q تدوين ضوابط و معيارهاي استفاده از اراضي جنگلي و مرتعي براي كاربريهاي مختلف در فرايند توسعه كشور
q شناسايي توان طبيعي اكوسيستمهاي مختلف جنگلي و مراتع كشور و طبقهبندي آنها براي تعيين اولويتهاي كاربري (تهيه تقشه كاربري اراضي در چهارچوب نيازهاي بلندمدت توسعه كشور)
q تطبيق كاربريهاي موجود با كاربريهاي مطلوب نقشه آمايش سرزمين و ساماندهي كاربريهاي ناسازگار موجود
5ـ ايجاد و ارتقاي عزم ملي در حفاظت و احياي منابع طبيعي كشور از طريق: |
q فرهنگسازي و تنوير افكار عمومي به منظور تبيين جايگاه و ارزشهاي جنگلها و مراتع و مديريت پايدار اين منابع (با استفاده از روشهايي مانند ايجاد شبكههاي راديو ـ تلويزيوني و يا افزايش ساعات پخش برنامههاي زيستمحيطي، افزايش دروس مرتبط با منابع طبيعي در دورههاي آموزشي و نظير آنها)
q تدوين، تكميل و اصلاح قوانين و مقررات لازم براي دستيابي به اهداف حفاظت و بهرهبرداري پايدار از منابع جنگلها و مراتع
q پيشبيني ساز وكارهاي مناسب براي برخورد قاطع با متخلفين از قوانين منابع طبيعي
q تأمين منابع سرمايهگذاري لازم با اختصاص درصد مشخصي از منابع حاصل از بهرهبرداري از منابع تجديدناپذير براي حفاظت، احيا و توسعه منابع طبيعي تجديدپذير (جنگلها و مراتع)
6ـ بهبود وضعيت حفاظت، احيا و توسعه اكوسيستمهاي جنگلي و مرتعي از طريق: |
q بازنگري (تكميل و اصلاح) طرحهاي موجود مديريت جنگلها و مراتع با رعايت ملاحظات زيستمحيطي و مسائل اقتصادي ـ اجتماعي و با تأكيد بر مديريت توليدات غيرچوبي و تنوع زيستي
q توسعه پوشش سطوح تحت طرحهاي مديريت جنگلها و مراتع
q شناسايي مناطق مستعد براي احياي جنگلها و مراتع و توسعه جنگلكاري و درختكاري
q توسعه تحقيقات كاربردي و فناوريهاي نوين در احيا و توسعه پوشش گياهي متناسب با شرايط ايران
q الزام دستگاهها و مجريان طرحهاي اقتصادي به اختصاص بخشي از منابع سرمايهگذاري به توسعه پوشش گياهي در محدوده اجراي طرح
q استفاده از گونههاي سريعالرشد چوبده در عرصههاي مستعد
q استفاده از روشهاي مختلف اگروفارستري متناسب با وضعيت اراضي
q پيشبيني سازوكارهاي مناسب براي حمايت و تشويق سرمايهگذاري در اجراي طرحهاي جنگلكاري، جنگلداري و مرتعداري
7ـ ايجاد و تقويت سيستمهاي پايش و ارزيابي تغييرات ايجادشده در جنگلها و مراتع از طريق: |
q توسعه و تقويت بانك اطلاعات جنگلها و مراتع و مستندسازي آمار و اطلاعات پايه (نقشهها)
q تقويت جوامع محلي، گروهها و سازمانهاي غيردولتي و مشاركت آنان در نظارت و ارزيابي طرحهاي جنگلداري و مرتعداري
q كنترل و مساحي منظم و دورهاي جنگلها و مراتع از نظر شاخصهاي كمي و كيفي
8 ـ حفاظت و ارتقاي تنوع زيستي و ذخاير ژنتيكي گياهي از طريق: |
q شناسايي اكوسيستمهاي بكر و كمتر تخريبيافته و تهيه و اجراي طرحهاي حفاظت پايدار اين اكوسيستمها
q شناسايي و حمايت از گونههاي گياهي در معرض نابودي
q اختصاص بخشي از عرصه جنگلها و مراتع به عنوان مناطق شاهد و حفاظتشده در طرحهاي اجرايي جنگلداري و مرتعداري
q افزايش سطوح ذخيرهگاههاي جنگلي و مرتعي
تأمين سلامت عمومي، صرفه جويي اقتصادي
مهدي زارعي، شهرام شكرفروش
گروه بهداشت و كنترل كيفي مواد غذايی، دانشكده دامپزشكي، دانشگاه شيراز
چكيده
در سالهاي اخير به دلايل متعدد از جمله كيفيت نامناسب نانهاي سنتي و قيمت پايين نان، كشور ما با انبوهي از ضايعات نان مواجه است ، بطوري كه گاهي تا 30% نان تبديل به ضايعات مي شود و با توجه به حجم بسيار بالاي مصرف نان در كشور، اين رقم بسيار قابل توجه مي باشد. بر اساس گزارش ايرنا، شهروندان ايراني سالانه 300 ميليون دلار نان ضايع مي كنند. با توجه به كپك زدگي بخش قابل توجهي از ضايعان نان، احتمال وجود مايكوتوكسين ها در آنها بسيار زياد مي باشد. مايكوتوكسين ها سموم قارچي هستند كه در حيوانات و انسان خاصيت جهش زايي و سرطان زايي دارند. در بين مايكوتوكسين ها 14 نوع سرطان زا وجود دارد و آفلاتوكسين ها قوي ترين و خطرناك ترين آنها هستند. وجود آفلاتوكسين ها در غذاي دام علاوه بر اينكه براي آنها بيماري زا است، وارد شير آنها شده و از طريق مصرف شير و ديگر فراورده هاي لبني وارد بدن انسان مي شوند. اين فرآورده هاي غذايي براي انسان مضر و بسيار خطرناك مي باشند. از طرفي با توجه به آلوده بودن درصد زيادي از شيرهاي توليدي كشور ما به آفلاتوكسين ها، امكان عرضه شير و فرآورده هاي لبني در بازارهاي بين المللي وجود ندارد. استانداردهاي موجود در بسياري از كشورها، حداكثر مقدار مجاز آفلاتوكسينها را در غذاي دام و طيور، 20 ميكروگرم در كيلوگرم (ppb) تعيين نموده اند و البته حداكثر مقدار مجاز آن در شير، 5/0 ميكروگرم در كيلوگرم (ppb) مي باشد. با توجه به تحقيقات انجام شده در كشور ما مشخص گرديده است كه ميزان آفلاتوكسين در شير و فرآورده هاي لبني بيش از حد مجاز مي باشد. لذا با توجه به اينكه بخش اعظم ضايعات نان، كپك زده بوده و مصرف آنها درتغذيه دام غير مجاز است؛ در شرايط موجود معدوم نمودن ضايعات نان به دليل هزينه هاي مربوط به آسيب هاي انساني و خسارات مادي فراواني كه انواع سرطانهاي ناشي از مايكوتوكسين ها در پي دارد، مقرون به صرفه تر است. اما از طرفي با توجه به حجم بسيار بالاي اين ضايعات اگر به طريقي مايكوتوكسين هاي آن حذف و يا به حد مجاز تقليل يابند مي توان از آن در تغذيه دام استفاده نمود. لذا انجام تحقيق جهت تعيين ميزان واقعي آفلاتوكسين ها در ضايعات نان و انتخاب مناسب ترين روش حذف يا كاهش مايكوتوكسين ها از ضايعات نان و طراحي كارخانه عمل آوري نانهاي خشك ضايعاتي، امري ضروري بوده و در صورت تحقق آنها مي توان سالانه از مصرف توأم با مخاطره و همراه با خسارات انساني و مادي فراوان انواع سرطان و نيز هدر رفتن چند صد ميليون دلار ضايعات نان جلوگيري كرد.
مقدمه
بر طبق گزارش ايرنا گاهي تا 30 درصد نان تبديل به ضايعات مي شود كه با توجه به حجم بسيار بالاي مصرف نان در كشور ما سالانه حدود 300 ميليون دلار از گندم هاي توليدي و وارداتي ضايع مي شود. اين در حالي است كه كشور ما يكي از بزرگترين وارد كنندگان گندم در جهان است. كارشناسان از ضايعات نان به عنوان بزرگترين اسراف ملي ياد مي كنند و از اين رو ضمن تأكيد بر بهينه سازي مصرف، خواستار جلوگيري از هدر رفتن يارانه اختصاص يافته به نان هستند. آمار رسمي بيانگر اين موضوع است كه تا پايان سال 1381 بيش از 10 هزار ميليارد ريال، صرف يارانه نان شده است. همچنين يارانه نان، 79 درصد كل يارانه ها را در سال 1381 به خود اختصاص داده است كه البته با در نظر گرفتن يارانه گندم، دولت در سال 1381، دوازده هزار و چهارصد ميليارد ريال يارانه براي يك كالا پرداخته است. اما در نگاه عميق تر به اين مسأله متوجه خواهيم شد كه اين تنها بخش ناچيزي از ضرر و زياني است كه مصرف نامناسب نان ـ كه البته آن هم ناشي از كيفيت نامناسب نانهاي سنتي و قيمت پائين نان است ـ به همراه دارد. همانطوري كه مي دانيم تقريباً اكثر اين ضايعات نان كه به صورت نانهاي خشك مي باشد به مصرف تغذيه دام مي رسد. اين نانهاي خشك اكثراً به صورت كپك زده و حاوي سموم قارچي بوده كه براي انسان بسيار خطرناك و سرطانزا مي باشند. كاملاً واضح است كه هزينه هاي مربوط به آسيب هاي انساني و در درجه بعد هزينه هاي مادي درمان انواع سرطان هاي ايجاد شده توسط اين سموم بسيار بسيار بيشتر از ضرر و زيان اقتصادي ناشي از هدر رفتن گندم و يارانه دولت مي باشد. مطمئناً جدا از مسأله مربوط به آسيب هاي انساني، هزينه درمان، داروهاي مورد نياز و مسائل مرتبط با آن در هر مورد سرطان بسيار قابل توجه بوده و شايد يارانه اي كه دولت مجبور خواهد شد در دراز مدت براي آن بپردازد ـ با توجه به دوره طولاني درمان سرطانها و قيمت بالاي دارو و... ـ از يارانه گندم و نان هم بيشتر شود.
بحث
تعداد بسيار زيادي از كپك ها تركيبات سمي بنام مايكوتوكسين (Mycotoxin) توليد مي كنند. در قارچها و ساير ارگانيسم ها، متابوليت هاي اوليه تركيباتي هستند كه جهت رشد و تكثير ضروري مي باشند و متابوليت هاي ثانويه در انتهاي فاز لگاريتمي رشد تشكيل مي شوند و اهميت آشكاري در رشد و يا متابوليسم ارگانيسم ندارند. به طور معمول اين تركيبات هنگامي تشكيل مي شوند كه مقادير زيادي از پيش سازهاي متابوليكي اوليه نظير اسيدهاي آمينه، استات، پيروات و غيره تجمع يابد. در واقع سنتز مايكوتوكسين ها توسط قارچ روشي است كه از طريق آن، تركيبات پيش ساز مازاد بر نياز متابوليكي، كاهش مي يابد (6) و (8). در بين مايكوتوكسين ها، 14 نوع سرطانزا وجود دارد كه در اين ميان آفلاتوكسين ها (Aflatoxins) از نظر سرطان زايي قوي ترين تركيبات مي باشند. آفلاتوكسين ها توسط دوكپك آسپرژيلوس فلاووس (Aspergillus flavus) و آسپرژيلوس پارازيتيكوس(Aspergillus parasiticus) توليد مي شوند (12). آفلاتوكسين ها انواع مختلفي دارند، شامل آفلاتوكسين M2, M1 G2, G1, B2, B1 و مشتقات آنها كه آفلاتوكسين B1 قوي ترين نوع مي باشد (8). بازتاب نور اين شش توكسين در زير نور ماوراء بنفش (UV) به صورت زير مي باشد (8):
B2 , B1: آبي، G1 : سبز، G2: سبز ـ آبي، M1 : آبي ـ بنفش، M2: بنفش.
آفلاتوكسين ها در طيف وسيعي از مواد غذايي نظير خوراك دام و طيور، شير، آرد گندم، آرد سويا، كشمش، پنير، ماست، سوسيس هاي تخميري، گوشت هاي عمل آوري شده و ... مشاهده شده است (6). در صورت كپك زدگي خوراك دام و توليد آفلاتوكسين (AFB1) B1 در آن، مشتق 4-Hydroxy آن يعني آفلاتوكسين M1 ( AFM1) در شير مشاهده مي شود كه همانند AFB1 اثرات هپاتوتوكسيسيتي (Hepatotoxicity) و سرطان زايي دارد (1) و (4). البته بايد ذكر شود كه محققين مختلف وجود آفلاتوكسين هاي M4 , M2 , M1 را در شير گزارش كرده اند كه همگي آنها مشتقات آفلاتوكسين هاي B1 و B2 مي باشند. اما مهمترين آفلاتوكسيني كه در شير و فرآورده هاي لبني وجود دارد نوع M1 مي باشد(9) و (17).
در مورد حداكثر مقدار مجاز AFB1 و AFM1 در كشورهاي مختلف قوانين متنوعی وجود دارد اما به طور معمول حداكثر مقدار مجاز AFB1 را در خوراك دام 20-10 ميكروگرم در كيلوگرم در نظر مي گيرند . مطالعات مختلف نشان داده اند كه ميزان توليد AFM1 در شير چيزي حدود 2-1% ميزان AFB1 در خوراك دام مي باشد. بنابراين در بسياري از كشورها حداكثر مقدار مجاز AFM1 را در شير 5/0-01/0 ميكروگرم در ليتر تعيين مي كنند (8) و (13). با توجه به اينكه در عمده كشورهاي در حال توسعه از جمله ايران، حجم قابل توجهي از خوراك دام آلوده به كپك و در نتيجه آفلاتوكسين هاي متنوع بخصوص AFB1 ميباشد وجود AFM1 در شير دامها امري طبيعي مي باشد. حتي در كشورهاي توسعه يافته نظير آمريكا نيز گاهي اوقات شيوع هاي گسترده اي از AFM1 را در شيرهاي توليدي مي توان ديد. در مورد نحوه اثرات سرطان زايي آفلاتوكسين ها مطالعات متعددي توسط محققين مختلف انجام شده است و اكثر محققين بر اين عقيده اند كه آفلاتوكسين ها بخصوص نوع B1 كه قوي ترين و سمي ترين نوع نيز هست از طريق اتصال به ملكولهايDNA سلول و ايجاد جهش هاي نقطه اي در آن و اختلال در سنتز DNA اثر خود را مي گذارند. البته بجز اسيدهاي نوكلئيك، ساير ماكروملكولهاي سلولي نيز ممكن است تحت تأثير آفلاتوكسين ها قرار بگيرند (11) و (16). مشخص شده است كه تركيبات آنتي اكسيداني BHA و BHT قادرند خاصيت جهش زايي AFB1 را به ميزان دو برابر افزايش دهند (15). همچنين ثابت شده است كه سميت آفلاتوكسين ها در حيوانات جوان و جنس نر بيشتر مي باشد. روش هاي مختلفي جهت اندازه گيري مقدار آفلاتوكسين ها در خوراك دام و مواد غذايي وجود دارد از جمله EIA , ELISA , RIA, TLC , HPLC (13) و (17). البته بايستي توجه داشت كه در هركشوري با توجه به امكانات موجود بايستي سعي شود كه از دقيق ترين و ارزان ترين روش جهت اندازه گيري اين سموم بسيار خطرناك استفاده شود و سپس با مشخص كردن ميزان تقريبي سموم در مواد غذايي مختلف بخصوص خوراك دام، حد مجازي براي آن تعريف شده و همچنين راههايي جهت حذف يا كاهش اين سموم در مواد غذايي معرفي شود.
در مورد تأثير يا عدم تأثير فرآيندهاي مختلف بر روي آفلاتوكسين M1 موجود در شير مطالعات و تحقيقات بسياري انجام شده است. در مورد تأثير حرارت پاستوريزاسيون و استريليزاسيون، بعضي از محققين بر اين عقيده اند كه ميزان AFM1 در طي اين فرآيندها كاهش مي يابد اما اكثر محققين بر اين باورند كه حرارت بر روي اين سموم تأثيري ندارد. در مورد تأثير سرد كردن و انجماد نيز نظراتي مشابه با تأثير حرارت وجود دارد (14). بعضي از محققين بر اين باورند كه در فرآورده اي نظير ماست كه محيطي اسيدي دارد مقدار AFM1 فعال كاهش مي يابد اما اين نظريه بوسيله محققين ديگر مورد قبول واقع نشده است. در تهيه انواع پنير با توجه به اينكه آب پنير يا whey از لخته يا Curd جدا مي شود، بعضي از دانشمندان معتقدند كه AFM1 در آب پنير قرار گرفته و بنابراين در خود پنير AFM1 وجود ندارد اما اكثر محققين نشان داده اند كه AFM1 هم در خود لخته پنير و هم در آب پنير وجود دارد و حتي گفته مي شود كه مقدار AFM1 در لخته پنير بسيار بيشتر از آب پنير مي باشد. در شيرهاي تغليظ شده نيز وجود AFM1 ثابت شده است. در مورد خامه و كره گفته مي شود كه با توجه به اينكه AFM1 بيشتر تمايل دارد كه در فاز آبي قرار گيرد بنابراين در هنگام تهيه خامه و كره، اين ماده به ميزان خيلي كم وارد خامه و كره شده بنابراين ميتوان گفت كه در بين محصولات لبني كره و در درجه بعد خامه داراي كمترين ميزان آفلاتوكسين ميباشند (3) و (10).
با توجه به مجموع مطالب ذكر شده، محققين سالهاست كه در تلاشند تا به طريقي اين آفلاتوكسين ها را از مواد غذايي مختلف از جمله خوراك دام و شير حذف نمايند و راههايي نيز تاكنون پيشنهاد شده است.
سولفيت ها و بي سولفيت ها از جمله افزودني هاي غذايي هستند كه به طور گسترده و به منظورهاي مختلفي در مواد غذايي استفاده مي شوند. مطالعات متعددي نشان داده اند كه سولفيت ها و بي سولفيت ها قادرند AFB1 را شرايط آزمايشگاهي و در بعضي مواد غذايي مثل ذرت تجزيه و غير فعال كنند. همچنين بر پايه اين نتايج تحقيقاتي نيز بر روي شير انجام شده است و نشان داده شده كه بي سولفيت پتاسيم 4/0% قادر است ميزان AFM1 را در شير كاهش دهد (2) و (5) و (7).
پراكسيد هيدروژن در بعضي مواد غذايي از جمله بادام زميني قادر به تجزيه AFB1 بوده، در شير نيز در غلظت حدود 6% در كاهش غلظت AFM1 مؤثر مي باشد (2) و (8). عده اي از دانشمندان تأثير H2O2 را در كاهش آفلاتوكسين ها در خوراك دام بررسي نموده و نتايج مختلفی بدست آورده اند (14).
اشعه ماوراء بنفش (UV) قادر است كه بعضي از انواع آفلاتوكسين ها از جمله AFM1 را در شير تجزيه كند. مطالعات نشان داده است كه تأثير اشعه ماوراء بنفش در حضور حرارت افزايش مي يابد. همچنين بيان مي شود كه تأثير اشعه ماوراء بنفش در كاهش مقدار آفلاتوكسينها در pH هاي مختلف، متفاوت مي باشد و در اين مورد گزارشات متنوعي وجود دارد. بعضي از محققين معتقدند كه استفاده توأم H2O2 و اشعه ماوراء بنفش تأثير بيشتري در كاهش مقدار آفلاتوكسين ها در مواد غذايي دارد (18) و (19).
در مورد مكانيسم تأثير تمام اين تركيبات بر روي آفلاتوكسين ها نيز تحقيقات بسياري انجام شده است و نظريه مختلفي نيز ارائه شده است كه از ذكر آنها در اين مقاله خودداري مي شود.
در نهايت مي توان گفت كه اگر چه كه به عقيده كارشناسان ضايعات نان بزرگترين اسراف ملي می باشد اما در نگاهي عميق تر مي توان متوجه شد كه علاوه بر اين مطلب، ضايعات نان يكي از بزرگترين تهديد كننده هاي سلامت عمومي جامعه نيز بوده و حتي اگر تنها و تنها به جنبه اقتصادي قضيه توجه شود مطمئناً در دراز مدت، ضرر و زيان اقتصادي ناشي از مصرف توأم با مخاطره آنها، با توجه به هزينه هاي گران درمان سرطان ها و مسائل مرتبط به آن از هدر رفتن چند صد ميليون دلار يارانه گندم و نان نيز بيشتر مي باشد. لذا با توجه به مجموع مطالب ذكر شده پيشنهاد مي شود كه با انجام تحقيقات لازم، مناسبترين روش حذف و يا كاهش مايكوتوكسين ها از ضايعات نان ـ كه يكي از مهمترين منابع مايكوتوكسين در خوراك دام مي باشد ـ انتخاب و با طراحي كارخانه هاي عمل آوري نانهاي خشك ضايعاتي ، سالانه از مصرف توأم با مخاطره و يا هدر رفتن چند صد ميليون دلار ضايعات نان جلوگيري نمود.
بيماري تب مالت يا بروسلوز
مقدمه: بروسلوز به عنوان يكي از مهمترين بيماريهاي مشترك انسان و دام محسوب مي گردد. عوامل شناخته شده بيماري ، طيف وسيعي از پستانداران اهلي و وحشي را مبتلاميازند.اين بيماري به علت ايجاد سقط جنين در دام ، كاهش توليد شير، عقيمي و نازايي و از دست رفتن ارزشهاي اقتصادي دامهاي مبتلا و همچنين به علت ابتلاي انسان به بيماري تب مالت ، همواره از دو بعد اقتصادي و بهداشتي مورد توجه قرار مي گيرد. دامهاي مبتلا به بروسلوز ، معمولاَ در اولين دوره آبستني سقط جنين نموده و در هنگام سقط جنين نموده و در هنگام سقط و تا مدتي پس از آن ، با دفع ترشحات به شدت آلوده رحمي ، باعث آلودگي محيط ، مزارع و مراتع گرديده كه خود زمينه آلودگي را براي ساير حيوانات گله و نيز انسان فراهم مي سازد. دفع دوره اي باكتري عامل بيماري از طريق شير حيوانات مبتلا و نيز دفع باكتري از طريق ترشحات رحمي در دامهاي فاقد علائم باليني و سقط جنين نيز مخاطرات فراواني را براي ساير دامها و همچنين انسان در بر دارد. با وجود اينكه از شناخت بيماري تا كنون بيش از يك قرن سپري گشته ، بروسلوز هنوز هم در بسياري از كشورهاي جهان ، بويژه كشورهاي مديترانه اي و خاورميانه ، همچنان به عنوان به عنوان يكي از مهمترين بيماريهاي مشترك انسان و دام و از مهمترين معضلات بهداشتي جوامع مطرح مي باشد وتنها تعداد محدودي از كشورهاي جهان اين بيماري را ريشه كن نموده يا در آستانه ريشه كني قرار دارند. مبارزه با اين بيماري وكنترل و ريشه كني آن به دليل كثرت گونه اي عوامل بيماريزا و كثرت گونه اي حيوانات ميزبان ، دوام نسبتاَ قابل توجه باكتري عامل بيماري در محيط ، عدم كفايت برنامه هاي واكسيناسيون براي ريشه كني بيماري و لزوم شناسايي و حذف دامهاي عامل انتشار بيماري در مقاطع خاص از اجراي برنامه هاي مبارزه و لزوم هزينه شدن سرمايه هاي سنگين اقتصادي، همواره در بسياري از كشورهاي جهان ، با دشواريها و مشكلات عديده مواجه بوده است. اسامي متفوات بيماري: تب مواج، تب مالت، تب جيبرالتال، تب مديترانه، تب آبورتوس، سقط جنين مسري، سقط جنين عفوني، سقط جنين واگيردار، اپيديدميت قوچ و بيماري بانگ(در گاو)
عامل بيماري : عامل اين بيماري گونه هاي مختلف ميكروب بروسلا مي باشد.
علائم بيماري در دام: بروز علائم بيماري در دام به سطح ايمني گله ها وابسته بوده و در گله هاي غير واكسينه، سقط جنين در دام و شيوع سقط در گله مهمترين علامت بروز بيماري مي باشد. سقط جنين در گاو از ماه پنجم آبستني به بعد در گوسفند و بز در آخرين دو ماهه دوره آبستني حادث مي گردد. هر چند در تعدادي از دامهاي مبتلا ، سقط جنين در آبستني هاي دوم و بعد از آن نيز مشاهده مي گردد. با اين وجود بسياري از دامهاي مبتلا در آبستني هاي دوم به بعد سقط جنين ننموده و از ديدگاه برنامه هاي كنترل و ريشه كني ، چنين دامهايي به لحاظ انتشار بيماري در سطح گله ها بسيار حائز اهميت مي باشند. در فرم حاد بيماري در گوسفند و بز گاهي علائمي نظير تب، بي حالي، كاهش وزن، اسهال و لنگش مشهود است.
از ساير علائم بيماري مي توان به موارد زير اشاره نمود:
جفت ماندگي ، التهاب رحم، التهاب بيضه، كاهش توليد شير، عقيم شدن و نازايي موقت يا دائمي، تأخير فواصل باروري و افزايش فاصله دوره شير داري
روشهاي انتقال بيماري در دام: حيوانات مبتلا به بروسلوز در هنگام سقط جنين ، عامل بيماري را به شدت از طريق ترشحات رحمي دفع مي نمايند. همچنين باكتري عامل بيماري از طريق شير حيوانات مبتلا دفع مي شود به گونه اي كه بز آلوده در تمام مدت شيرداري، گوسفند آلوده معمولاَ در 2 ماهه اول و گاو مبتلا در تمام مدت شيرداري و به صورت متناوب عامل بيماري را از طريق شير دفع مي نمايند.
روشهاي مختلف ورود ميكروب به بدن دام عبارتند از:
روش خوراكي: روش خوراكي كه از طريق مصرف آب ، علوفه و خوردن جفت و ترشحات رحمي آلوده مي باشد.
پوست: ورود جرم به بدن از طريق زخمهاي موجود در پوست مي باشد.
ملتحمه چشم:
پستان: در هنگام شيردوشي
تلقيح مصنوعي: تلقيح با اسپرم آلوده
انتقال بيماري از دام آلوده به جنين صورت مي پذيرد ولي ميزان وقوع آن ناچيز است همچنين انتقال بياري بوسيله نيش حشرات ، بند پايان و بوسيله جوندگان نيز گزارش گرديده است.
انتقال بيماري از يك منطقه به ساير مناطق معمولا در هنگام جابجايي دام آلوده صورت مي پذيرد.
پيشگيري و كنترل: در اين خصوص مي بايست مسائلي رعايت گشته تا نتايج خوبي به دست آيد كه شامل:
1- رعايت اصول بهداشتي : مي بايست دامهاي آلوده را از دامهاي سالم در هنگام زايمان جداگشته وضدعفوني اصطبل صورت گرفته و نيز جنينهاي كه از اينگونه دامها سقط مي گردند دفن و شير اين دامها پاستوريزه گردند.
2- شناسايي گله آلوده: براي شناسايي دامهاي آلوده از دام سالم مي بايست عمليات تست صورت گيرد كه اين امر مهم فقط و فقط از طريق شبكه هاي دامپزشكي مستقر در هر شهرستان صورت گرفته كه با انجام خونگيري از دامها و جداكردن مبتلايان و كشتار آنها صورت مي پذيرد .
3- واكسيناسيون گله: واكسيناسيون كه يك امر بسيار مهم در كاهش ميزان بيماري بوده در گله هاي گاوي با واكسن 19s به گوساله هاي 8-3 ماهه در گاوداريهاي صنعتي و نيمه صنعتي و در گله هاي گوسفندي با واكسن revبه بره ها و بزغاله هاي 6-3- ماهه در گوسفندداريهاي صنعتي و نيمه صنعتي كه اين دو واكسن به صورت دز كامل تزريق مي گردند.
و واكسن ديگر R.D.S19 در گاوداريهاي روستايي سن سه ماهه به بالا دز كاهيده و RDREV در گوسفند داريهاي روستايي از سن سه ماهه به بالا صورت مي گيرد كه اين امر مهم نيز توسط شبكه هاي دامپزشكي مستقر در شهرستانها صورت مي پذيرد.
4- كنترل حمل ونقل: در مناطق تحت پوشش مي بايستي وروديها و خروجيها هنگام عمليات كنترل گردند.
بیماری تب مالت یا بروسلوزبه عنوان یکی از مهمترین بیماری های مسری و شایع مشترک بین انسان و حیوان محسوب می گردد . این عامل شناخته شده طیف وسیعی از پستانداران اهلی و وحشی را مبتلا می سازد. این بیماری به علت ابتلای انسان به بیماری تب مالت و همچنین به علت ایجاد سقط جنین در دام ، کاهش تولید شیر و عقیمی و نازایی دامهای مبتلا از دو بعد بهداشتی و اقتصادی مورد توجه قرار دارد. این بیماری در مناطق سردسیر و معتدل در تمامی فصول و بیشتر بهار و تابستان ، فصل زایش و شیردهی دامها ، دیده میشود.
عامل ایجاد کننده این بیماری بروسلا و نام بیماری بروسلوزیس است و به علت اینکه اولین بار در جزیره مالت در دریای مدیترانه تشخیص داده شده ، تب مالت نامیده میشود.
نشانههای بیماری در انسان :
تب (با الگوی مداوم ، متناوب و یا نامنظم) ، سردرد ، ضعف ، تعریق ، دردهای استخوانی و مفاصل ، کاهش وزن ، افسردگی و درد عمومی بدن از نشانه های بالینی بیماری میباشد. باکتری بروسلا میتواند در کبد ، طحال ، مغز استخوان ها و برخی اندامهای دیگر عفونت چرکی موضعی ایجاد نماید.
نشانههای شایع در دام :
سقط جنین ، کاهش وزن ، کاهش شیر
مهمترین راههای انتقال بیماری:
راههای پیشگیری :
· مهمترین راه پیشگیری از بیماری تب مالت از بین بردن عامل بیماری از طریق جوشانده و پاستوریزه کردن شیر و فراوردهای آن است.
· واکسیناسیون سالانه دامها باعث کنترل این بیماری در حیوانات میشود.
· عدم تماس با ترشحات و بافت های حیوان آلوده برای کسانی که با دام سر و کار دارند.
· همچنین با دادن آگاهی و اطلاهات کافی در مورد راههای انتقال و پیشگیری از بیماری تب مالت به جامعه میتوان از بروز آن جلوگیری کرد.
علی رئیسی
کارشناس گروه بیماریها
عباس فرشاد، بهروز خلیلی و پریسا فاضلی
بترتیب استادیار ودانشجویان کارشناسی ارشد دانشکده کشاورزی - دانشگاه کردستان
فرایند تولید مثل شامل مجموعه ای از وقایع فیزیولوژیکی می باشد که هر واقعه در زمان مناسب خود اتفاق می افتد. دستگاه غدد درون ریز از طریق تولید هورمونها مسئول کنترل زمان بندی این وقایع می باشد. فرآیند تولید مثل در دام های مزرعه ای به عنوان یکی از مهمترین بخش های نظام دامداری ودامپروری ازجایگاهی ویژه برخوردار است. علت این اهمیت را می توان در حفظ و نگهداری نسل، آماده نمودن بستری مناسب برای برنامه های اصلاح نژاد، پرواربندی و دوره های منظم شیرواری جستجو نمود. اگر فرآیند فیزیولوژی تولید مثل تحت تاثیر شرایط نامساعد محیطی قرار داشته باشد احتمالا" در ادامه نسل ها مشکلات زیادی بوجود آمده و حیوانات در خطر انقراض قرار می گیرند. فشار های فیزیولوژیکی ناشی از استرس گرمایی، دوره آبستنی (بخصوص در اواخر ) و دوره شیرواری نقش بسزایی در کاهش ظرفیت های تولید مثلی دام های ماده دارند.
مطالعات نشان می دهد که درجه حرارت بالای 27 درجه سانتی گراد بر روی مصرف خوراک، ضریب تبدیل غذایی و عملکرد تولید مثلی تأ ثیر دارد. لذا تغییرات محیطی نظیر تهویه هوا، خنک کننده های تبخیری و موضعی، ایجاد سایبان، آب خنک و تازه و کاهش فیبر در غذای مصرفی در ساعات گرم روز از عوامل کاهش اثرات زیان آور استرس گرمایی هستند. صفات تولید مثلی در مقایسه با دیگر صفات مانند میزان رشد یا تولید شیر بیشتر تحت تأثیر عوامل محیطی هستند.
سایرعوامل تاثیر گذار بر فرایند فیزیولوژی تولید مثل دام عبارتند از:
تغذیه:
علاوه بر آب و هوا تغذیه نقش بسیار مهم و تاثیر گذاری بر صفات تولید مثلی دارد. اغلب مشکلات بوجود آمده در تولید مثل ناشی از عدم توازن انرژی جیره می باشد. در هنگام توازن منفی انرژی، متابولیسم غده پستانی نسبت به فعالیت تخمدانی از اولویت بر خوردار بوده و در نتیجه تغییر در کارکرد تخمدان در بروز علائم فحلی بسیار موثر خواهد بود. توازن منفی انرژی سبب کاهش وزن دام گردیده و اثر ممانعت کننده بر رشد و تکامل فولیکولی دارد. حتی ممکن است باعث طولانی شدن روزهای باز و تلقیح دوباره گردد لذا تأمین میزان خوراک از نظر انرژی و پروتئین و سایر مواد مغذی، قابل هضم بودن خوراک و همچنین میزان احتمالی مواد زیان آور از عوامل مؤثر تغذیه می باشند که صفات تولید مثلی را تحت تأثیر قرار می دهند. بنابراین تأمین نیازهای دام باید با شرایط و وضعیت تولیدی دام مناسب باشد. علاوه بر این تغذیه می تواند اثرات مهمی بر فرایند تولید مثل داشته باشد که مهمترین آنها عبارتند از:
- طولانی شدن بلوغ جنسی، ضعف و کاهش در تولید تخمک و اسپرم، به طوری که حیوان ماده یا باردار نشده یا نتاج کمتری نسبت به حالت طبیعی تولید می کند.
- تأخیر در ظهور علائم فحلی، کاهش فعالیت فولیکولی و آزاد نشدن بموقع تخمک از اثرات تغذیة نامناسب می باشد.
- افزایش میزان خوراک در گوسفند "فلاشینگ" تأثیر تحریک کننده بر روی فعالیت های تخمدانی نشان داده است. این تاثیر گذاری بر روی دیگر دام ها نسبی می باشد.
- در گاوهای سنگین تر بجز دام های بسیار چاق، نتایج باروری بهتر از دام هایی بوده است که در وضعیت کاهش وزن قرار داشتند.
- اگرچه تغذیه جنین توسط مادر در اولویت قرار دارد، اما کمبود مواد غذایی، به خصوص دراواخر( یک سوم ) دوره آبستنی عامل بدنیا آمدن نتاج بسیار ضعیف می باشد.
پرورش و نگهداری:
در رابطه با اثرات روند پرورش و نگهداری بر فرایند فیزیولوژی تولید مثل می توان به نمونه های زیراشاره نمود:
- عوامل تنش آور از قبیل حرارت بالا (گرمای شدید)، نحوه انتقال دام و فشار های اجتماعی در گله بر راندمان تولید مثلی اثر منفی دارد..
- فشار های روانی تأثیر بسیار زیادی بر روی سقط جنین دارند.
- نحوه نگهداری بصورت فردی یا گله ای، آزاد در مراتع یا مهار شده در سالن، از دیگر عوامل و روش های پرورشی می باشند که در بروز فحلی تأثیر دارند. بعنوان مثال نگهداری میش در کنار قوچ بر روی بروز فحلی مؤثر است.
بهداشت و درمان دام:
بهداشت و درمان بموقع دام یکی از شروط بسیار مهم در کسب نتیجة عالی در میزان راندمان تولید مثل محسوب می شود. تزریق به موقع واکسن، کمک های مناسب زایمانی، درمان بیماری های تناسلی و عمومی، حتی سم چینی به موقع و مناسب از ضروریات امر بهداشت و درمان دام محسوب می شوند.
بنابراین کنترل عوامل محیطی و میزان تواناییهای مدیر دامداری می تواند باعث موفقیت در نتیجة افزایش راندمان تولید مثل و اقتصادی بودن فعالیت دامداری شود.
اصلاح نژاد:
از دیگر عوامل تاثیر گذار بر صفات تولید مثل تغییر ساختار ژنتیکی دامها در طی 12000 سال گذشته توسط انسان است که اهلی کردن دام شروع و تا به امروز ادامه دارد. درفرآیند اهلی شدن ازتغییر ترکیبات ژنتیکی گونه های مختلف، فقط تعدادی اندکی اهلی و بوجود آورنده کلیة دام های اهلی امروزی می باشند.
نسبت به شرایط زیست محیطی و در مراحل آغازین اهلی شدن، دام هایی که قدرت سازگاری بالا و نسبت به شرایط محیطی مقاوم تر بودند انتخاب و سپس تغییر رفتارهای کلی دام ها از قبیل رفتارهای جنسی و تغذیه ای آغاز شده است. در ادامه پرورش دام ها، روند اصلاح نژاد صفات مختلف ابعاد گسترده تری یافته و در ارتباط با شرایط زیست محیطی مورد توجه قرار گرفتند. لذا در چرخه اهلی شدن و انتخاب (اصلاح نژاد)، فیزیولوژی تولید مثل نیز تحت تاثیر قرار گرفت. بعنوان مثال فیزیولوژی تولید مثل فصلی موجود در بعضی از نژادهای گاو و خوک وحشی به فعالیت جنسی غیر فصلی تغییر یافت. این نوسانات امروزه حتی در گونه های اهلی از قبییل گوسفند، بز و اسب دیده می شود، هر چند فصلی بودن دام های با تولید مثل فصلی نسبت به همگونه های وحشی خود ضعیف تر می باشد.
تأثیر فرآیند های اهلی شدن و اصلاح نژاد بر روی دامها به گونه ای بود که امروزه فعالیت تخمدانی در خوک در طول سال مشاهده می گردد. همچنین تعداد جسم زرد آن ها به 15- 14 عدد افزایش یافته است. تعداد توله های پرورش یافته نیزحتی با توجه به میزان تلفات بالا 12- 10 توله میباشد. اعداد نامبرده در خوک های وحشی 9-8 جسم زرد و 6-5 توله می باشد. طول دوره آبستنی نیز در خوک های وحشی 119 روز ولی در خوک های اهلی 114 می باشد.
در مقطعی از زمان که محوریت انتخاب در برگیرندة خالص سازی نژادها بود، تغییرات و اصلاح نمودن صفات تولید مثلی از نظر متخصصین اصلاح نژاد، زمان بر و مشکل بنظر می رسید. علت این استدلال بر این اصل بنا شده بود که صفات تولید مثلی در گروه صفاتی قرار دارند که در شکل گیری آنها عوامل متعددی نقش دارند همچنین اجزاء عناصر تشکیل دهنده این صفات ( از قبیل کنترل هورمونی، فعالیت تخمدانی، لوله رحمی، رحم و کیفیت اسپرم) نه تنها خود تحت تأثیر فرآیند وراثت پذیری ناشی از چند عاملی می باشند، بلکه با دیگر فعالیت های بدن در ارتباط بوده و تحت تأثیر عوامل محیطی نیز قرار دارند. بعلاوه جمع آوری دقیق داده های صفات تولید مثلی به لحاظ ساختاری و فنی مشکل است. در نتیجه وراثت پذیری این صفات بندرت به مرز بیش از 5% می رسد.
بیوتکنولوژی:
استفاده از علم بیوتکنولوژی درافزایش میزان باروری دام، ابعاد گسترده ای به خود گرفته است.
- تلقیح مصنوعی به عنوان یکی از این تکنیک ها بصورت فراوان مورد استفاده قرار می گیرد. مثلاً می توان با رقیق نمودن یک وعده اسپرم جمع آوری شده از گاو، در حدود 1000 پرس اسپرم تازه و یا 500 پرس اسپرم منجمد تهیه نمود. اسپرم گاو با توجه به نتایج موفقیت آمیزی که در برنامه های اصلاح نژاد و تلقیح مصنوعی در سطح جهان دارد براحتی قابل انتقال و برای مدت های طولانی قابل نگهداری می باشد. لذا، بدون استفاده از تلقیح مصنوعی در سه دهه گذشته، امکان پیشرفت های ژنتیکی در گاو شیری تا به این سطح میسر نبود.
- انتقال جنین نیز یکی دیگر از فرآیند های تولید مثلی بود که در جهت افزایش نتایج دام های ماده از 30 سال اخیر مورد توجه قرار گرفت. استفاده از تکنیک انتقال جنین در سال 1890 میلادی با انتقال تخمک بارور شده خرگوشی به خرگوش دیگر آغاز شد. امروزه محوریت استفاده از این تکنیک بیشتر در گاو دیده می شود. علت مورد توجه قرار گرفتن انتقال جنین در پستانداران، بخصوص دام های مزرعه ای، وجود تعداد تخمک های زیاد در دام ماده می باشد. از این میزان تخمک معمولاً تعداد ناچیزی استفاده شده و مابقی در روند فعالیت های تخمدانی از بین می روند. لذا با توجه با بکارگیری هورمون ها، عمل تخمک گذاری تشدید یافته (superovulation) و از هر گاو ماده بطور میانگین حداقل 10 تخمک جمع آوری می گردد. هر چند تعداد گوساله های بدنیا آمده از این روش کم می باشد. عدم موفقیت احتمالا به واکنش های تخمدانی متفاوت، روش های تکنیکی، نسبت لقاح و تکامل سلولی بستگی دارد. با این وجود انتقال جنین به عنوان یکی از روش های مورد نظر در برنامه های اصلاح نژاد گاو اهمیت دارد. یکی از روش های مهم و مورد استفاده، برنامه موت MOET= Moltiple Ovulation and Embryo Transfer) ) می باشد. در این برنامه فاصله نسل کمتر و درنتیجه پیشرفت ژنتیکی بیشتر خواهد شد.
- انجماد اسپرم و جنین در جهت حفظ و نگهداری ذخائر ژنتیکی به عنوان بانک ژن از دیگر فرآیند های فیزیولوژی تولید مثل بویژه در گاو می باشد. هر چند تلاش های فراوانی در دیگر دام های مزرعه ای با موفقیت های نسبی صورت گرفته است.
- از دیگر فرآیند های مدرن تولید مثل روش IVF (In Vitro Fertilization) یا لقاح در شرایط آزمایشگاه (خارج از بدن) می باشد. هدف استفاده از این روش افزایش نتاج دام ماده است. در این روش هر هفته حدوداً 20 تا 30 تخمک جمع آوری شده، در شرایط آزمایشگاه به بلوغ رسیده و پس از لقاح یافتن به دام گیرنده انتقال می یابند. در این روش معمولاً 10 جنین حدوداً قابلیت انتقال دارند که در مقایسه با تشدید تخمک گذاری از نسبت بالاتری برخوردار می باشند. پیشرفت این روش در گاو بر خلاف دیگر گونه ها بسیار عالی ارزیابی می شود.
- انتقال تک اسپرم به درون تخمک در آزمایشگاه جدیداً مورد توجه قرار گرفته است. در این روش با استفاده از تکنولوژی مدرن اسپرم را بدرون تخمک انتقال می دهند. تعیین جنسیت جنین با این روش امکان پذیر می باشد، مشروط به اینکه امکان جدا سازی نوع اسپرم های نرزا و ماده زا میسر شود.
جمع بندی موارد فوق در خصوص انتقال جنین و نیز کشت آزمایشگاهی و همچنین دیگر روش های در حال تکامل امکان دخالت متخصصین را در امر تولید انبوه جنین نشان می دهد.
- تعیین جنسیتSexing)): پیشرفت های وسیع ژنتیک مولکولی از دهه های 70 و 80 میلادی به بعد باعث گردیده که امروزه در بعضی از گونه های حیوانی امکان تعیین جنست جنین میسر شود. این عمل در بخش جنسی کروموزم – Y صورت می گیرد. چگونگی انجام آن با استفاده از سوندهای ژنتیکی و روش PCR امکان پذیر می باشد. نظر به حساسیت اینگونه روش ها، هر چند تعیین جنست فقط در تعداد کمی از بلاستومرها امکان پذیر است ولی دقت این روش ها بیش از 95% است.
- تقسیم جنین(Splitting): تقسیم جنین با هدف تولید دوقلوهای تک تخمکی از آغاز دهه 80 میلادی محوریت جدیدی در دنیای تولید مثل بوجود آورده است. این عمل ابتدا در مرحله بلاستومر ها انجام یافته و پس از استراحت موقت در شرایط آزمایشگاه، جنین ها به دام گیرنده انتقال می یابند. نتایج این روش نشان می دهد که میزان جنین های تولیدی از این نوع آبستنی نسبت به آبستنی از طریق انتقال جنین معمولی از 6/0 جنین به 1 جنین افزایش یافته است.
- تولیدات شیمری(Chimaerens): شیمرها معمولاً از ادغام تعدادی مرولا با همدیگر یا از انتقال میکروسکوبی بلاستومرها به یک بلاستوسیست بوجود می آیند. دراین شرایط پراکنش اینگونه سلول ها با ژنوتیپ های متفاوت بر روی اندامها و بافتها اتفاقی می باشد. ضمناً از آنجاییکه امکان یکی شدن هستک ها با همدیگر میسر نمی باشد، لذا شیمرها وراثت پذیر نبوده و دورنمای استفاده از آنها کماکان در پرده ابهام قرار دارد.
- همانند سازی(Clonning): همانند سازی درتعریف عمیق خود در برگیرنده تقسیم سلول های سوماتیک با هدف همشکل سازی وافزایش کپی های یک موجود می باشد. در دام های مزرعه ای این موضوع جدیداً مورد توجه قرار گرفته است. نوع دیگری از همانند سازی که در دام های مزرعه ای انجام می گیرد به همانند سازی جنینی معروف است. در این روش هسته سلولی بلاستومرها به قالب جنین دیگری در همان مرحله که فاقد هرگونه محتویات سلولی می باشد، انتقال می یابد. نظر به اینکه ترکیبات ژنتیکی بلاستومرها یکسان می باشند، در نتیجه جنین های تولیدی نیز یکسان خواهند بود. روند تولیدی اینگونه جنین ها می تواند برحسب نیاز و هرچند مرتبه که نیاز است، تکرار شوند. لازم به ذکر است تنها نکتة منفی در جنین های تولید شده تکراری، این است که در همانند سازی بعدی کیفیت چندان خوبی ندارند. در ضمن مشکلات دیگری نیز از قبیل نتاج بزرگ جثه و طبعاً سختی زایمان گزارش شده است.
روش های کلاسیک اصلاح نژاد نیازمند استفاده از تکنیک های تولید مثلی از جمله تلقیح مصنوعی و انتقال جنین برای بهبود صفات تولیدی دام های مزرعه ای می باشد. در این روش ها محدودیت های زیادی وجود دارد، چون امکان جدا سازی ژن های تاثیر گذار مطلوب از ژن های نا مطلوب در کوتاه مدت میسر نمی باشد. احتمالا وارد نمودن مستقیم ژن های مورد نظر بدرون ژنوم و تولید دام های ترانس ژنیک اهمیت داشته باشد. در این روش قسمت هایی از DNA در آزمایشگاه پس ازتکثیر، با استفاده از رترو ویروس ها یا میکرو اینجکشن (microinjection ) به درون ژنوم تخمک وارد می شوند. در دام های مزرعه ای تاکنون از انتقال DNA به درون پیش هسته یا پرونوکلئوس هسته استفاده شده و بازدهی دام های ترانس ژنیک کمتر از 1% می باشد. استفاده ازدام های ترانس ژنیک در حال حاضردر بخش تحقیقات ابتدائی و آغازین خود بوده و نیازمند تحقیقات بیشتری است. مثلاً چگونگی امکان کنترل وتنظیم صفات رشد، تولید مثل، شیرواری و مقاومت به بیماری ها می تواند از محورهای تحقیقاتی در این زمینه باشند. حتی می توان به تولید دام های ترانس ژنیکی اندیشید که در شیر مواد دارویی از قبیل، فاکتور های انعقاد خون را داشته باشند و سنتز موادی که به طریق سنتتیک مشکل است مستقیما در فراورده های دامی تولید نمود.
بررسی های انجام شده نشان می دهند، اصلاح نژاد دام ها به تنهایی و بدون منظور نمودن اثرات عوامل محیطی و مدیریتی محدودیت های بیولوژیکی در باروری را بهمراه داشته است. مثلاً جفتگیری یا تلقیح زود هنگام تلیسه ها و عدم زمان کافی استراحت بیولوژیکی بعد از زایمان باعث تأخیر در بروز اولین علائم فحلی پس از زایمان و درنتیجه کاهش میزان نرخ آبستنی پس از تلقیح شده است. همچنین افزایش نسبی تعداد تخمک های آزاد شده با استفاده از روش های اصلاح نژادی و یا تغذیه بندرت باعث افزایش نتاج بیشتر می شود. این موضوع ناشی از مرگ و میر بالای رویان های لقاح یافته می باشد. لذا با توجه به این محدودیت های بیولوژیکی انتقادات مبنی بر"ماشین زایمان بودن" دام های ماده، توجیه پذیر نمی باشد. بنابراین عدم توجه به فرآیند تولید مثل مشکلات فراوانی بوجود می آید. بعنوان مثال در بوقلمون های نر با سینة ماهیچه ای و بزرگ جفتگیری با مشکل روبرو شده و به ناچار ماده ها بایستی تلقیح مصنوعی شوند. و دربعضی از نژاد های گاو(Santa-gertrudis) بدلیل ضعیف نشان دادن گرایشات جفتگیری طبیعی "libido " جمع آوری منی فقط با استفاده از شوک الکتریکی امکان پذیر می باشد. همچنین زایمان گوساله در نژاد بلو بلژیر(Blau belgier) فقط از طریق سزارین امکان پذیر بوده و این مشکل ناشی از تثبیت ژنتیکی ران های بزرگ و ماهیچه ای گوساله ها می باشد. بنابراین تولید مثل بهینه به عنوان یکی از مهمترین عوامل موفقیت آمیز برنامه های اصلاح نژادی مطرح می باشد.
موضوع استفاده از فرآیند های بیوتکنولوژی در بخش فیزیولوژی تولید مثل هنوز بصورت قطعی پذیرفته نشده است و دلایل آن عبارت است از:
الف) چرا باید انسان از طبیعت بدون هر گونه ملاحظه ای بعنوان ابزاری جهت پیشبرد اهداف خود استفاده کند:
استراتژی ادامه حیات باعث گردیده است، انسان طبیعت را "با توجه به توان خود" و بصورتی که به آن احتیاج دارد، تغییر دهد. تلقیح مصنوعی، انتقال جنین و همچنین بخش عظیمی از دستکاری های جنینی ( Embryo-manipulation ) از دستاوردهای انسان بشمار می رود. اساس پیدایش IVF با هدف استفاده بیشتر از ظرفیت های مادری، همانند سازی و تقسیم جنین در جهت افزایش نتاج با ترکیبات ژنتیکی یکسان، نیز از دیگر توانایی های انسان امروزی می باشد. باید توجه داشت که تکنیک های فوق اهمیت اصلاح نژاد را نشان می دهد. هر چند نکات منفی و خطرات ناشی از آنها نیز قابل مشاهده است. کاهش واریانس ژنتیکی در یک جمعیت دامی که باعث کاهش توان تطابق پذیری گله نسبت به شرایط متغیر محیطی می گردد، از نمونه های مهم و خطر ساز بشمار می رود. در بدترین شکل ممکن حتی می شود تصور نمود، یک عامل بیماری زا می تواند کل گله را بیمار نموده و از بین ببرد.
ب) نگرانی از اینکه تکنیک های آزمایش شده درحیوانات به انسان انتقال یابد:
مهم این است که بپذیریم، امکان کاربری و انتقال تمامی روش های آزمایش شده برروی حیوانات در دنیای پزشکی انسان میسر نمی باشد. هر چند تحقیقات انجام یافته تاکنون خدمات فراوانی را به این بخش نموده است. البته، در بخش دستکاری جنین این اتفاق بصورت کلی میسرنشده است. دستکاری جنین انسان در حال حاضر در خیلی از کشور ها رسماً ممنوع بوده و قوانین مصوب مبنی بر ممنوعیت و ممانعت از انتقال و استفاده از اینگونه روش ها در دنیای پزشکی انسانی شاید تنها راه جلوگیری باشد.
ج) داشتن نیاز و نشان دادن توان بشری:
پدیده هایی که در آغاز به عنوان دانش لوکس به حساب آمدند، ممکن است بتوانند در بخش دیگری به عنوان یک روش مهم و ضروری مورد استفاده قرار گیرند. لذا بایستی استفاده از روش های ابداعی با توجه به مجموعة نکات ضعف و قوت خود مورد بررسی قرار گرفته، سپس با کمک قوانین وآئین نامه های مصوب، چگونگی نحوه استفاده از آنها تعریف شود. این رویکرد می تواند حتی در بخش انتقال ژن مورد توجه قرار گیرد، فضایی که هنوز به لحاظ تحقیقاتی و کاربردی فاقد هرگونه تعاریفی است.
واقعیت این است هیچگونه معیارمطلقی را نمی توان براحتی تعریف نمود، چرا که ممکن است ضرورت اسفاده از پدیده ای درشرایطی خاص هیچ دغدغه ای را ایجاد نکند و در شرایطی دیگر امکان پذیر نباشد. لذا می توان نتیجه گرفت تفاوت شرایط ها و نقش دیدگاهی انسان ها می تواند زمینة چگونگی استفاده و یا عدم استفاده را مهیا نمایند. اما مطلبی که باید مورد توجه قرار گیرد این است که تلاش علمی بهمراه شنیدن صدای وجدان می تواند مثمر ثمر باشد. لذا باید در دنیای تحقیقات به جمله معروف Van Melsen توجه داشت که می گوید "رسالت وجدانی انسان حکم می کند که به بخش خوب تحقیقات توجه کرده و از انجام بخش بد آن پرهیز نماید".
نگاهي به جغرافياي ايران:
مساحت ایران حدوداً1،648،195کیلومترمربع است.وبیش از90% آندرناحیه معروف به فلات ایران قرار دارند.فرورفتگی یافلات مرکزیایران که امروز بیابانی بی آب وعلف است که اطراف آنرا کوها فرا گرفتنه اند.درمغرب ایران رشته کوههای زاگرس از شمال غربی به جنوب شرقی به طول1000کیلومتروعرض200کیلومتر کشیده شده است.دراین کوهها که ارتفاعاشان 1000-1700 متراست دره ها یی متعدد وچین خوردگیهایی متوازی به طول 50-100 وعرض 10-200کیلومتروجود دارند.در دامنه های پرارتفاع کوههای زاگرس هنوز بقایایی از جنگلهای بلوط ،گردو، بادام وپسته ی وحشی وجود دارند. وکمی پایین تر در دره ها، مو،انار،انجیر،و…می یروند.در این نواحی کشت گندم،جو،پنبه،تنبابکو ،و… انجام می گیرد.در امتداد خمیدگی کرانهای دریای خزر در قسمت شمالی مثلث فلات ایران ،سلسله جبا ل البرز قرار گرفته است.این رشته کوه،سدی بلند وباریک را می سا زد که ناحیه ساحلی پر از گیاه را از منطقه بیا بانی مرکزی جدا می کند . در بخش مرکزی ایران دو رشته کوه داخلی،میانی فرورفته را احاطه می کنند که خشک ترین کویر جهان است.
انسان و حيوانات در عصر نوسنگي:
انسان در این عصر که دورانش حداکثر10000 سال به طول انجامید به پنج اختراع بزرگ دست یافت.صیقل دادن سنگ ،زراعت،گله داری،کوزه گری وساختن انواع ظروف،شروع به خانه سازی.اهلی کردن حیوانات که با اهلی کردن سگ آغاز شده بوددر دوران نوسنگی پیشرفت کرد.
انسان در عصر نوسنگی به اهلی کردن و پرورش گله های بزرگ گوسفند ، بز ، خوک ، گاو و پرورش کبوتر ، غاز و اردک پرداخت . اهلی کردن حیوانات ظاهراً از آسیا آغاز شد . در این عصر و پس از سایر حیوانات وحشی اهلی شد و به خدمت انسان در آمد . از همین عصر نو سنگی یا قبل از آن است که انسان علاوه بر استفاده از پوست حیوانات از پشم گوسفندان و الیاف گیاهانی چون کتان برای خود لباس می دوخت . تغذیه از شیر گاو نیز در همین ایام شروع شد .
سابقه حيوانات در لرستان:
دره خرم آباد لرستان که به طول 15 کیلومتر و عرض 10 کیلومتر بین کوههای آهکی منبع ذخیره آب ، کشیده شده است از نظر غار ها و مساکن انسان و وجود حیوانات جالب است . « هول و ویلر » بیش از 9000 ابزار سنگ چخماق تراشیده شده و 6000 تکه استخوان حیوانات را شناسایی کردند . این آثار مربوط به عصر پارینه سنگی در اواخر دوره موستری (50000 سال قبل ) تا اواخر دوره زارزی (12000 قبل ) است . در نواحی « هومیان » و «میرملاس » و « دوشه » از توابع لرستان تصاویر جانوران و آدمیان که قدمتشان به حدود 15000 سال قبل از میلاد می رسد با رنگ های سیاه و زرد و سرخ بر سنگ ها نقش بسته است . اصولاً انسان در جنوب غربی ایران در حوالی 8000 سال قبل از میلاد ابتدا بز و گوسفند را اهلی کرد و به کشت گندم و جو پرداخت . در میانه هزاره ششم قبل از میلاد تحولات پر اهمیتی در جنوب غربی ایران به وقوع پیوست . گاو را اهلی کردند و شیوه های آبیاری را برای کشت معمول داشتند .
دامپزشكي پيش از تاريخ:
انسان دوره غار نشینی نیز به نوعی دامپزشکی انجام می داده است . از تصاویر کنده کاری شده بر روی دیوارهای برخی از غارها چنین بر می آید که در مهمانی های اسرار آمیز غارها ، موبدان و جادوگران به سلامت حیوانات توجه کرده و اعمالی انجام می دادند . اینان نخستین پزشکان و دامپزشکان بودند . بدین ترتیب نوعی طب و دامپزشکی مذهبی ابداع شد که طی قرون و اعصار ادامه یافت . چراغ علم نخستین بار در عصر نو سنگی ، حدود 10000 سال پیش در خاورمیانه افروخته شد ، جانوران را اهلی کرده و در مورد فیزیولوژی و زندگی آنان تجربیاتی کسب کردند .چوپانان بیابان گرد نیز باید اولین دامپزشکان و شاید پزشکان باشند . الزاماً لز شکسته بندی و جا انداختن استخوان ها که برای گوسفندان و گاوان پیش می آمد اطلاع حاصل کردند و با داروهای گیاهی نیز آشنا شدند . اینان علاوه به درمان جراحت ها و شکسته بندی و جا انداختن و دررفتگی مچ پا از برخی بیماری های دیگر نیز بالاجبار اطلاع کسب کردند . اولین دخالت های بهداشتی بشر باید برای کمک گاو در موقع زایمان باشد . بشر اولیه در ایران همانند سایر نقاط جهان وقتی به دامداری و کشاورزی پرداخت ، چون اعتقاد داشت علت بیماری ها نوعی جنون و اختلالات مغزی ناشی از رسوخ دیو در مغز بیماران است و بیماری ها ناشی از ارواح خبیثه هستند . برای دور کردن ارواح خبیثه به مُثُل اعلای حیوانی توسل می جست که بیماری را از حیوانات دفع نماید . از بررسی تاریخی علم پزشکی و دامپزشکی پیش از تاریخ چنین بر می آید که پزشکی و دامپزشکی پیش از تاریخ عمدتاً با هم نشأت گرفته و با هم به پیش می رفت و چنانکه در بحث های مربوط به ایرانیان توسط یک فرد انجام می گرفت .
نقش دام ها در زندگي آرياييها:
ایرانیان آریایی ، مردمی دامدار ونیمه کشاورز بودند و دامها یعنی مایه برکت و قدرت آن ها ، مورد توجه شدید قرار داشتند . این مهاجران گله های گاو و اسب را تربیت می کردند ، زمین را شخم زده و برای خود و دام هایشان آذوقه تهیه می کردند . بیماریها را ناشی از اراده برخی از خدایان می دانستند . بنابراین ، جشن های مذهبی و قربانی کردن را برپا می داشتند تا خشم خدایان را مهار کرده و لطف ایشان را مورد توجه خود نمایند .
دام پزشكي آرياييها:
در زمینه دامپزشکی و دامپروری اینان دو رساله به دست آمده یکی رساله بغازکوی و دیگری رساله دامپزشکی دکن . قدیمی ترین سندی که از دانش ایرانیان آریایی نژاد درباره حیوانات باقی مانده ، لوحه ای است که از هیتیهای آریایی در کشور هوریانی میتانی در ناحیه بغا کوی ترکیه به دست آمده است . در سال 1893/1311 هجری قمری « جیم میل » یک کتاب فوق العاده قدیمی مربوط به گاو کشف کرد . در پی کشف این کتاب ، مشخص شد که آریاییان هند و ایرانی از زمانهای بسیار دور بیماری گاوان را می شناختند و درمان می کردند . از این کتاب چنین بر می آید که طاعون گاوی ، سیاه زخم ، نوعی آنژین شدید ، نفخ شدید شکم ، مننگو آنسفالیت ، چرخش ، دیسانتری ، پیروپلاسموز را می شناختند . این کتاب که باید هند و ایرانی تا حدی نمایانگر دامپزشکی ایران است . در ضمن در زمره نخستین مدارک دامپزشکی جهان است .
دامداري و دامپزشكي دوران ماد:
از کاوشهای باستان شناسی به دست آمده ، چنین معلوم می شود در سرزمینی که مادها به آن گام گذاشته اند، در عصر حجر ومس مردم به کار زراعت دامداری مشغول بودند. از نقوش فراوان نشخوارکنندگان بر ظروف آنها به اهمیت دامپروری پی می بریم. ولی هنوز اثری از اسب نبود. دامها برای مادها ، منبع اصلی ثروت بودند. ساکنان«مانا» مانند مردم نواحی دیگر سرزمین ماد، بیشتر به دامداری مشغول بودند وپرورش گوسفند وگاو وشتر دو کوهانه مرسوم بود. دامپزشکی مادها همان دامپزشکی آریاییان همان دامپزشکی بابل است.
تمدن دامپزشكي و پزشكي و دامداري در ايران:
در ایران قدیم (دورانهای هخامنشیان ، سلوکیان، اشکانیان، ساسانیان) اهمیت بسیاری بر پرورش ونگهداری حیوانات ودامپزشکی داده شده است. این موضوع در پرورش ونگهداری اسبان نژاده ی سواره نظام اعصار مختلف ایران باستان نمود ویژه ای می یایبد. برای حیوانات درمانگاها وآسایشگاه های در اوخر دوران سلوکی وطلوع دوران اشکانیان وجود داشته است. مسلماً تشکیلات دامپزشکی ودامپروری نیز وجود داشته است. مسئول تشکیلات دامپزشکی ودامپروری ایران در طول تاریخ امیرآخور یا آخورسالار بوده که میر آخوران جزء تحت نظر او کار می کردند وامور دامپزشکی ودامپروری مملکت را اداره می نمودند. میرآخوران علاوه بر شخصیت بالنسبه متخصص دامپروری وداپزشکی که داشتند، عموماً از افراد مهم مملکت واز سرداران قشون بودند. پزشک ودامپزشک، در ایران قدیم هر دو رهسپر یک وادی ویک فن بوده و آموزش آنان در موسسهء واحد، انجام می گرفته است. ولی از قراین بر می آید که در دوران ساسانی تفکیک وظایف پزشک ودامپزشک شروع شده بود. در ایران قدیم مردم به چهار طبقه روحانیون یا کاتوزیان، ارتشیان یا نیساریان کشاورزان یا نسوریان ، پیشوران یا اهنو خوشی تقسیم می شدند. پزشکان ودامپزشکان در طبقه روحانیون قرار داشتند، بعداً جابجای انجام گرفت وحداقل برخی از آنها به طبقه سوم انتقال یافتند. در دوران ساسانیان، به طور کلی باید گفت اساتید پزشکی ودامپزشکی در طبقه موبدان جای داشتند ولی طبیبان ودامپزشکان حرفه ی از آنان جدا بوده ودر طبقه دبیران جای داشتند وتشکیلات بهداشتی ودامپزشکی کشور نیز در سازمانهای دبیران (ادارات)جای داشتند.
تاريخچه نامگذلري 14 مهر ماه به عنوان روز دامپزشكي:
در سالهای 1369-1368، انجمن اسلامی دانشجویان دانشکده دامپزشکی دانشگاه تهران طرح اولین کنگره دانشجویی دانشجویی دامپزشکی ایران را پایه ریزی نمود. هیأ ت اجرایی این کنگره جهت معرفی و شناساندن حرفه دامپزشکی و تجلیل از خدمات بسیار مهم و ئشایان توجه دامپزشکان و همکاران سایر رده های حرفه دامپزشکی به فکر نامگذاری روزی به عنوان روز دامپزشکی افتاد . بعد از نظر خواهی های فراوان قرار شد که روز بنیانگذاری او.لین تشکیلات آکادمیک ایران ، بعنوان روز دامپزشکی اعلام شود. لذا تحقیقات گسترده ای در این زمینه صورت گرفت و بر اساس تاریخچه تأسیس دانشکده دامپزشکی دانشگاه تهران مشخص شدکه تاریخ تأسیس و نقل و انتقال دلنشکده دامپزشکی کخ در ابتدا به نام مدرسه عالی بیطاری تأسیس و سپس به نام دانشکده دامپزشکی خوانده می شد ، تماماً به دلیل تقارن با آغاز سال تحصیلی در مهر ماه صورت گرفته است . به همین منظور مهر ماه بعنوان ماهی از سال که می تواند روز دامپزشکی در آن نامگذاری شود انتخاب شد ولی روز خاصی مطرح نشد که بتواند ملاک قرار گیرد.بدین ترتیب دانشجویان از استاد دکتر حسن تاج بخش یاری جستند که ایشان مجموعه ای از مطالب جمع آوری شده خود را در اختیار دانشجویان قرار داد مبنی بر اینکه در چهاردهم هر ماه ایرانی (گؤس = روز گوش ) بر اساس تاریخ ایران و اسلام ، ایرانین برای سلامتی حیوانات آرزو نموده و دعا می خواندند که در قطعنامه اولین کنگره دانشجویان دامپزشکی ایران دردانشگاه تهران چهارده مهر به عنوان روز دامپزشکی اعلام شد . ولی متأ سفانه به دلایل ناکافی و غیر مستدل مورد موافقت شورای فرهنگ عمومی کشور قرار نگرفت . ولی در نهایت با وجود کش و قوسهای فراوان ، در نهایت پس از پیگیریهای مستمر تمامی دلسوزان و مسؤ ولان مراکز و دستگاههای دامپزشکی و برگزاری همایش گرامیداشت روز دامپزشکی در سال 1378 بالاخره روز دامپزشکی ( 14 مهر ) در شورای فرهنگ عمومی به تصویب رسید .
منبع:www.veterinari.com
برگرفته شده از : کتاب تاریخ دامپزشکی و پزشکی ایران تالیف دکتر حسن تاجبخش و فصلنامه شماره چهار دامپزشکی
از آنجا که هر ساله در یک گله گاو شیری نزدیک به 25%حذ ف خواهد شد لذا بایستی مدیرگله تدبیر مناسبی جهت جایگزینی آنها بیندیشد.
دلایل حذف برخی گاوها در گله عبارتند از:
- تولید کم (که به آن حذف اختیاری می گویند)
- مشکلات تولید مثل
- ورم پستا ن
- صدمه دید ن
- مرگ
- فروش و ترکیب نا مناسب بدن
- کتوز و علل ناشناخته دیگر
به دو طریق می توان گله خود را تکمیل کرد :
1- پرورش گوساله های حاصل از گاوهای گله خود
2- خرید گوساله یا تلیسه از دیگر مزارع
البته خرید گوساله نسبت به خرید تلیسه ارجحیت دارد چرا که :
- ارزان تر از خرید تلیسه است
- امکان اشاعه بیماری کمتر است
- میزان رشد را می توان مهار کرد (تا چاق نشود)
- سن وفصل جفتگیری قابل کنترل است
تمام تلیسه های جایگزین باید با گاوهای نرهمان نژاد جفتگیری شوند
گو ساله های تلیسه های جایگزین باید ازلحاظ ژنتیکی نسبت به گوساله های دیگربرتری داشته باشند .
دستگاه گوارش گوساله:
حجم بیشتر معده گوساله تازه متولد شده را شیردان تشکیل می دهد که با افزایش سن میزان شکمبه افزایش می یابد.
با توجه به اینکه دردستگاه گوارش گوساله جوان هنوز میکروارگانیسمی رشد نیافته لذاویتامینهای گروه Bوپروتئین مرغوب بایستی در اختیار آنها قرارگیرد.
تمام جیره های غذائی گوساله تازه متولد شده تا 10 روزگی باید از شیر باشد چرا که آنزیمهای گوارشی برای تجزیه پروتئینهای پیچیده و کربوهیدراتها تا7الی10 روزگی وجود ندارد .
محصولات نهائی تخمیر از جمله ایزوبوتیریک اسید و ایزووالریت اسید محرک اصلی رشد پرزهای شکمبه هستند .
مدیریت زایمان :
در60 روز قبل از زایمان که به دوره خشک معروف است دو نوع جیره باید تنظیم کرد .که یکی از60روز به زایمان تا40روز به زایمان و دیگری از 20روز به زایش می باشد و جهت تعادل آنیون – کاتیون اجراء می گردد .
گاو خشک باید یک هفته قبل از زایمان به اتاق زایش انتقال یابد.
ابعاد زایشگاه 16تا25متر مربع مساحت دارد .
به ازاء هر 25 راس یک جایگاه زایش در نظر گرفته می شود.
تقریبا 5%گوساله ها در حین تولد مرده متولد می گردند که با یاری دادن گاو توسط شخص مجرب می توان آنها را نجات داد .
بعد از تولد گوساله و پس از قطع ناف گوساله شروع به تنفس می کند .
بند ناف باید از 5سانتیمتری بریده شود . برای ضد عفونی کردن بند ناف از الکل یا گیره پلاستیکی مخصوص استفاده می گردد .
گره زدن بند ناف نزدیک سطح بدن منجر به فتق ناف می گردد.
به منظور نابود کردن اجرام بیماریزا استفاده از تنتورید مناسب است .
آغوز
با توجه به اینکه آغوز حاوی پادتن (ایمنوگلبولینها)می باشد و از آنجا که هیچگونه پادتنی از خون مادراز طریق جفت به جنین وارد نگردیده لذا بلافاصله بعد از تولد بایستی آغوز را به مصرف گوساله رساند.
بین ترکیبات آغوز و شیر معمولی تفاوتهای زیادی وجود دارداما بیشترین تفاوت آنهامربوط به پروتئین است که نزدیک به 6 برابراز شیر بیشتر است .
البته میزان لاکتوز شیر معمولی از آغوز بیشتر است .
بعد از گذشت 24 ساعت از تولد،دستگاه گوارش گوساله قادر به جذب پادتنها نیست که به آن بسته شدن روده می گویند( Gut closure)
گاوهای مسن (سه دوره شیردهی و بالاتر) نسبت به گاوهای جوان مقدار بیشتری از پادتنها را تولید می کند.
پرورش گوساله ها از تولد تا شیر گیری
تغذیه با خوراکهای مایع :
- شیر کامل غذائی با قابلیت هضم بالا برای گوساله ها می باشد .
- گوساله باید 8 تا 10 درصد وزن بدن خود شیر دریافت کند.
- در نژادهایی مثل جرزی گرنزی که درصد چربی شیر آنها بالاست می توان شیر را با نسبت 3.5به1 با آب گرم رقیق کرد .
- شیر حیوانی که به ورم پستان مبتلاست یا شیری که آنتی بیوتیک دارد را می توان به مصرف گوساله ها رساند.
استفاده از شیر جایگزین ،یک روش اقتصادی است زیرا هزینه آن نصف قیمت شیر کامل است
جایگزین شیر به صورت پودر تولید می شود و450گرم از آن را با 3.1 کیلو گرم آب رقیق می کنند.
جایگزین شیر حاوی 22%پروتئین است. مقدار چربی آن از3تا25%متغیر است .
افزودن املاح معدنی و ویتامینها به آن ضروری است.
خوراندن مقدار کمی آنتی بیوتیک به گوساله شیری سودمند است
پیش شروع کننده ها Prestarterغذاهای پلت شده خشکی هستند که مانند جایگزین شیر تهیه می شوند
پیش شروع کننده ها گوساله ها را طی 4 روز به خوردن غذای خشک عادت می دهند و موجب آغاز رشد خواهند شد.
زمانیکه مصرف پیش شروع کننده در گوساله به 230گرم در روز رسید ،آنوقت باید از شروع کننده لستفاده کرد.
شروع کننده گوساله Calf starter
گوساله از 4تا6روزگی به استفاده از شروع کننده باید ترغیب گردد.
مصرف شروع کننده باید به 1.8تا2.3 کیلوگرم در روز محدود گردد.
سیلوی ذرت و مرتع را قبل از 4تا6ماهگی نباید به مصرف گوساله رساند.
جایگاه
انواع مختلف جایگاه برای گوساله ها وجود دارد مانند جایگاه انفرادی به ابعاد 1.8*1.2متر
جایگاه مرتفع با کف مشبک Elevated stalls که متحرک است و ابعاد آن 1.22*0.51
می باشد.
جایگاه باید 30 سانتی متر از زمین بلندتر باشد .
مدیریت شاخ سوزی گوساله ها در 2 تا4 هفتگی انجام می گیرد.
می توان از هیدروکسید پتاس استفاده کرد
برای بریدن شاخ تلیسه ها ر اره می توان بهره جست اما منجر به استرس وصدمه می گردد.
بیماریهای گوساله
درجه حرارت بحرانی درهفته اول زندگی گوساله می باشد.
تلفات گوساله ها در2تا3هفته اول زندگی زیاد است.
برای کاهش تلفات گوساله ها باید مادران آنها را خوب تغذیه کرد.
مصرف شیر نباید از 10% وزن بدن بالاتر رود .
اضافه کردن آنتی بیوتیک به شیر سودمند می باشد.
از جمله بیماریهای شایع در گوساله ها :
- عفونت خونی حاد گوساله Acute calf septicemia
- اسهال معمولی گوساله Common calf scours
- ذات الریه Pneumonia
پرورش گوساله از شیر گیری تا یکسالگی
مراقبت از گوساله ها از زمان شیر گیری تا یک سالگی یکی از کم زحمت ترین کارهای مدیریتی است.
مدت کوتاهی پس از شیرگیری ،گوساله ها را در گروههای 8تا10 راسی قرار می دهند.
لیس زدن سر پستانکها منجر به ورم پستان ورشد نامناسب پستان خواهد شد .
جیره گوساله ها تا4ماگی بید حداقل 16%پروتئین داشته باشد.
در مورد گوساله های 10ماهه و بالا تر می توان از علوفه مرغوب بهره جست .
مکمل ویتامین و املاح معدنی خصوصا فسفر برای گوساله ها مهم استک
اجرای برنامه واکسیناسیون با مشورت دامپزشک امری ضروری است.
پرورش تلیسه ها از 1 تا2 سالگی
هدف از پرورش تلیسه داشتن حیوانی با جثه مناسب و بزرگ است بطوریکه بتواند در 15 ماهگی یا کمتر ار آن جفتگیری نماید.
پرورش تلیسه های مسن تر از یکسال آسان و کم هزینه است.
2تا3ماه قبل از زایش باید تغذیه کنسانتره آغاز گردد .
تغذیه بیش از حد، تلیسه هایی بوجود می آورد که در هنگام زایمان چاق هستند وشیر کمتری تولید می کنند.
تغذیه کمتر از حد مطلوب نیز باعث کوچکتر شدن جثه ومشکلات سخت زایی می گردد.
امکانات جایگاه تلیسه ها نیاز به دقت بالایی ندارد
به ازاء هر 45 تلیسه یک آبشخور نیاز است.
تولید گوشت سفید Veal calf production
برخی گوساله های تو دلی (Bob veal calves) جهت گوشت سفید به کشتار می روند.
بهترین وزن برای فروش گوساله های با گوشت سفید 136 تا 182 کیلوگرم
می باشد.
برا 2تا3 هفته اول بایستی هر روز دمای رکتوم گرفته شود واگر از 39 درجه بالاتر رفت بایستی دامپزشک را مطلع کرد.
محیط داخلی گوساله دانی از نظر داشتن درجه حرارت ،رطوبت ومیزان تهویه باید مناسب باشد.
درجه حرارت باید بین 15.5 تا21 درجه باشد ورطوبت نسبی بیش از 50% نباشد.
تهویه ضعیف برای حفظ هوای تازه با حداقل آمونیاک ضروری است.
برای کنترل بهتر بیماریها در هر گوساله دانی باید کمتر از 50 گوساله قرار داد.
سایتهای مرتبط با وزارت جهاد کشاورزی
|
| |||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
وزارت جهاد کشاورزی http://www.maj.ir |
| |||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
روابط عمومی وزارت جهاد کشاورزی |
||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
معاونت ترویج و نظام بهره برداری دفتر برنامه ریزی رسانه های ترویجی |
||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
معاونت ترویج و نظام بهره برداری شبکه اطلاع رسانی کشاورزی http://www.iranagrin.ir |
| |||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
معاونت ترویج و نظام بهره برداری خبرگزاری کشاورزی ایران http://www.agrinews.ir |
| |||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
معاونت امور دام |
| |||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
معاونت آب و خاک http://www.soil-water.gov.ir |
| |||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
دفتر امور اقتصادی - معاونت برنامه ریزی و امور اقتصادی http://www.facility.agri-jahad.ir |
| |||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
مرکز توسعه مکانیزاسیون کشاورزی-معاونت صنایع عمران و توسعه روستایی http://www.mech.agri-jahad.ir |
| |||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
دفتر امور گل و گیاهان زینتی، دارویی و قارچهای خواراکی |
| |||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
شرکت سهامی شیلات ایران http://www.shilat.com |
| |||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
شرکت سهامی فرش ایران http://www.irancarpet.ir |
| |||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
شرکت سهامی صنایع شیر ایران http://www.irandairy.com |
| |||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
سازمان تحقیقات و آموزش جهاد کشاورزی http://www.areeo.or.ir |
| |||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
سازمان دامپزشکی کشور http://www.ivo.org.ir |
| |||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
سازمان جنگل ها، مراتع و آبخیزداری کشور http://www.frw.org.ir |
| |||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
سازمان مرکزی تعاون روستایی http://www.corc.ir |
| |||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
سازمان حفاظت محیط زیست http://www.ir-doe.org |
| |||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
موسسه جهاد استقلال http://www.je-ir.com |
| |||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
موسسه جهاد تحقیقات مجد http://www.majd.org |
| |||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
مرکز مطالعات بومی مراکز روستایی http://www.iranik.com |
| |||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
مرکز آموزش عالی امام خمینی http://www.ihec.agri-jahad.ir |
| |||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
مرکز اطلاعات تجاری غذا و کشاورزی ایران http://www.iranagrofood.com |
| |||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
شرکتهای وابسته به امور دام |
| |||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
شرکت سهامی پشتیبانی امور دام کشور http://www. Iranslal.com |
| |||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
سازمان خدمات حمایتی کشاورزی http://www.assc.ir |
| |||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
شرکت بسته بندی فرآورده های گوشتی کشور http://www.state-meatproduction.ir
|
|
| ||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
سازمانهای جهاد کشاورزی کشور
مراکز تحقیقاتی استانی
|
سیلو کردن ذرت
گردآوری و تنظیم:مهندس امین طاهری
تغذیه ذرت در گاوهای شیری:
كيفيت ذرت در تغذيه گاوهاي شيري منحصر به فرد است . اين گياه داراي ارزش غذايي بالايي است و حاوي مقادير زيادي انرژي و نشاسته مي باشد . اين گياه قادر است در هر هكتار 40 تن علوفه تازه و در برخي شرايط حتي بيشتر از اين مقدار توليد كند به عبارت ديگر توليد آن در هر هكتار 10 تا 15 تن ماده خشك است . بر اساس هدف مصرف گياه ذرت نحوه برداشت آن متفاوت است :
ذرت تازه : ذرت تازه را مي توان در هر مرحله اي از رشد گياه حتي در مرحله اوليه رشد نيز برداشت كرد. در مراحل اوليه رشد علوفه ذرت ارزش غذايي مناسبي دارد ولي بايد مواظب بود كه ميزان زيادي از علوفه تازه به صورت يك جا به مصرف دام نرسد زيرا داراي تركيباتي است كه به سرعت هضم شده لذا توصيه مي شود كه در هر وعده غذايي بيش از 10 كيلو گرم علوفه تازه در اختيار دام ها قرار نگيرد .
ذرت دانه اي ( كنسانتره ) : برداشت ذرت دانه اي بايد در زماني صورت گيرد كه بلال آن كاملاً رسيده باشد. سه روش براي ذرت دانه اي وجود دارد :
الف ) برداشت بلال كامل و خرد كردن و قرار دادن آن سيلو
ب ) برداشت بلال كامل به روش خرمن كوبي كه محصول حاصل از اين روش شامل دانه هاي بلال و قسمتي از چوي بلال است كه فرايند شده و سيلو مي شوند .
ج ) استفاده از كمباين كه در اين روش چوب بلال خرد شده و دانه هاي آن جدا مي شود محصول اين روش تنها شامل دانه ذرت است .
سيلوي ذرت : برداشت دانه هاي ذرت براي سيلو كردن بايد در زماني صورت گيرد كه به اندازه كافي رسيده باشند ( مرحله خميري سفت ) . همچنين طول مطلوب قطعات ذرت خرد شده بايد 8/0 سانتي متر باشد .
اين اندازه براي تهيه سيلو مناسب است و امكان فشردگي كافي علوفه را در ساختمان سيلوي زميني فراهم مي كند . اين مساله بسيار حياتي است كه تمام دانه هاي ذرت در طي مرحله چاپر كردن به خوبي عمل آوري شوند . اين عمل باعث شده كه در هنگام هضم به ميزان بيشتري در دسترس دام قرار گيرند زيرا دانه هاي سالم و فرايند نشده هضم نمي شوند و در نهايت از طريق مدفوع دفع مي شوند .
در تهيه سيلو مهمترين مساله مديريت صحيح آن است كه شامل : برداشت علوفه ذرت در مرحله مناسب رشد ، پر كردن و متراكم كردن سريع سيلو ، پوشاندن سريع و مناسب سيلو . برداشت علوفه ذرت بايد در مرحله اي از رشد گياه ضورت گيرد كه داراي 35 – 30 % ماده خشك باشد .اين مرحله زماني است كه برگ هاي علوفه ذرت از پايين بوته شروع به زرد شدن كرده و دانه هاي ذرت به صورت خميري و در حال سفت شدن باشند در غير اين صورت اگر علوفه ذرت در مرحله اي برداشت شود كه ماده خشك آن كمتر از 30 % باشد ضايعات سيلو به صورت از دست رفتن مواد مغذي از طريق پساب زياد مي شود .
از آنجايي كه غالباً ميزان ماده خشك علوفه ذرت در مرحله برداشت مناسب نيست بهتر است براي كنترل آب مازاد اقداماتي انجام داد . در اين راستا مي توان در هر تن علوفه بر اساس رطوبت آن 40 تا 70 كيلوگرم تفاله خشك چغندر قند اضافه نمود . اين تفاله بايد به صورت پرك و يا كل علوفه مخلوط شود نه اين كه به صورت يك لايه ريخته شود . تفاله خشك چغندر قند علاوه بر جذب مقدار زيادي آب مازاد مي تواند شرايط تخمير علوفه را نيز بهبود بخشد هرچند اضافه كردن دانه جو آسيياب شده مي تواند مفيد باشد ولي به لحاظ تلفات حاصل از تخمير اقتصادي نمي باشد .
در صورتي كه احتمال كنترل و مديريت رطوبت علوفه امكان پذير نباشد و دامدار آن را از بازار تهيه كرده باشد ، توصيه مي شود براي حفظ و كنترل آب مازاد سيلو اقداماتي از قبيل در نظر گرفتن يك لايه ضخيم از كاه غلات در كف سيلو براي جذب آب مازاد و نيز عمل آوري كاه انجام شود .
افزودن اوره به علوفه سيلو شده ( 1 تا 2 كيلو گرم در هر تن ) در زمان پر شدن سيلو مي تواند مفيد باشد زيرا باعث: افزايش سطح پروتئين علوفه سيلو شده تهيه ازت سهل الهضم براي رشد باكتريايي سيلو شده و در نتيجه از كاهش كيفيت پروتئين علوفه جلوگيري مي كند افزايش سهم توليد اسيد استيك در توده سيلو شده و طول عمر سيلوي ذرت در آخورها افزايش مي يابد . توصيه مي شود 1 تا 5/1 كيلوگرم كربنات كلسيم به هر تن علوفه در حال سيلو شده اضافه گردد.
هميشه دامداران سعي مي كنند مقداري از علوفه سبز توليد شده در فصل هاي بهار و تابستان را براي مصرف زمستان دام هاي خود خشك و ذخيره كنند. ولي اولاً خشك كردن علوفه باعث افت شديدي در آن مي شود و ثانياً هميشه امكان خشك كردن علوفه وجود ندارد. بنابراين در مناطقي (مثل مناطق كوهستاني و مرطوب)كه خشك كردن علوفه مقدور نباشد، مي توان غذاي دام را به صورت سيلو شده انبار و نگهداري كرد.
با فرا رسيدن فصل برداشت ذرت علوفه اي و تهيه ي سيلوي ذرت كه از ضروريات گريز ناپذير دامداري هاي صنعتي جهت تهيه ي علوفه ي بسيار با ارزش، آب دار، ارزان قيمت و قابل دسترس در تمام فصول محسوب مي شود، فرصت را غنيمت مي شماريم و نكاتي را در مورد تهيه ي آن ياد آوري مي كنيم. به شرايطي كه تحت آن محصولات زراعي مرطوب مورد تخمير كنترل شده قرار گيرند، اصطلاحاً (سيلو كردن) مي گويند. طي اين عمل فرآورده هاي زراعي (مثل علوفه ها) تحت شرايط بي هوازي و توسط ميكروارگانيسم ها تخمير شده و قندهاي قابل تخمير آنها به تركيبات با ارزش مثل اسيد لاكتيك تبديل مي شوند.حالت اسيدي سيلو (PH<4 ) اين امكان را به وجود مي آورد كه بتوان آن را به صورت تازه و آبدار براي مدت طولاني (حتي سال ها) نگه داري كرد. سيلوي ذرت غني از انرژي است؛ ولي از نظر پروتئين، مواد معدني خصوصاً كلسيم و فسفر و ويتامين هايي مثل ويتامين D فقير است؛ و بدين لحاظ در موقع تغذيه آن بايستي به تعادل فقير است؛ و بدين لحاظ در موقع تغذيه ي آن بايستي به تعادل مواد مغذي جيره توجه لازم را مبذول داشت.
در سيلو كردن ذرت علوفه اي توجه به چند نكته ي اساسي مثل: زمان برداشت محصول(بلوغ گياه)، عمليات درو كردن و حرد كردن (چاپر كردن)، اندازه علوفه خرد شده، سرعت عمل در حمل علوفه به سيلو و فشرده كردن هر چه سريع تر علوفه (خارج كردن هواي سيلو)، ضروري است.
به ياد داشته باشيد كه شما در موقع تهيه ي سيلوي ذرت در حالاانجام يك (سرمايه گذاري) هستيد. لذا قبل از آن كه اقدام به پر كردن سيلو كنيد، بهتر است ساختمان آن مورد بررسي قرار داده و مواد زائد احتمالي موجود در آن را تخليه كنيد. بررسي هاي علمي نشان داده اند كه خاك حاوي مقدار زيادي ميكروارگانيسم هاي توليد كننده ي اسيد بوتيريك (يك عامل تضعيف كننده ي سيلو) مي باشد. خلل و فرج ديواره هاي سيلو را با آستر سيماني بپوشانيد. چاه سيلو را تخليه كنيد و ترجيحاً سيلو را با محلول 3 تا 5 درصد اسيد شستشو دهيد تا ميكروارگانيسم هاي ناخواسته موجود در ساختمان سيلو از بين بروند.
بهترين زمان براي برداشت علوفه ذرت، موقعي است كه رطوبت گياه در حدود 65 تا 70 درصد باشد.در اين حالت دانه هاي ذرت به حالت خميري در آمده اند و پيكر گياه هنوز سبز است. رايج ترين و عملي ترين روش براي تعيين زمان مناسب برداشت علوفه سيلو اين است كه اگر با ناخن دست دانه هاي ذرت را فشار دهيم اثر ناخن بر روي دانه باقي بماند، يا اگر بدن ذرت را به دو نيم تقسيم كنيم، خط سفيدي كه معروف به خط شير(Milk line) است در وسط دانه ها به صورت يك دايره مشخص شود
بهتر است عمليات خرد كردن علوفه ي ذرت در روز صورت گيرد؛ زيرا قند محلول علوفه در طول روز در بيشترين مقدار خود قرار دارد. بهترين اندازه جهت خرد كردن گياه، قطعات 1 تا 3 سانتي متري است. حمل علوفه ي خرد شده از مزرعه به سيلو بايستي بلافاصله صورت پذيرد و حتي المقدور عمليات پر كردن، كوبيدن و فشردن توده ي علوفه در طول همان روز انجام گيرد. سرعت فشردن مناسب توده ي علوفه بهترين نقش را دركيفيت سيلوي ذرت توليدي خواهد داشت. هدف از فشردن علوفه سيلو خارج كردن هر چه بيشتر هواي موجود در لابه لاي قطعات علوفه است؛ زيرا اكسيژن موجود در سيلو طبق فرمول شيميايي زير باعث اكسيداسيون مواد قندي موجود در علوفه و هدر رفتن آنها مي شود.
حرارت در واقع مقدار آب توليدي حاصل از سيلو( ازانتها به ابتداي سيلو) و حرارت آن بهترين شاخص چگونگي فشردگي علوفه است. عمليات پر كردن و فشردن سيلو بايستي در عرض سيلو صورت گيرد نه در طول آن. زيرا حركت زياد لودر روي توده ي علوفه باعث تخريب بافت گياهي آن مي شود
بلافاصله پس از پر كردن سيلو بايستي روي آن را با پوشش پلاستيكي محكمي كاملاً پوشاند و كليه ي مجاري نفوذ هوا را به دقت مسدود كرد. عدم دقت در اين عمليات موجب ورود اكسيژن به سيلو و عمل اكسيداسيون خواهد شد. در يك روش ساده عملي و ارزان قيمت مي توان پس از پوشاندن روي سيلو با پوشش پلاستيكي از تايرهاي كهنه ماشين آلات براي نگهداري و سنگين كردن آن بهره برد. حتي مي توان از كيسه هاي شن و بلوك هاي سيماني به اين منظور استفاده كرد. در موقع پر كردن سيلو مي توان براي بهبود كيفيت سيلوي توليدي بسته به شرايط از افزودني هاي متفاوتي استفاده كرد. امروزه در بسياري از نقاط دنيا از فرآورده هاي بيولوژيك به عنوان افزودني سيلو استفاده مي شود.
اين فرآورده ها داراي ميكروارگانيسم هاي لازم جهت تسريع تخمير و جهت دادن آن به سمت دلخواه است كه همراه با به حداقل رساندن افت سيلو و به حداكثر رساندن كيفيت آن مي باشد. اين فرآورده هاي بيولوژيكي عمدتاً داراي سويه هاي مختلف (لاكتو باسيل پلانتاروم) مي باشند. اين باكتري قادر است با توليد حجم زيادي از اسيد لاكتيك در زمان بسيار كم و متوقف ساختن فعاليت باكتري هاي هوازي و حتي گروه هايي از باكتري هاي بي هوازي موجبات كاهش هر چه سريعتر pH سيلو به زير 4 را فراهم آورد و بدين ترتيب اولاً از هدر رفتن و افت سيلو بكاهد، ثانياً باعث پايداري بيشتر سيلو گردد و ثالثاً موجب آماده شدن سريع تر سيلو شود.
هر چند هدر رفتن مواد مغذي سيلو نسبت به ساير روش هاي نگهداري علوفه كمتر است ولي در اين روش نگهداري نيز، هدر رفتن ماده ي خشك، مواد ازت دار و انرژي امري اجتناب ناپذير است( جدول 1).
ارزش غذايي سيلوي ذرتي كه خوب عمل آوري شده باشد حدود 85 تا 90 درصد كل ارزش غذايي علوفه تازه است كه عدد قابل توجهي مي باشد. ذخيره علوفه در سيلو و تهيه سيلوي ذرت فضاي بسيار كمي را در مقايسه با مواد خشك انباري آن در بر مي گيرد. در ضمن با سيلو كردن علوفه، خطر آتش سوزي آن از بين مي رود و ضريب امنيتي علوفه مورد نگهداري افزايش خواهد يافت.
در صورتي كه به هر دليل رطوبت علوفه ذرت تهيه شده بيش از حد باشد، براي جلوگيري از به هدر رفتن شيره ي گياهي علوفه كه ماده ي بسيار با ارزشي است مي توان در كف سيلو به ارتفاع 30 تا 40 سانتي متر كاه پهن كرد تا رطوبت اضافي را جذب كند.
در صورتي كه سيلوي ذرت به روش اصولي تهيه شده باشد، مي توان آن را براي سال ها بدون آن كه آسيبي ببيند نگهداري كرد؛ ولي حداقل زمان لازم جهت باز كردن سيلو و مصرف آن در صورت عدم استفاده از افزودني هاي بيولوژيك در حدود يك ماه مي باشد و در صورتي كه از اين افزودني ها استفاده گردد اين مدت به يك هفته تقليل مي يابد.
در موقع استفاده از سيلو بايستي سعي شود كه همه روزه يك برش عمودي به ضخامت حدود 20 سانتي متر از آن برداشت شود تا افت ناشي از تبخير اسيدهاي چرب فرار و همچنين وقوع تخمير ثانويه به حداقل خود برسد در ضمن در يك روش ايده ال بهتر است برداشت سيلو به صورت برش هاي مكعبي توسط دستگاه برشگر (Cutter) صورت گيرد و سيلوي برداشت شده سريعاً در اختيار دام قرار داده شود.
|
|||